در پی حمله سایبری پیچیده روز گذشته صهیونیستها و انفجار دستگاههای پیجر، «دکتر علیرضا معاف» در نوشتاری با بیان چند نکته راهبردی و راهکنشی، اهداف رژیم اشغالگر از این جنایت را به شرح ذیل تحلیل کرده است:
رژیم صهیونیستی در آستانه یک سالگی جنگ غزه و ناتوانی در حل و فصل مساله اسرا، در هفتههای گذشته، در چندراهیهای متعددی قرار گرفته و از چند جهت تحت فشار شدیدی بود:
اول: شکست اطلاعاتی در کشف و خنثیسازی عملیات اربعین حزب الله و هدف قرار دادن کور و بی ارزش مواضع سوخته بانک اهداف خود در جنوب لبنان.
دوم: غافلگیری اطلاعاتی ناشی از دسترسی حزبالله به فرماندهی یگان ۸۲۰۰ و رسیدن پهپادها در زمان حضور وی در ساختمان مقر.
سوم: یک ساله شدن آوارگی نزدیک به ۲۰۰ هزار شهرکنشین و قفل کامل اجتماعی و اقتصادی شمال که ترکشهای روانی و اجتماعی و اقتصادی آن به مرکز و جنوب اراضی اشغالی آن نیز رسیده بود و عملیاتهای ترور هم نه تنها چاره نبود که حزبالله را در هدف قرار دادن شهرکهای جدید مصممتر میکرد پس بایستی چارهای برای شمال اندیشیده میشد. این جدای از وقایعی مانند رفتن ۲ میلیون نفر به پناهگاه در اثر حمله اخیر یمن بود.
چهارم: افتادن توپ در زمین تلآویو و قرار گرفتن مجدد آنها در دو راهیِ رفتن به سمت جنگ کامل یا تحمیل ضربات حزبالله پس از عملیات اربعین و تحمیل اراده حزبالله مبنی بر اینکه ضربات مقاومت در زیر آستانه جنگ تا پایان جنگ غزه تداوم دارد.
پنجم: زیر سوال رفتن کامل اعتبار سامانه پدافندی غربی - عبری - عربی پس از اصابت تک پرتابه موشک هایپرسونیک یمنی در تلآویو.
بنابراین رژیم صهیونیستی باز هم از نقطه حضیض ضعف به سمت نقطه قوت خود یعنی عملیاتهای امنیتی رفت تا با یک تیر چند نشان بزند:
اول: با انفجار پیجرها، انتشار تصاویر و حضور در بیمارستانها، بانک اهداف خود را آپدیت کند.
دوم: با انفجارها پیجرها نزد ارشدترین مقامات حزبالله، رژیم اسرائیل نیز دسترسی متقابل خود به فرماندهان حزب را نشان دهد.
سوم: با تلفات گسترده غیرنظامیان، جنگ را در لبنان فراگیر و اجتماعی کرده و فشار اجتماعی بر حزبالله تولید کند و یا آنرا افزایش دهد. رژیم میداند مهمترین خط قرمز و اصلی ترین کار ویژه حزبالله حفاظت از مردم لبنان است و اگر حزبالله به سمت جنگ کامل نمیرود، در وهله اول عدم درگیری مردم لبنان با جنگ است.
چهارم: توپ تعیین جنگ یا تداوم وضعیت فعلی باز هم به زمین حاره_حریک بیفتد.
پنجم: برتری تکنولوژیکی، اطلاعاتی و عملیاتی رژیم در برخی حوزهها نمایش داده شده تا اخبار عملیات بزرگ یمنی نیز به حاشیه رود.
ششم: در تداوم سیاست فرسایش نیروی انسانی مقاومت، کادر حزب آسیب دیده و چه بسا ضربه دومی مانند یک عملیات زمینی یا هوایی سنگین اجرا شود: ضربه از درون برای هموارسازی ضربه از بیرون.
نکته مهم:
وقایع حدود دو ماه اخیر از شهادت اسماعیل هنیه و فوادشکر تا عملیات اربعین، مصیاف، اصابت موشک فلسطین ۲ و رخدادهای دیروز لبنان، حاکی از پیچیدگی های جدید و جهش ژنومی عملیاتهای ترکیبی طرفین در فضای جنگ و آشوب است، آنتروپی منطقه در بالاترین وضع خود است و البته در این فضای درگیریهای بیسابقه، سادهترین و دردسترسترین پاسخ حزبالله، ورود شهرکهای جدید در عمق اراضی اشغالی به دایره آتش و توسعه آوارگی شهرک نشین هاست.
