19 دی آنلاین: انتخابات هم که تمام شد، گویا صداوسیما در بهت عجیبی فرورفته بود که به هیچ عنوان تصور پیروزی مسعود پزشکیان را نداشت، متن سخنان رئیس‌جمهور منتخب را سانسور کرد و در بخش خبری ساعت ۱۴ شبکه اول نشان دادند که به هیچ عنوان مایل نیست صدای مسعود پزشکیان را به گوش مردم ایران برسانند.

روزنامه سازندگی در گزارشی نوشت: 

از عجایب روزگار ماست که رسانه ملی که باید متعلق به تمام مردم باشد به منتخب آنها توهین فاحش می‌کند. به‌خصوص این روزها که سخن از وفاق ملی و اتحاد است و بسیاری از نهادها به غیر از دولت هم سعی بر این دارند تا این وفاق را آن هم در شرایط سختی که کشور به سر می‌برد به هم نزنند اما برخی دلشان با وفاق نیست و مدام بهانه‌تراشی می‌کنند که در این بین نقش صداو سیما پررنگ‌تر است. از مناظره‌های ریاست‌جمهوری گرفته تا سانسور مستند مسعود پزشکیان و اکنون که رئیس جمهور برای سخنرانی در سازمان ملل در نیویورک به سر می‌برد.

از آخرین مثالی که می‌توان گفت هنوز دو روز نمی‌گذرد که فردی با عنوان کارشناس صداوسیما در برنامه‌ای تحت عنوان قضاوت با شما سخنانی علیه رئیس‌جمهور پزشکیان می‌گوید:«شرم‌مان می‌آید که بگوییم این شخصی که در کشورهای خارجی سخنرانی می‌کند، رئیس‌جمهور ماست‌! می‌گوید ما با آمریکا برادریم؛ بابت این حرف از ملت‌های عرب زبان عذرخواهی می‌کنیم». البته مجری برنامه نیز به جای نقد ادبیات توهین‌آمیز، با تکرار، آن را برجسته‌تر کرد. این درحالی است که اصلاحات نیوز با انتشار یک ویدئو مدعی شده که علت توهین مجری صداوسیما به پزشکیان، حرکت اعتراضی رئیس‌جمهور در ویژه برنامه انتخابات تلویزیون است. در زمان مناظره‌ها پزشکیان اجازه دخالت مجری را نداده بود. 

یک روز پیش از این برنامه هم شبکه سوم صداوسیما با پخش طرحی از وفاق چنین نمایش می‌داد که این طرح معنی آزادی مجرمان از زندان‌ها و اختلال در مسیر علم آموزی! البته این قبیل رفتارها به همین دو برنامه اخیر معطوف نمی‌شود. کمااینکه هنوز یک‌ هفته از اولین نشست پزشکیان پس از ریاست‌جمهوری‌اش نمی‌گذرد که صداوسیما همان شب پس از اتمام نشست خبری در اقدامی عجیب، نظرسنجی‌ای را علیه دولت منتشر کرد که در این نظرسنجی آمده بود: «آیا وفاق ملی با افراد و گروه‌هایی که سابقه مجرمیت و اقدام علیه منافع ملی را دارند، امکان‌پذیر است؟» 

صداوسیما حتی در مستند تبلیغاتی مسعود پزشکیان نیز دست برده بود و حتی سومین مستند او، البته برای بار دوم با سانسور در صداوسیما روبه‌رو شد. این خبری بود که ستاد مسعود پزشکیان اعلام کرد: صداوسیما بخش‌هایی از این مستند درباره اعتراضات ۱۴۰۱ و اعلام موضع پزشکیان درباره جان‌باختن مهسا امینی را از نسخه نهایی این مستند حذف کرده است. 

انتخابات هم که تمام شد، گویا صداوسیما در بهت عجیبی فرورفته بود که به هیچ عنوان تصور پیروزی مسعود پزشکیان را نداشت، متن سخنان رئیس‌جمهور منتخب را سانسور کرد و در بخش خبری ساعت ۱۴ شبکه اول نشان دادند که به هیچ عنوان مایل نیست صدای مسعود پزشکیان را به گوش مردم ایران برسانند. آن هم رئیس‌جمهوری که همواره دم از وفاق ملی و آشتی زده است و گفته بود که می‌خواهد صدای بی‌صدایان باشد اما رسانه ملی با ۲۴ هزار میلیارد تومان بودجه حاضر نبود، متن کامل سخنان رئیس‌جمهور منتخب مردم را در اولین برنامه بعد از پیروزی پخش کند؛ لذا این قسمت از بیانیه پزشکیان که مجبور شد آن را به رسانه‌ها بدهد «من در این روندی که پیش آمد و انتخاباتی که به آرامی برگزار شد و نهایتاً رای‌ها توانست درست خوانده شود، اول باید از مقام معظم رهبری تشکر کنم که قطعاً اگر ایشان نبود من تصور نمی‌کنم به این راحتی اسم ما از صندوق درمی‌آمد» توسط خبر شبکه یک سیما حذف و تنها این قسمت را پخش کردند که پزشکیان می‌گوید: قدردان وسعت نظر و گره‌گشای مقام معظم رهبری هستم که در این انتخابات عرصه را برای مشارکت و رقابت و سلامت و نقش‌آفرینی بیشتر شهروندان و جریانات سیاسی گشودند. 

