۱۹ دی آنلاین: استاد حوزه علمیه با تاکید بر اجرای فیلترینگ در مسائل امنیتی و غیراخلاقی گفت: دولت نباید بدون دلیل خود را با مردم درگیر کند؛ در یکسری کارها مانند مجوز مسافرت خارج از کشور برای زن، لازم نیست دولت دخالت داشته باشد یا در فیلترینگ فضای مجازی برای کودکان و نوجوانان باید امکاناتی در اختیار خانوادهها قرار بگیرد که خودشان این کار را انجام دهند بدون آن که بخواهیم حکومت را درگیر کنیم.
فیلترینگ از مطالبات مردم است که با روی کارآمدن دولت چهاردم مجددا مطرح و بر سر زبانها افتاد؛ برخی با این نگاه که فضای مجازی اثر تخریبی بیشتری از آثار مثبت دارد با آن مخالفند از این جهت بررسی بعد شرعی و فقهی این موضوع میتواند کمک مهمی به تصمیمسازان باشد.
خبرنگار ایکنا در این زمینه با حجتالاسلام والمسلمین محمدکاظم شمس؛ پژوهشگر دین و استاد حوزه علمیه گفتوگو کرده است که در ادامه آن را میخوانیم؛
عناوین و مباحثی که در فقه ما با مسئله فیلترینگ ارتباط دارد چیست و از چه منظری میتوان بررسی فقهی پیرامون فیلترینگ انجام داد؟
بحث فیلترینگ از جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و ... قابل توجه است و عمدتا هم آنچه مدنظر است مسائل غیراخلاقی است و بعید میدانم کسی باشد که در مباحث خلاف اخلاق و یا امنیت جامعه که خطر بزرگی برای جامعه دارد با فیلترینگ مخالف باشد و اختلاف نظری در این زمینه داشته باشیم.
در مباحث فقهی هم از گذشته بحث کتب ضاله مطرح بوده است که شبیه مسئله فیلترینگ است. براساس این حکم اگر کتابی باعث ایجاد انحراف در بخشی از جامعه شود به خصوص در بین کسانی که توانایی لازم برای درک مباحث انحرافی را ندارند باید از انتشار آن جلوگیری شود و خرید و فروش آن هم جایز نیست؛ علت اصلی هم این است که فرد با وجود ایمانی که دارد شبهاتی در ذهنش ایجاد و باعث تزلزل اعتقادی او میشود تا جایی که ممکن است نتواند خود را از این شبهه و تزلزل را نجات دهد.
مباحث اخلاقی هم حد و مرز ندارد یعنی اسلام به حد و مرزهای اخلاقی برای همه سنین توجه جدی دارد به خصوص در مسائل جنسی که خداوند میل شدیدی قرار داده و راه شرعی را هم برای آن باز گذاشته است ولی مسیر غیرشرعی را بسته است لذا از مقدمات آن هم نهی شده است مثلا فراتر از حجابی که الان مطرح است بحث عفت است یعنی حجاب بحث حداقلی و برای رعایت عفت و سلامت جامعه واجب دانسته شده است.
ممکن است کسانی باشند که حجاب داشته باشند و عفت را رعایت نکنند. آنچه شارع خواسته حفظ عفت جامعه است یعنی اهمیت عفت از حجاب برتر است و عفت است که باعث واداشتن فرد به حجاب میشود. برای همین مواردی که ممکن است باعث مقدمه بی توجهی به عفت شود نهی شده است. اگر دو فرد نامحرم در مکانی بستهای باشند گفته شده است که جایز نیست در آن مکان با هم باشند زیرا این مسئله میتواند مقدمه برای ارتکاب گناه باشد.
آیا منظور فیلترینگ مطلق و صددرصدی است و حکومت حق دارد به صورت کامل این کار را انجام دهد؟
در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی هم بحث تزاحم و اهم و مهم مطرح است یعنی گاهی یکسری محدودیتها ایجاد میشود که طبیعتا برای بخشی از جامعه ممکن است محدودیت ایجاد کند، ولی برای حفظ عموم جامعه ممکن است این کار لازم باشد. خوب مصلحت جامعه ترجیح دارد و بهخاطر مشکل چند نفر باید رعایت مصلحت اکثریت جامعه را کرد. اما اینکه آیا باید حکومت در این کار دخالت بکند و یا نه بحث جدایی است.