رژیم صهیونیستی در آستانه یک سالگی جنگ غزه و ناتوانی در حل و فصل مساله اسرا، در هفتههای گذشته، در چندراهیهای متعددی قرار گرفته و از چند جهت تحت فشار شدیدی بود:
اول: شکست اطلاعاتی در کشف و خنثیسازی عملیات اربعین حزب الله و هدف قرار دادن کور و بی ارزش مواضع سوخته بانک اهداف خود در جنوب لبنان.
دوم: غافلگیری اطلاعاتی ناشی از دسترسی حزبالله به فرماندهی یگان ۸۲۰۰ و رسیدن پهپادها در زمان حضور وی در ساختمان مقر.
سوم: یک ساله شدن آوارگی نزدیک به ۲۰۰ هزار شهرکنشین و قفل کامل اجتماعی و اقتصادی شمال که ترکشهای روانی و اجتماعی و اقتصادی آن به مرکز و جنوب اراضی اشغالی آن نیز رسیده بود و عملیاتهای ترور هم نه تنها چاره نبود که حزبالله را در هدف قرار دادن شهرکهای جدید مصممتر میکرد پس بایستی چارهای برای شمال اندیشیده میشد. این جدای از وقایعی مانند رفتن ۲ میلیون نفر به پناهگاه در اثر حمله اخیر یمن بود.
چهارم: افتادن توپ در زمین تلآویو و قرار گرفتن مجدد آنها در دو راهیِ رفتن به سمت جنگ کامل یا تحمیل ضربات حزبالله پس از عملیات اربعین و تحمیل اراده حزبالله مبنی بر اینکه ضربات مقاومت در زیر آستانه جنگ تا پایان جنگ غزه تداوم دارد.
پنجم: زیر سوال رفتن کامل اعتبار سامانه پدافندی غربی - عبری - عربی پس از اصابت تک پرتابه موشک هایپرسونیک یمنی در تلآویو.
بنابراین رژیم صهیونیستی باز هم از نقطه حضیض ضعف به سمت نقطه قوت خود یعنی عملیاتهای امنیتی رفت تا با یک تیر چند نشان بزند:
اول: با انفجار پیجرها، انتشار تصاویر و حضور در بیمارستانها، بانک اهداف خود را آپدیت کند.
دوم: با انفجارها پیجرها نزد ارشدترین مقامات حزبالله، رژیم اسرائیل نیز دسترسی متقابل خود به فرماندهان حزب را نشان دهد.
سوم: با تلفات گسترده غیرنظامیان، جنگ را در لبنان فراگیر و اجتماعی کرده و فشار اجتماعی بر حزبالله تولید کند و یا آنرا افزایش دهد. رژیم میداند مهمترین خط قرمز و اصلی ترین کار ویژه حزبالله حفاظت از مردم لبنان است و اگر حزبالله به سمت جنگ کامل نمیرود، در وهله اول عدم درگیری مردم لبنان با جنگ است.
چهارم: توپ تعیین جنگ یا تداوم وضعیت فعلی باز هم به زمین حاره_حریک بیفتد.
پنجم: برتری تکنولوژیکی، اطلاعاتی و عملیاتی رژیم در برخی حوزهها نمایش داده شده تا اخبار عملیات بزرگ یمنی نیز به حاشیه رود.
ششم: در تداوم سیاست فرسایش نیروی انسانی مقاومت، کادر حزب آسیب دیده و چه بسا ضربه دومی مانند یک عملیات زمینی یا هوایی سنگین اجرا شود: ضربه از درون برای هموارسازی ضربه از بیرون.
نکته مهم:
وقایع حدود دو ماه اخیر از شهادت اسماعیل هنیه و فوادشکر تا عملیات اربعین، مصیاف، اصابت موشک فلسطین ۲ و رخدادهای دیروز لبنان، حاکی از پیچیدگی های جدید و جهش ژنومی عملیاتهای ترکیبی طرفین در فضای جنگ و آشوب است، آنتروپی منطقه در بالاترین وضع خود است و البته در این فضای درگیریهای بیسابقه، سادهترین و دردسترسترین پاسخ حزبالله، ورود شهرکهای جدید در عمق اراضی اشغالی به دایره آتش و توسعه آوارگی شهرک نشین هاست.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/80181