گویا صداوسیما کینه باخت کاندیداهای مورد نظرش به پزشکیان را در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ هنوز از دلش بیرون نرفته است و به هر بهانه‌ای به برخی افراد تریبون می‌دهد تا با تندترین الفاظ و ادبیات، رئیس‌جمهور منتخب یک ملت را مورد هجمه قرار دهند.

تسویه‌حساب سیاسی رسانه ملی

عملکرد رسانه به اصطلاح ملی به‌خصوص در برنامه روز شنبه، واکنش‌های کمی نداشت. عباس عبدی با اشاره به نوع مواجهه‌ صداوسیما با دولت چهاردهم پیشنهاد می‌دهد که دولت به شکل فوری درباره بودجه‌ این سازمان تصمیم گرفته و صداوسیما را تحریم کنند. این تحلیلگر سیاسی در گفت‌وگو با انصاف‌نیوز گفت: اینکه فردی نظر خود را در یک برنامه‌ تلویزیونی می‌گوید، مهم نیست. البته ممکن است بسیاری با آن نظر موافق نباشند و آن را سخیف هم بدانند. مشکل از اینجا شروع نمی‌شود که بیان چنین حرفی در چارچوب آزادی بیان است یا خیر بلکه مساله اینجاست که صداوسیما اصلاً رسانه‌ای نیست که بیانگر دفاع از آزادی بیان باشد. او ادامه داد: اینکه او گفته شرم می‌کند اصلاً مساله‌ای نیست، خیلی‌های دیگر هم از رؤسای‌جمهور قبلی شرم می‌کنند. نیازی به کار خاصی درباره‌ این اظهارنظر نیست و او حق دارد، نظرش را بگوید. این رادیو و تلویزیون است که حق ندارد تا زمانی که افرادی نظرات مشابهی درباره‌ دیگران دارند را دعوت نمی‌کند که اظهارات این افراد را هم پوشش دهد. راه درست ایجاد امکان اظهارنظر آزاد همه درباره مسائل مختلف کشور است. 

محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا معتقد است که باند شکست‌خوره دنبال انتقام از پزشکیان است. بنابراین سخنانی که درباره دولت می‌زنند، نقد نیست بلکه عقده‌گشایی است. باند کاندیدای شکست‌خورده در انتخابات آمده‌اند تا انتقام انتخابات را از پزشکیان بگیرد. آنها از زمان رای اعتماد وزرا کارشان را شروع کردند. آقای پزشکیان سعی کرد از گروه‌های مختلف در هیات وزرایش استفاده کند و همه وزرای پیشنهادی هم استعلام‌های لازم را دریافت کردند اما رادیکال‌ها بر سر دو- سه وزیری که باب میل‌شان نبود، حملات تندی را علیه دولت ترتیب دادند. 

حسن آقامیری، سخنران مذهبی است که در واکنش به توهین کارشناس صداوسیما علیه پزشکیان در اینستاگرام متنی تندوتیز خطاب به رئیس صداوسیما منتشر کرد. در بخشی از یادداشت او آمده است: «شرم‌آور این است که دارید از مردم به خاطر مشارکتشون و انتخابشون انتقام می‌گیرد!» او همچنین نوشته است: «یادمون نرفته چه مجری‌هایی رو به خاطر اینکه در مدار شما نبودند، حذف کردید و این بی‌هنرها رو بر صندلی‌ها نشوندید 

سیدعبدالجواد موسوی، روزنامه‌نگار هم در خبرآنلاین نوشت: توهین‌های پی‌درپی تلویزیون به مسعود پزشکیان داد طرفداران رئیس‌جمهور را درآورده. حق هم دارند. نامردی است. با رسانه‌ای که پول مردم بی‌پناه را به جیب می‌زند و سال به سال به بودجه هنگفتش افزوده می‌شود و روزبه‌روز از مخاطبانش کاسته می‌شود، به تنها نماد مردم‌سالاری حمله کردن عین ناجوانمردی است. اما چه توقعی است؟ 

همچنین رحمت‌الله بیگدلی، فعال سیاسی در واکنش به هجمه‌های صداوسیما در توئیترش نوشت:«صداوسیمایی که بودجه خود را از دولت و بیت‌المال می‌گیرد و قرار بوده، دانشگاه و رسانه ملی باشد، حق ندارد از یک‌سو مرحوم رئیسی را با آن همه اشکالات تقدیس و به پزشکیان که چند روز است روی کار آمده، توهین کند». 