با قطع نظر از این که در دوره غیبت هستیم شارع از ما میخواهد که احکام اسلامی اجرا شود کما اینکه در دوره حضور ائمه(ع) هم خداوند از آنان خواسته بود که احکام اسلامی را اجرا کنند ولی روشن است که برخی احکام فردی نیست و اجتماعی است و تنها راه اجرای آن هم این است که حکومت در اختیار رهبر و امام جامعه باشد.
در دوره غیبت هم کسی حق تعطیلی احکام را ندارد به بهانه اینکه بگوییم منتظر بمانیم تا امام زمان(عج) تشریف بیاورند و چون اسلام راضی به تعطیلی احکام نیست ولی فقیه از طرف امام معصوم(ع) تعیین شده تا مجری احکام الهی باشد؛ البته ولی فقیه مانند امام معصوم(ع) نیست که عصمت دارد؛ عصمت دو بخش دارد یکی عصمت امام معصوم از گناه که با شرط عدالت در ولی فقیه جایگزین آن میشود اما بخش دوم عصمت، علم الهی معصوم(ع) است که ممکن است در مورد غیرمعصوم این مسئله گاهی وجود نداشته باشد و ممکن است گاهی در تشخیص حکم الهی دچار خطا شود ولی باز ما چارهای جز این کار برای اجرای احکام اجتماعی نداریم. چون در دوره غیبت هستیم و مبتلا به عدم دسترسی به امام معصوم(ع) اما چاره نداریم چون مکلف به اجرای احکام الهی هستیم و ولی فقیه مجری احکام الهی است که در قانون اساسی هم آمده است.
آیا یک حکم باید در هر شرایطی اجرا شود؟ اگر جامعه ظرفیت پذیرش یک قانون ولو شرعی را نداشت آیا میتوان از اجبار استفاده کرد؟
اینجا بحث مهمی وجود دارد و به خصوص در مسائل فرهنگی، بحث کارآمدی شیوهها است یعنی وقتی به این نوع مباحث ورود میکنیم تا نظر شارع تامین شود آیا به این هدف میرسیم؟ قطعا بی حجابی و بدحجابی مورد نظر شارع نیست ولی اگر نوع خاصی از ورود ما طوری باشد که نه تنها به هدف نرساند بلکه از هدف هم دور شویم آیا باز باید این روش را دنبال کنیم؟ اگر مثلا ورود دولت ممکن است شرایط را بدتر کند آیا باز ورود او لازم است؟
اسلام حتی نسبت به مکروهات هم حساسیت به خرج داده است زیرا میتواند مقدمه ورود به گناه باشد. خداوند بزرگترین نعمتها را به ما داده است و از جمله نعمت دین را به عنوان بهترین نعمت و آن را منت الهی به ما دانسته است تا ما مسیر درست را طی کنیم و خواست الهی هم این است که انسان به صورت ارادی و با اختیار خودش راه درست را طی کند؛ اناهدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا؛ ما راه درست را نشان دادیم، حالا برخی راه درست را میروند و برخی به خطا...؛ اراده خداوند این بوده که انسان راه درست را خودش به اختیار خودش انتخاب کند لذا هر قدر ما بتوانیم باور به خدا و اهل بیت(ع) و احکام دینی را در مردم تقویت کنیم قطعا آنان هم بیشتر مراعات خواهند کرد و پایبندتر هستند.
جامعه ما به خصوص در ایام عاشورا پایبند به مناسک هستند و بخشی از همین کسانی که در این مراسم حضور دارند در سایر ایام سال ممکن است مرتکب یکسری کارهای خلاف دستور شرع مانند بدحجابی یا سستی در نماز باشند ولی باز به امام حسین(ع) ارادت دارند و ما باید برای آنان بازگو کنیم که مگر میشود کسی عاشق واقعی امام حسین(ع) باشد ولی نماز نخواند؟ امام حسینی که وسط جنگ در ظهر عاشورا میفرماید: انی احب الصلاه. یا اینکه خداوند در قرآن فرموده است: قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ طبیعتا وقتی خدا این همه نعمت به ما داده است یعنی ما را دوست دارد لذا فرمود اگر دوست دارید خدا را دوست بدارید باید تبعیت کنید از دستورات الهی یعنی لازمه دوستی، تبعیت است و هرقدر این مسئله را در عمق جان مردم نهادینه کنیم بسیاری از این مسائل ناهنجار اصلاح خواهد شد و حتی فرد در خلوت که خودش و خدایش هست مراعات یکسری مسائل را خواهد کرد. هرقدر فرد باورمندتر به این شود که این دستورات خواسته خداوندند طبیعتا توجه بیشتری به رعایت آنها میکند.
