دکتر سید علیرضا صفوی؛

1. مقدمه
قرآن سرمایه پایان ناپذیری هست که در دسترس مسلمانان و نیز تمامی ملت‌ها می‌باشد. این سند بی بدیل ضمن اینکه هر شخص را در متخلّق شدن به ارزش‌های فردیِ انسانی و بیدار نمودن وجدانش کمک می‌کند، می‌تواند در جهت برطرف شدن معضلات جامعه و ساختن اجتماع ایده آل نیز کارآیی داشته باشد. قرآن پیوسته مورد توجه ائمه علیهم السلام بوده، به گونه‌ای که در زندگی شأن بدان تمسک جسته و متناسب با نیازهای زمان و در حلّ معضلات جامعه از آن استفاده می‌نمودند.
خطبه فدکیه که منسوب به ام الأئمه سلام الله علیها می‌باشد، اعتراض آن بانوی عظیم الشأن به اتفاقات بعد از رحلت پدر بزرگوارشان را به بهترین وجه ممکن منعکس نموده و مخاطبان خود را به تأمل فرا خوانده است. این مقاله بنا دارد به مناسبت ایام فاطمیّه، جایگاه قرآن در این خطبه را مورد بررسی قرار داده و الگوئی مطلوب از شِکوهٔ قرآن مدارانه از حضرت فاطمه سلام الله علیها را ارائه نماید.

2. قرآن مداری در خطبه فدکیه
2- الف- معرفی قرآن در خطبه فدکیه
حضرت فاطمه سلام الله علیها در خطبه فدکیه پس از حمد و ستایش خداوند و ستودن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم، با محور قرار دادن قرآن، مسلمانان را حاملان دین حق تعالی و کتاب او دانسته و آنان را امناء خدا بر خود و جامعه معرفی نموده و در بیان وظیفه سنگینشان نسبت به نسل آینده هشدار داده و می‌فرمایند: «انتم عباد الله نصب امره و نهیه و حمله دینه و وحیه، و أمناء الله علی انفسکم، و بلغاؤه إلی الأمم و زعمتم حقّا لکم لله فیکم عهد قدّمه إلیکم، و بقیه استخلفها علیکم؛ شما، ای بندگان خدا، علامت و نشانه‌های امر و نهی او هستید (مورد و مخاطب امر و نهی خدا) هستید. و شما حاملان دین خدا و بر دوش گیرندگان وحی او هستید و امانت داران خدا بر خودتان، بر جان و روحتان و نیز بر جامعه و امت.
پیام رسانان خدا و دین خدا به مرمان و نسل‌های آینده هستید. و باور دارید که برای شما حقی است! برای خدا در میان شما عهد و پیمانی است که پیش داشته آن را به سوی شما و یک یادگاری که آن را جانشین (پیامبر صلی الله علیه و آله و سله) قرار داده است بر شما. عهدی که رسول خدا در میان شما به یادگار گذاشت» (شرح خطبه فدکیه، ج1، صص 323-324). سپس حضرت زهرا سلام الله علیها به توصیف و معرفی قرآن پرداخته و آن را راست گو و بینایی بخش، راهنمائی کننده به سوی بهشت و نجات بخش، شناساننده واجبات و محرمات، با دلائل روشن و برهان‌های کافی و نیز مباهات مورد بخشش و شرائع مکتوبه معرفی کرده‌اند. چنان که می‌فرمایند: «کتاب الله النّاطق، و القرآن الصّادق، و النّور السّاطع، و الضّیاء اللّامع؛ بینه بصائره، منکشفه سرائره، متجلّیه واهره، مغتبطه به أشیاعه، قائد إلی الرّضوان اتّباعه، مؤدّ إلی النّجاه إسماعه، به تنال حجج الله المنوّره، و عزائمه المفسّره، و محارمه المخذّره، و بیناته الجالیه، و براهینه الکافیه، و فضائله المندوبه، و رخصه الموهوبه، و شرائعه المکتوبه؛ کتابِ گویای خدا و قرآن راست گو و نور درخشنده و روشنائی درخشان و تابنده است. بینایی بخش‌های قرآن آشکار است، نهفته‌های درونش مفهوم و هویداست. پیداهایش شفاف و زلال است. پیروانش به سبب پیروی کردنش مورد حسرت و رشک دیگرانند. رهبری می‌کند به سوی بهشت پیروانش را. گوش دادن به قرآن شنونده را به سوی نجات می‌کشاند. به سبب قرآن حجت‌های نورانی خدا دست یافته می‌شوند، به واسطه قرآن واجبات و محرمات الهی تفسیر و شناخته می‌شود. دلیل‌های قرآن جلی و روشن است. برهان‌های قرآن برای اثبات حق کافی و وافی است، ارزش‌های قرآن مورد سفارش قرار گرفته است، رخصت‌ها و مباهات قرآن مورد بخشش واقع شده است. قوانین قرآن نوشته شده و قطعی است»(همان).