عبدالرضا داوری نیز درخصوص توهین‌های بسیار این رسانه در شبکه ایکس گفت: «توهین‌های مکرر صداوسیما و عواملش به رئیس‌جمهور توهین به شخصیتی است که صلاحیتش را شورای نگهبان تایید کرده و حکم ریاست‌جمهوری‌اش نیز توسط رهبر معظم انقلاب تنفیذ شده است. این اقدام موهن صداوسیما بیش و پیش از آنکه توهین به رئیس‌جمهور باشد، توهین به مقام معظم رهبری و شورای نگهبان است».

مخلص کلام اینکه، هرچند توضیح بدیهیات است که بخواهیم توضیح دهیم، صداوسیما چرا هنوز از شکست جریان وابسته به خود عصبانی است. صداوسیما از همان ابتدای شروع رقابت بر سر ریاست‌جمهوری، سعید جلیلی را رئیس‌جمهور ایران می‌دانست. کمااینکه وحید جلیلی (برادر سعید جلیلی) قائم‌مقام صداوسیما بود و به ‌نوعی مرد شماره دو این رسانه به حساب می‌آمد. چند روز گذشته هم به حلقه یاران جلیلی در صداوسیما اضافه شد و خبر انتصاب محمدعلی صائب که سابقه رئیس دفتری سعید جلیلی در زمان فعالیت در شورایعالی امنیت ملی را دارد به ‌عنوان رئیس شبکه خبر منتشر شد.