در بحث فضای مجازی ما در مقام عمل دیدهایم به خصوص با رشدی که فضای مجازی دارد همه زندگی مردم با این فضا عجین است و مانند آب و برق و گاز جزء اولیات زندگی است و هر کسی که کار فرهنگی و سیاسی و اقتصادی دارد نیازمند این فضا هست و از طرفی فیلترینگ باعث ایجاد مشکلات جدی در زندگی مردم میشود بنابراین تا جای ممکن باید از روشهای دیگری استفاده کنیم که ذکر شد.
البته در مسائل مهم نظامی و امنیتی و اخلاقی طبیعتا باید به خاطر اهمیت این موضوعات اگر محدودیتی لازم است باید تحمل کرد تا مسایل با اهمیتتر جامعه حفظ شود ولی در سایر موارد بهترین راه برای کنترل لازم در جامعه تقویت باورمندی مردم به دستورات دینی است. البته در مواجهه با نسل جوان و نوجوان و خصوصا کودکان، حکومت به نیابت از مردم برخی کارها را باید انجام دهد مثلا وقتی یک بیماری عمومی در جامعه ایجاد شود مانند کرونا همه انتظار دارند که حکومت در این مسئله دخالت کند و جلوی آن را بگیرد و درمان کند؛ قطعا هیچ انسانی پیدا نمیشود که دوست داشته باشد فرزندش در زبالهها دست و پا بزند و یا خودش را در لبه پرتگاه قرار دهد حتی در کشورهای غربی که میگویند آزادترین کشورها هستند باز حریمها و محدودیتهایی برای نوجوانان و جوانان میگذارند و قابل قبول و درک است ولی برای افراد بالغ بهجای توسل به این شیوهها باید تقویت باورها، در دستور کار قرار گیرد.
پس راهکارهای ایجابی عمدتا مطلوبتر از سلبی است؟
بله. تا میتوانیم باید شبکه ملی اطلاعات و شبکه خانگی اینترنت را با قیمت مناسبتر و با سرعت بالاتر در اختیار مردم قرار دهیم. همچنین به طور قطع باید برای افراد نابالغ محدودیت ایجاد شود اما توسط خانوادهها و صد البته ابزار آن باید در اختیار والدین باشد تا خود والدین بتوانند همانند بسیاری از محدودیتها که بهخاطر سلامت فرزندشان ایجاد میکنند، اگر مطالبی نامناسب سن آنان است در اختیار فرزندان نباشد یعنی دولت به جای درگیر کردن خودش، خانوادهها را توانمند کرده و ابزار لازم را در اختیار آنان قرار دهد تا خودشان مواظبت کنند و محدودیت لازم را ایجاد کنند. کودکان مثلا وقتی در سنین ابتدایی هستند ما نظارت بیشتری داریم زیرا آسیبپذیرتر هستند ولی به تدریج آزادی آنان بیشتر میشود.
البته برخی معتقدند که جلوگیری از این مسائل ممکن است سبب شود تا افراد بیشتر سراغ این مسائل بروند ولی به هر حال عموما در ایجاد محدودیت برای کودکان و نوجوانان اختلاف نظر وجود ندارد و بهترین راه این است که ابزار در اختیار مربیان و والدین قرار بگیرد ولی اگر افراد بزرگتر اهل رعایت نیستند و گرفتار آسیبهای آن میشوند طبیعتا باید درصدد ایجاد و تعمیق باورهای اعتقادی و اخلاقی برآییم و الا راه به جایی نمیبریم و شاهد آن هم تعداد بالای افراد عضو تلگرام در ایران و فیلترشکنهای رایگانی است که خود آن فیلترشکنها ابزار مسایل غیراخلاقی و حتی غیرامنیتی هستند.