2-ب- احتجاج به قرآن در خطبه فدکیه
سیاق خطبهٔ فدکیه نشان می‌دهد که قرآن در کلمه به کلمه آن سخنرانی تاریخی ظهور و بروز دارد، لیکن استفاده حضرت فاطمه سلام الله علیها از ظاهر آیات شریفه در نقد رویّهٔ حاکم و ارائهٔ راه حل برای معضلاتی که مسلمین پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گرفتار آن شده‌اند، هوشمندانه و قابل تأمل هست. با عنایت به ظرفیت محدود این مقاله دو مورد از شواهد قرآنی مورد بحث قرار می‌گیرد. حضرت ام الأئمه سلام الله علیها در یکی از فرازهای خطبه فدکیه ریشهٔ فسادهای به وجود آمده را در فرهنگ جاهلیت دانسته که با رحلت پیامبر ص و بازگشت به همان وضعیت و عقب گرد، گرفتاری‌ها هجوم آورده و حتی حقوق اهل بیت علیهم السلام نیز پایمال می‌گردد. ایشان چنین می‌فرمایند: «أعلن بها کتاب الله جلّ ثناؤه فی أفنیتکم فی ممساکم و مصبحکم، هتافا و صراحا، و تلاوه و إالحانا، و لقبله ما حلّ بانبیاء الله و رسله، حکم فصل و قضاء حتم؛ و ما محمد إلّا رسول قد خلت من قبله الرّسل أ فإین مات أو قتل انقلبتم علی أعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضرّ الله شیئا و سیجزی الله الشّاکرین[آل عمران/144]؛ در شبانگاها و صبحگاه‌های شما، آیات مربوط به رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با صدای بلند و با تلاوت و با آهنگ و نوا خوانده می‌شد و هر آیینه، آنچه بر پیامبران و فرستادگان خدا از مرگ وارد شد. – پیامبر اسلام نیز مشمول آن حکم است – یک حکم بریده شده و قضای قطعی و حتمی است که احدی از آن مستثنا نیست. و نیست محمد، مگر فرستاده‌ای که پیش از او فرستادگانی آمدند و رفتند، آیا پس اگر او مُرد یا کشته شد، شما به گذشته خود [جاهلیت] باز می‌گردید؟! و هر کس عقب گرد کند، پس هرگز هیچ ضرری به خدا نمی‌رساند و به زودی خداوند پاداش شکرگزاران را می‌دهد»(همان، صص 338). علامه طباطبائی در تفسیر المیزان دلیل بر نسبت بین مرگ پیامبر ص و بر گشتن از ایمان به کفر را این گونه فرموده‌اند: «دلیل بر اینکه مراد این است، جملهٔ: «و طائفه قد اهمّتهم انفسهم یظنّون بالله غیر الحقّ ظنّ الجاهلیّه ...» می‌باشد که در آیات بعد قرار دارد و بیانگر حال همین اشخاص است که اگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از دنیا برود از دین خدا بر می‌گردند، چون غیر از منافع دنیائی خود هیچ همی ندارند، اگر بدین خدا هم می‌گروند برای تأمین همین منافع است، در نتیجه مادام که از پستان دیم می‌دوشند دین دارند، و از آن دم می‌زنند، همینکه منافعی برایشان نداشت، و بلکه به منافع دنیائی شان لطمه زد از آن بر می‌گردند»(ترجمه تفسیر المیزان، ج4، ص 56). حضرت فاطمه سلام الله علیها در بخش دیگری از خطبه فدکیه ضمن بیان مجاهدت‌ها و ارزش‌هایی که مسلمانان در حیات پیامبر ص به دست آورده بودند، با استناد به آیه‌ای از قرآن خطر برگشت فرهنگ جاهلیت را گوشزد نموده و چنین می‌فرمایند: «فمججتم ما وعیتم، و دسعتم الّذی تسوّغتم فإن تکفروا أنتم و من فی الأرض جمیعاً فإنَّ الله لغنی حمید[ابراهیم/8]؛ پس آنچه از افتخارها و مجاهدت‌ها در راه خدا به دست آورده بودید، به باد فنا دادید و آنچه از ارزش‌های گوارا را نوش جان کرده بودید، بالا آوردید و پس زیدید. پس اگر شما و همه افراد روی زمین، کافر شوند و از دین برگردند، پس همانا خداوند بی نیاز و همواره ستودنی است»(همان، ص 341). صاحب تفسیر المیزان در ذیل این فقره از قرآن و علت غنی بودن خداوند می‌فرمایند: «غنای او از هر چیز، ذانی اوست، و او از شکر کسی بهره مند، و از کفر کسی متضرّر نمی‌شود، بلکه نفع شکر، و ضرر کفر به خود انسانهای شاکر و کافر بر می‌گردد»(ترجمه تفسیر المیزان، ج12، ص30).
لذا دختر مکرّم نبی گرامی نیز با استناد به همین آیه خواسته‌اند وجدان خفتگان را بیدار نموده و نقش هدایت گرانه خود را در آن زمان ایفا نمایند.