در همین رابطه عصر ایران هم در گزارشی نوشت: خصومت صدا و سیما با رییس جمهور پزشکیان قابل پیش‌بینی بود و در برنامه‌ای با اجرای جعفر خسروی عیان و عریان شده است.
این که گلستانی نامی به عنوان میهمان یا کارشناس برنامه بگوید "روی‌مان نمی‌شود بگوییم ایشان رییس جمهورمان است" و از ملت‌های عرب‌زبان عذرخواهی کند و و مجری هم بعد از آن تفسیر کند منظورتان این است که "شرم‌مان می‌آید" یک اتفاق ساده نیست به چند دلیل:
نخست. چون مجری بر خلاف ظاهر آراسته به ادب نیست و این را شخصا در دهۀ ۹۰ که او تازه از مشهد به تهران منتقل شده بود و اجرای برنامه‌هایی را در رادیو اینترنتی ایران‌صدا بر عهده داشتم و در یکی دو گفت‌وگو در محوطۀ جام‌جم دریافتم. البته حس خود او این است که آدم بامزه‌ای است.
دوم. کلمه "شرم" را آن شخص بر زبان نیاورده بود و مجری موصوف تفسیر کرد. "روی‌مان نمی‌شود" به قباحت و وقاحت "شرم‌مان می‌آید" نیست.
سوم این که آیا در همین صدا وسیما اجازه می دهند چنین تعابیری دربارۀ دیگر کار به‌دستان و من‌جمله رییس همین صدا وسیما به کار برود یا نه؟ اگر آری اشکال ندارد.
چهارم این که توضیح بعدی هم مشکلی را حل نکرد. مجری بی‌ادب گفت نه به خاطر ۱۶ میلیون رأی که به سبب حمایت رهبری و آرزوی موفقیت برای دولت نباید آن تعبیر به کاربرده می‌شد و اگر تکرار کنند میکرفون‌شان قطع می شود.
به این مجری باید گفت شما کارمند صدا وسیما هستید و رییس دولت رییس همه کارمندان. به شما یاد نداده‌اند که مرئوس باید به رییس احترام بگذارد؟ نمی‌دانید که صدا وسیما رسانۀ خصوصی نیست و بودجه ۲۴ هزار میلیارد تومانی آن را دولت تأمین می‌کند و نمی‌دانید رییس جمهوری عالی‌ترین مقام رسمی کشور بعد از رهبری است؟ اگر در شبکه‌ای با پول خودتان اجرا کنید حرفی نیست ولی در صدا وسیما نمی‌توانید. البته می توانید ولی اخلاقی و حرفه‌ای نیست.
حال باید پرسید پزشکیان با این صدا و سیما نه به خاطر خودش که به سبب چوب‌هایی که لای چرخ دولت می‌خواهد بگذارد چه باید بکند؟
یک. رییس جمهور می‌تواند صدا و سیما را تحریم کند و هر جا دوربین‌شان بود و او حضور داشت بخواهد بیرون بروند و در برنامه های گفت‌وگوی صدا وسیما هم شرکت نکند و دلیل این غیبت را هم اعلام کند.
دو. می تواند رییس صدا وسیما را به جلسات هیأت دولت راه ندهد. رییس صدا و سیما و رییس کل بانک مرکزی و شهردار تهران عضو کابینه نیستند و عرفا در جلسات شرکت می‌کنند.
سه. می‌تواند موضوع را در جلسه سران قوا در میان بگذارد. خوش‌بختانه روزنامۀ منسوب به آقای قالیباف موضع مناسبی در قبال اهانت صدا وسیما اتخاذ کرده و با روحیاتی که از رییس قوه قضاییه سراغ داریم هرگز با اهانت به رییس جمهوری موافق نیست.
چهار. رسانه‌های دولت می‌توانند علیه صدا و سیما موضع بگیرند ولی فضا دوقطبی می‌شود و با توصیه‌های رهبری و دأب خود پزشکیان سازگار نیست. اما تا جایی که فضا را دوقطبی نکند شاید به عنوان راهکار موقت قابل بررسی باشد.
پنج. رییس جمهور می‌تواند در شوراهایی که سعید جلیلی حضور دارد از او بخواهد حساب خود را از این روند جا کند. چون انتصاب رییس دفتر او به ریاست شبکۀ خبر و حضور برادر او در جایگاه مرد شماره دو سازمان این ذهنیت را ایجاد کرده که این رفتار از دولت سایه آب می‌خورد وگرنه جعفر خسروی در این اندازه ها نیست.
شش. دست صدا وسیما البته به لحاظ بودجه هم زیر ساطور دولت است ولی چون انحصاری است و خود را در خط مقدم مقابله با تهاجم رسانه‌های خارجی معرفی می‌کنند تحریم بودجه ای شاید امکان‌پذیر نباشد.
جان کلام این که: مسعود پزشکیان به عنوان رییس جمهوری ایران نمی‌تواند و نباید با این روند کنار آید. نه به خاطر شخص خودش که به سبب آن که قرار است صدای بی‌صدایان باشد و نباید تسلیم صدای اقلیت شود. صدا و سیمای ایران خواست و آرزوی ۶۰ میلیون ایرانی از ۸۵ میلیون نفر را نمایندگی نمی‌کند که اگر می‌کرد مردم به توصیه‌های آن عمل می‌کردند و اوقات فراغت خود را با سریال‌های کسالت‌بار آن -که شباهتی به زندگی واقعی مردم ایران ندارد پر می کردند- و اگر نمایندگی می کرد شبیه ۸۰ درصد مردم بود نه ۲۰ درصد ایرانیان.
اگر واقعا رسانه ملی است باید مطابق خواست ۸۰ درصد مردم ایران (آنان که رأی ندادند و آنان که پزشکیان را برگزیدند)عمل کند نه ۲۰ درصد که به رقیب او گرایش دارند. اگر هم ارگان جبهه پایداری است چرا از دولت بودجه می‌گیرد؟
 اگر در راستای آزادی بیان این اتفاق افتاده است چرا تنها امکان انتقاد از رییس جمهوری وجود دارد آن هم وقتی رییس جمهوری از طیف خودشان نیست؟
شتر سواری دولا دولا نمی‌شود و عجالتا بهترین راهکار بی اعتنایی پزشکیان به دوربین صدا و سیما و پاسخ ندادن به آن تا اصلاح رویه است.
قاعدتا چنین تصمیمی به سخن‌گوی دولت هم باید تسری یابد.
راهکار دیگر البته ایجاد شبکۀ دولت است چون در قانون اساسی آمده رادیو و تلویزیون، دولتی است و یک‌جا از صدا وسیما نام برده و جای دیگر از رادیو و تلویزیون. (تفسیر موسع و در واقع وارونه سازی اصل ۴۴ شامل بانک و بیمه و کشتی شد ولی رسانه صوت و تصویر انحصارری ماند!)
دست کم می‌تواند لایحۀ آن را به مجلس ارایه کند تا همه بدانند صدا وسیما ارگان دولت نیست.


  • نویسنده :
  • منبع :