پس به طور خلاصه تاکید بنده این است که بی دلیل حکومت را درگیر مسایل شخصی افراد نکنیم؛ مثالی که فکر میکنم بی دلیل دخالت میکنیم، مسئله گذرنامه است؛ در احکام هست و روایت داریم که زن بدون اجازه شوهر نباید مسافرت برود و حتی از خانه خارج شود؛ البته این حکم اختلافی بین مراجع است ولی همه اصل این موضوع را قبول دارند. ما شرط کردیم موقع دریافت یا تمدید گذرنامه زن متاهل، شوهرش باید رضایت محضری دهد، سؤال این است که وقتی خانمی بخواهد از شهری به شهر دیگر برود آیا باز باید با اجازه باشد؟ زیرا حکم شرعی فرقی ندارد. زن موظف است و باید با اجازه شوهرش مسافرت برود ولی چرا حکومت باید دخالت کند وقتی این مسئله را زن و شوهر در بین خودشان میتوانند حل و فصل کنند و چه ربطی به حکومت دارد. آیا دیدهاید کسی بگوید زن باید مجوز شوهر را برای پرواز داخلی و مترو و...کسب کند؟ فرقی ندارد زن اجازه از شوهر چه برای سفر داخل شهر یا بین شهری یا خارج کشور بگیرد یا خیر پس چرا بی دلیل برای خودمان و مردم ایجاد مشکل میکنیم. اینکه دولت برای خودش دردسر ایجاد کند و برای بخشی از مردم هم مشکلاتی ایجاد کند درست نیست.
الان در بحث گواهینامه موتورسواری هم سؤالاتی وجود دارد، از جمله اینکه زن نمیتواند با موتور رانندگی کند زیرا مسائل اخلاقی رعایت نخواهد شد آیا وقتی حتی طلاب و روحانیونی هستند که همسرانشان را ترک موتور سوار میکنند، کسی ایراد شرعی میگیرد؟ گاهی ما دست به یکسری کارها میزنیم که قابل توجیه و دفاع نیست. البته ممکن است گاهی عدهای از برخی امکانات سوء استفاده کنند ولی نباید کارهایی که از طریق عادی قابل حل است به دردسر برای مردم و دولت و جامعه تبدیل شود.
باید به خصوص بر محبت اهل بیت(ع) تاکید داشته باشیم زیرا در ریشه اعتقادی مردم این مسئله وجود دارد. همانطور که عرض شد قرآن کریم هم فرموده است: ان کنتم تحبون الله ...؛ باید به مردم توجه دهیم که لازمه دوست داشتن خدا و اهل بیت(ع) این است که از دستوراتشان تبعیت کند و معنا ندارد کسی مدعی دوستی خدا و اهل بیت(ع) باشد و به دستورات آنان بی اعتنایی کند. ما خداوند را به خاطر نعماتی که به ما داده است دوست داریم و لازمه این دوستی اطاعت و انجام دستورات ایشان است و اگر کسی متوجه این امر باشد قطعا کمتر به سمت ناهنجاری و گناه پیش خواهد رفت.
گفتوگو از علی فرج زاده
خبرنگار ایکنا در این زمینه با حجتالاسلام والمسلمین محمدکاظم شمس؛ پژوهشگر دین و استاد حوزه علمیه گفتوگو کرده است که در ادامه آن را میخوانیم؛
عناوین و مباحثی که در فقه ما با مسئله فیلترینگ ارتباط دارد چیست و از چه منظری میتوان بررسی فقهی پیرامون فیلترینگ انجام داد؟
بحث فیلترینگ از جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و ... قابل توجه است و عمدتا هم آنچه مدنظر است مسائل غیراخلاقی است و بعید میدانم کسی باشد که در مباحث خلاف اخلاق و یا امنیت جامعه که خطر بزرگی برای جامعه دارد با فیلترینگ مخالف باشد و اختلاف نظری در این زمینه داشته باشیم.
در مباحث فقهی هم از گذشته بحث کتب ضاله مطرح بوده است که شبیه مسئله فیلترینگ است. براساس این حکم اگر کتابی باعث ایجاد انحراف در بخشی از جامعه شود به خصوص در بین کسانی که توانایی لازم برای درک مباحث انحرافی را ندارند باید از انتشار آن جلوگیری شود و خرید و فروش آن هم جایز نیست؛ علت اصلی هم این است که فرد با وجود ایمانی که دارد شبهاتی در ذهنش ایجاد و باعث تزلزل اعتقادی او میشود تا جایی که ممکن است نتواند خود را از این شبهه و تزلزل را نجات دهد.