3- جایگاه قرآن در حلّ معضلات مسلمین

با عنایت به جایگاه برجستهٔ قرآن در زندگی حضرت فاطمه سلام الله علیها نیز ائمه علیهم السلام، اکنون این سئوال مطرح می‌گردد که این کتاب بااهمّیّت و ارزشمند تا چه اندازه در حلّ معضلات فردی و اجتماعی مسلمانان و علی الخصوص بیان شکوه‌ها و انتقادات جهت زدودن فسادها و اصلاح امور جامعه حضور دارد؟ امام خمینی ره در توصیه‌ای باارزش نسبت به جایگاه قرآن در زندگی فردی و اجتماعی مسلمین و خطاب به شرکت کنندگان در کنگره جهانی ائمه جمعه می‌فرمایند: «این که قرآن کریم که در بینید مسلمین هست و از صدر اول تا حالا یک کلمه، یک حرف در او زیاد و کم نشده است، این قرآن را وقتی که به عین تدبیر مشاهده بکنید، می‌بینید که مسئله، مسئلهٔ این نیست که دعوت برای این بوده است که مردم توی خانه بنشینند و ذکر بگویند و با خدا خلوت کنند. او بوده است، لکن انحصار نبوده است. مسئله، مسئلهٔ دعوت به اجتماع، دعوت به سیاست، دعوت به مملکت داری، و در عین حال که همهٔ اینها عبادات است، عبادات جدای از سیاست و مصالح اجتماعی نبوده است»(صحیفه امام، ج18، صص 422 - 423). ایشان با تشخیص و درک یکی از معضلات اساسی اجتماعات مسلمین – یعنی تفرقه – و در بیان راه حلّ قرآنی آن می‌فرمایند: «بنابراین ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیاسی، کشورداری و همهٔ چیزها در آن هست. البته با تفسیرهایی که از اهل تفسیر وارد شده است و ما به رأی خودمان نمی‌توانیم قرآن را تأویل کنیم. ما باید انّما یعرفُ القرآن مَن خوطب به ما از طریق وحی و از طریق وابستگان به وحی قرآن را اخذ می‌کنیم و بحمد الله از آن راه هم غنی هستیم. لکن انحرافاتی که از قدرتمندان در اول تا حالا واقع شده است و حالا ما مبتلای به آن هستیم، این انحرافاتی است که آقایان ملاحظه می‌کنند که بر خلاف قرآن مجید، دعوت به تفرقه، دعوت به جدایی، قرآن مجید می‌فرماید که: وَاعتصمو بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا، آن‌ها دعوت به تفرقه می‌کنند. ما از آمریکا و شوروی همچو توقعی نداریم که خلاف قرآن عمل نکند، آن‌ها بنایشان بر این است که اسلام را بکوبند»(همان، صص 423 - 424). چنان که علامه طباطبائی ره نیز در نقد رویهٔ حاکم بر حوزه‌های علمیه مبنی بر بی توجّهی به قرآن می‌فرمایند: «... حتّی ممکن است یک محصل همهٔ آن علوم را فرا بگیرد متخصص در صرف و نحو بیان و لغت و حدیث و رجال و درایه و فقه و اصول بشود، و همهٔ این درسها را تا آخر بخواند و قهرمان این علوم نیز گردد، و حتی به پایهٔ اجتهاد نیز برسد، ولی قرآن را آنطور که باید نتواند قرائت کند، و یا به عبارتی اصلاً دست به هیچ قرآنی نزدن باشد»(طباطبائی، ترجمهٔ سید محمد باقر موسوی همدانی، ج5، ص450). انتظار می‌رود در ایام منسوب به معصومین علیهم السلام با تمسک به فرمایشات گهربار آن بزرگواران و در جهت حلّ معضلات مسلمین و ارتقاء سطح اخلاق جامعه قدم‌های موثری در جهت زیست قرآن مدارانه برداشته شود.

  • نویسنده :
  • منبع :