مباحث اخلاقی هم حد و مرز ندارد یعنی اسلام به حد و مرزهای اخلاقی برای همه سنین توجه جدی دارد به خصوص در مسائل جنسی که خداوند میل شدیدی قرار داده و راه شرعی را هم برای آن باز گذاشته است ولی مسیر غیرشرعی را بسته است لذا از مقدمات آن هم نهی شده است مثلا فراتر از حجابی که الان مطرح است بحث عفت است یعنی حجاب بحث حداقلی و برای رعایت عفت و سلامت جامعه واجب دانسته شده است.
ممکن است کسانی باشند که حجاب داشته باشند و عفت را رعایت نکنند. آنچه شارع خواسته حفظ عفت جامعه است یعنی اهمیت عفت از حجاب برتر است و عفت است که باعث واداشتن فرد به حجاب میشود. برای همین مواردی که ممکن است باعث مقدمه بی توجهی به عفت شود نهی شده است. اگر دو فرد نامحرم در مکانی بستهای باشند گفته شده است که جایز نیست در آن مکان با هم باشند زیرا این مسئله میتواند مقدمه برای ارتکاب گناه باشد.
آیا منظور فیلترینگ مطلق و صددرصدی است و حکومت حق دارد به صورت کامل این کار را انجام دهد؟
در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی هم بحث تزاحم و اهم و مهم مطرح است یعنی گاهی یکسری محدودیتها ایجاد میشود که طبیعتا برای بخشی از جامعه ممکن است محدودیت ایجاد کند، ولی برای حفظ عموم جامعه ممکن است این کار لازم باشد. خوب مصلحت جامعه ترجیح دارد و بهخاطر مشکل چند نفر باید رعایت مصلحت اکثریت جامعه را کرد. اما اینکه آیا باید حکومت در این کار دخالت بکند و یا نه بحث جدایی است.
با قطع نظر از این که در دوره غیبت هستیم شارع از ما میخواهد که احکام اسلامی اجرا شود کما اینکه در دوره حضور ائمه(ع) هم خداوند از آنان خواسته بود که احکام اسلامی را اجرا کنند ولی روشن است که برخی احکام فردی نیست و اجتماعی است و تنها راه اجرای آن هم این است که حکومت در اختیار رهبر و امام جامعه باشد.
در دوره غیبت هم کسی حق تعطیلی احکام را ندارد به بهانه اینکه بگوییم منتظر بمانیم تا امام زمان(عج) تشریف بیاورند و چون اسلام راضی به تعطیلی احکام نیست ولی فقیه از طرف امام معصوم(ع) تعیین شده تا مجری احکام الهی باشد؛ البته ولی فقیه مانند امام معصوم(ع) نیست که عصمت دارد؛ عصمت دو بخش دارد یکی عصمت امام معصوم از گناه که با شرط عدالت در ولی فقیه جایگزین آن میشود اما بخش دوم عصمت، علم الهی معصوم(ع) است که ممکن است در مورد غیرمعصوم این مسئله گاهی وجود نداشته باشد و ممکن است گاهی در تشخیص حکم الهی دچار خطا شود ولی باز ما چارهای جز این کار برای اجرای احکام اجتماعی نداریم. چون در دوره غیبت هستیم و مبتلا به عدم دسترسی به امام معصوم(ع) اما چاره نداریم چون مکلف به اجرای احکام الهی هستیم و ولی فقیه مجری احکام الهی است که در قانون اساسی هم آمده است.
آیا یک حکم باید در هر شرایطی اجرا شود؟ اگر جامعه ظرفیت پذیرش یک قانون ولو شرعی را نداشت آیا میتوان از اجبار استفاده کرد؟
اینجا بحث مهمی وجود دارد و به خصوص در مسائل فرهنگی، بحث کارآمدی شیوهها است یعنی وقتی به این نوع مباحث ورود میکنیم تا نظر شارع تامین شود آیا به این هدف میرسیم؟ قطعا بی حجابی و بدحجابی مورد نظر شارع نیست ولی اگر نوع خاصی از ورود ما طوری باشد که نه تنها به هدف نرساند بلکه از هدف هم دور شویم آیا باز باید این روش را دنبال کنیم؟ اگر مثلا ورود دولت ممکن است شرایط را بدتر کند آیا باز ورود او لازم است؟
اسلام حتی نسبت به مکروهات هم حساسیت به خرج داده است زیرا میتواند مقدمه ورود به گناه باشد. خداوند بزرگترین نعمتها را به ما داده است و از جمله نعمت دین را به عنوان بهترین نعمت و آن را منت الهی به ما دانسته است تا ما مسیر درست را طی کنیم و خواست الهی هم این است که انسان به صورت ارادی و با اختیار خودش راه درست را طی کند؛ اناهدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا؛ ما راه درست را نشان دادیم، حالا برخی راه درست را میروند و برخی به خطا...؛ اراده خداوند این بوده که انسان راه درست را خودش به اختیار خودش انتخاب کند لذا هر قدر ما بتوانیم باور به خدا و اهل بیت(ع) و احکام دینی را در مردم تقویت کنیم قطعا آنان هم بیشتر مراعات خواهند کرد و پایبندتر هستند.
جامعه ما به خصوص در ایام عاشورا پایبند به مناسک هستند و بخشی از همین کسانی که در این مراسم حضور دارند در سایر ایام سال ممکن است مرتکب یکسری کارهای خلاف دستور شرع مانند بدحجابی یا سستی در نماز باشند ولی باز به امام حسین(ع) ارادت دارند و ما باید برای آنان بازگو کنیم که مگر میشود کسی عاشق واقعی امام حسین(ع) باشد ولی نماز نخواند؟ امام حسینی که وسط جنگ در ظهر عاشورا میفرماید: انی احب الصلاه. یا اینکه خداوند در قرآن فرموده است: قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ طبیعتا وقتی خدا این همه نعمت به ما داده است یعنی ما را دوست دارد لذا فرمود اگر دوست دارید خدا را دوست بدارید باید تبعیت کنید از دستورات الهی یعنی لازمه دوستی، تبعیت است و هرقدر این مسئله را در عمق جان مردم نهادینه کنیم بسیاری از این مسائل ناهنجار اصلاح خواهد شد و حتی فرد در خلوت که خودش و خدایش هست مراعات یکسری مسائل را خواهد کرد. هرقدر فرد باورمندتر به این شود که این دستورات خواسته خداوندند طبیعتا توجه بیشتری به رعایت آنها میکند.
در بحث فضای مجازی ما در مقام عمل دیدهایم به خصوص با رشدی که فضای مجازی دارد همه زندگی مردم با این فضا عجین است و مانند آب و برق و گاز جزء اولیات زندگی است و هر کسی که کار فرهنگی و سیاسی و اقتصادی دارد نیازمند این فضا هست و از طرفی فیلترینگ باعث ایجاد مشکلات جدی در زندگی مردم میشود بنابراین تا جای ممکن باید از روشهای دیگری استفاده کنیم که ذکر شد.
البته در مسائل مهم نظامی و امنیتی و اخلاقی طبیعتا باید به خاطر اهمیت این موضوعات اگر محدودیتی لازم است باید تحمل کرد تا مسایل با اهمیتتر جامعه حفظ شود ولی در سایر موارد بهترین راه برای کنترل لازم در جامعه تقویت باورمندی مردم به دستورات دینی است. البته در مواجهه با نسل جوان و نوجوان و خصوصا کودکان، حکومت به نیابت از مردم برخی کارها را باید انجام دهد مثلا وقتی یک بیماری عمومی در جامعه ایجاد شود مانند کرونا همه انتظار دارند که حکومت در این مسئله دخالت کند و جلوی آن را بگیرد و درمان کند؛ قطعا هیچ انسانی پیدا نمیشود که دوست داشته باشد فرزندش در زبالهها دست و پا بزند و یا خودش را در لبه پرتگاه قرار دهد حتی در کشورهای غربی که میگویند آزادترین کشورها هستند باز حریمها و محدودیتهایی برای نوجوانان و جوانان میگذارند و قابل قبول و درک است ولی برای افراد بالغ بهجای توسل به این شیوهها باید تقویت باورها، در دستور کار قرار گیرد.
پس راهکارهای ایجابی عمدتا مطلوبتر از سلبی است؟
بله. تا میتوانیم باید شبکه ملی اطلاعات و شبکه خانگی اینترنت را با قیمت مناسبتر و با سرعت بالاتر در اختیار مردم قرار دهیم. همچنین به طور قطع باید برای افراد نابالغ محدودیت ایجاد شود اما توسط خانوادهها و صد البته ابزار آن باید در اختیار والدین باشد تا خود والدین بتوانند همانند بسیاری از محدودیتها که بهخاطر سلامت فرزندشان ایجاد میکنند، اگر مطالبی نامناسب سن آنان است در اختیار فرزندان نباشد یعنی دولت به جای درگیر کردن خودش، خانوادهها را توانمند کرده و ابزار لازم را در اختیار آنان قرار دهد تا خودشان مواظبت کنند و محدودیت لازم را ایجاد کنند. کودکان مثلا وقتی در سنین ابتدایی هستند ما نظارت بیشتری داریم زیرا آسیبپذیرتر هستند ولی به تدریج آزادی آنان بیشتر میشود.
البته برخی معتقدند که جلوگیری از این مسائل ممکن است سبب شود تا افراد بیشتر سراغ این مسائل بروند ولی به هر حال عموما در ایجاد محدودیت برای کودکان و نوجوانان اختلاف نظر وجود ندارد و بهترین راه این است که ابزار در اختیار مربیان و والدین قرار بگیرد ولی اگر افراد بزرگتر اهل رعایت نیستند و گرفتار آسیبهای آن میشوند طبیعتا باید درصدد ایجاد و تعمیق باورهای اعتقادی و اخلاقی برآییم و الا راه به جایی نمیبریم و شاهد آن هم تعداد بالای افراد عضو تلگرام در ایران و فیلترشکنهای رایگانی است که خود آن فیلترشکنها ابزار مسایل غیراخلاقی و حتی غیرامنیتی هستند.
پس به طور خلاصه تاکید بنده این است که بی دلیل حکومت را درگیر مسایل شخصی افراد نکنیم؛ مثالی که فکر میکنم بی دلیل دخالت میکنیم، مسئله گذرنامه است؛ در احکام هست و روایت داریم که زن بدون اجازه شوهر نباید مسافرت برود و حتی از خانه خارج شود؛ البته این حکم اختلافی بین مراجع است ولی همه اصل این موضوع را قبول دارند. ما شرط کردیم موقع دریافت یا تمدید گذرنامه زن متاهل، شوهرش باید رضایت محضری دهد، سؤال این است که وقتی خانمی بخواهد از شهری به شهر دیگر برود آیا باز باید با اجازه باشد؟ زیرا حکم شرعی فرقی ندارد. زن موظف است و باید با اجازه شوهرش مسافرت برود ولی چرا حکومت باید دخالت کند وقتی این مسئله را زن و شوهر در بین خودشان میتوانند حل و فصل کنند و چه ربطی به حکومت دارد. آیا دیدهاید کسی بگوید زن باید مجوز شوهر را برای پرواز داخلی و مترو و...کسب کند؟ فرقی ندارد زن اجازه از شوهر چه برای سفر داخل شهر یا بین شهری یا خارج کشور بگیرد یا خیر پس چرا بی دلیل برای خودمان و مردم ایجاد مشکل میکنیم. اینکه دولت برای خودش دردسر ایجاد کند و برای بخشی از مردم هم مشکلاتی ایجاد کند درست نیست.
الان در بحث گواهینامه موتورسواری هم سؤالاتی وجود دارد، از جمله اینکه زن نمیتواند با موتور رانندگی کند زیرا مسائل اخلاقی رعایت نخواهد شد آیا وقتی حتی طلاب و روحانیونی هستند که همسرانشان را ترک موتور سوار میکنند، کسی ایراد شرعی میگیرد؟ گاهی ما دست به یکسری کارها میزنیم که قابل توجیه و دفاع نیست. البته ممکن است گاهی عدهای از برخی امکانات سوء استفاده کنند ولی نباید کارهایی که از طریق عادی قابل حل است به دردسر برای مردم و دولت و جامعه تبدیل شود.
باید به خصوص بر محبت اهل بیت(ع) تاکید داشته باشیم زیرا در ریشه اعتقادی مردم این مسئله وجود دارد. همانطور که عرض شد قرآن کریم هم فرموده است: ان کنتم تحبون الله ...؛ باید به مردم توجه دهیم که لازمه دوست داشتن خدا و اهل بیت(ع) این است که از دستوراتشان تبعیت کند و معنا ندارد کسی مدعی دوستی خدا و اهل بیت(ع) باشد و به دستورات آنان بی اعتنایی کند. ما خداوند را به خاطر نعماتی که به ما داده است دوست داریم و لازمه این دوستی اطاعت و انجام دستورات ایشان است و اگر کسی متوجه این امر باشد قطعا کمتر به سمت ناهنجاری و گناه پیش خواهد رفت.
گفتوگو از علی فرج زاده
- نویسنده :
- منبع : ایکنا
https://19dey.com/news/82785