دکتر سید علیرضا صفوی
مقدمه
صاحب نظران  در مجامع علمی درباره   نیازهای مختلف انسان  بحث نموده و به نتایج ارزنده ای دست یافته اند.  به گونه ای که برخی  از روان شناسان در هرم سلسله مراتب نیازهای انسان، به نیازهای فیزیولوژیک، امنیت، عشق و تعلق، احترام به خود و خودشکوفایی اشاره نموده اند. نیازهای فیزیولوژیک مواردی همچون؛ غذا، آشامیدنی ها، خواب، اکسیژن، سر پناه و ازدواج را در بر می گیرد که تامین نیازهای فراطبیعی و خودشکوفائی انسان مبتنی بر برآورده شدن آن ها می باشد. در میان میراث ارزشمند مسلمین، صحیفه سجادیه از جایگاه با اهمیتی برخوردار است که درباره وسعت رزق و معیشت و نیز نسبت آن ها با کرامت انسان،  مطالب با ارزشی دارد. این مقاله بنا دارد به مناسبت میلاد امام سجاد علیه السلام موضوع در هم تنیدگی معیشت و کرامت انسان در صحیفه سجادیه را بررسی نموده و به ساحت علم و اندیشه تقدیم نماید.

رزق معلوم بندگان نزد خداوند
امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه  بر روزیِ معلوم و تعیین شدۀ بندگان و آفریدگان در نزد حضرت باری تعالی اشاره نموده و می فرمایند: «برای هر کدام از آنها روزیِ معلوم تعیین شده[قرار داد]»(دعای ۱). این روزی معلوم حتی برای کسانی که به عبادت خداوند گردن نمی نهند نیز مقرر شده است. چنان که حضرت علیه السلام می فرمایند: «یا چگونه می تواند از تو فرار کند کسی که جز با روزی تو حیات برایش باقی نمی ماند؟   .... خوار ترینشان در پیشگاه تو آن است که تو روزیش می دهی و او دیگری را عبادت می کند»( دعای ۵۲). حضرت سجاد علیه السلام قرآن را وسیله وسعت رزق معرفی نموده و می فرمایند: «و بوسیله قرآن گوارائی زندگی، رفاه و وسعت روزی را بسوی ما سوق ده»(دعای ۴۲). نیز می فرمایند، خداوندا: «وعده صریحی که بوسیله وحی داده ای و پشتوانه آن را با سوگند خویش در کتابت آورده ای وسیله قطع اهتمام و اشتغال فکری به رزق و روزی _ که خود متکفّل آن شده ای _ قرار ده» (دعای ۲۹). چنانکه خداوند می فرماید: «و فی السماء رزقکم و ما توعدون * فو رب السماء و الارض انه لحق مثل ما انّکم تنطقون»(ذاریات/ ۲۲ _ ۲۳)؛ رزق شما و آنچه شما را به آن  وعده می دهند، در آسمان است. پس سوگند  به پروردگار آسمان و زمین  که آنچه را به شما وعده می دهند یقینی است همان گونه که شما [ وقت سخن گفتن یقین دارید ] سخن می گویید. تمسک به قرآن و عمل به توصیه های آن باعث رفاه و آرامش جامعه شده و هر زمان و در هر مکان که مسلمین به دستورات دینی پایبند بوده و بدان عمل کرده اند، توسعه و آبادانی به همراه داشته است. چنان که برخی از شارحان در ذیل همین جملات ارزشمند و با اشاره به مسئولیّت مردم در این زمینه می فرمایند: «امام سجاد علیه السلام در این دعا از خداوند متعال خواسته است که به وسیله قرآن، گرسنگی را در جامعه برطرف فرماید و زندگی آرام و فراخ و خوش به افراد کرامت فرماید ... مقصود امام علیه السلام آن است که مردم به قرآن کریم پایبند باشند و عمل کنند تا در سایۀ آن، هرگونه گزند از جامعۀ سالم الهی رخت بربندد. اگر در نظام اقتصادی جامعه، تمامی احکام دین پیاده شود، به طور یقین کم ترین تنش در جامعه نخواهد بود و همگی با کمال عافیت به زندگی مسالمت آمیز ادامه خواهند داد. اجتماعی که در آن رباخواری نباشد و دروغ، حیله، تزویر و کم فروشی ریشه کن گردد و احتکار، منفعت طلبی، افزون طلبی و جاه طلبی به زندگی آکنده از صدق و صفا و صمیمیت تبدیل گردد و امانت، صدق و ایثار جانشین ناهنجاری های اخلاقی شود، قطعاً عافیت و سلامت در همۀ شئون زندگی حاکم خواهد گردید»(ترجمه و شرح صحیفه سجادیه، 1385، ج3، صص 345 - 346). عمل به دستورات قرآن برای زمامداران در حکومت های دینی، اهمّیّت مضاعفی دارد. چنان که قرآن در  بیان داستان حضرت یوسف علیه السلام بر امانت و علم ایشان اشاره نموده و آن ها را لازمۀ پذیرش مسئولیّت در جامعه معرفی کرده و می فرماید: «قال اجعلنی علی خزائن الأرض إنّی حفیظ علیم»(یوسف/آیه 55)؛ یوسف گفت: مرا سرپرست خزانه های این سرزمین قرار ده؛ زیرا من نگهبان دانایی هستم. علامه طباطبائی ره تصمیم یوسف علیه السلام برای عهده داری مسئولیّت خزانه داری را مباشرت مستقیم آن حضرت در امور مالی و ارزاق کشور و  نیز جلوگیری از حیف ومیل بیان نموده و می فرمایند: «بعد از آنکه شاه فرمان مکانت و امانت یوسف را بطور مطلق صادر کرد، یوسف از او در خواست نمود که او را به وزارت مالیه و خزانه داری منصوب کند، و امور مالی کشور و خزانه های زمین را که مراد از آن همان سرزمین مصر بوده باشد به وی محول نماید. و اگر این درخواست را کرد به این منظور بود که امور مالی کشور و ارزاق را به مباشرت خود اداره کند، و ارزاق را جمع آوری نموده برای سالهای بعد که قهراً سالهای قحطی خواهد بود و مردم دچار گرانی و گرسنگی خواهند شد ذخیره نماید، و خودش با دست خویش آن ذخیره ها را در میان مردم تقسیم کند، و به هر یک آن مقداری که استحقاق دارد بدهد، و از حیف و میل جلوگیری نماید. و خود درخواست خویش را چنین تعلیل کرد که من حفیظ و علیم هستم، زیرا این دو صفت از صفاتیست که متصدی آن مقامی که وی درخواستش را کرده بود لازم دارد، و بدون آن دو نمی تواند چنان مقامی را تصدی کند»(ترجمه تفسیر المیزان، ج11، صص 273-274). یکی از پیش فرض های اساسی مدیریت اجتماعی مسلمین فراهم نمودن رفاه نسبی در زندگی آن ها می باشد. چرا که ضمن ارزش ذاتی این عمل، دشمنان نیز مترصد سوء استفاده از ضعف ها و نقاط آسیب پذیر مسلمانان بوده و تمایلی به پیشرفت آنان ندارند. چنان که شارحان در ذیل  فرمایش مذکور حضرت سجاد علیه السلام می فرمایند: «در هر حال بایستگی رفاه نسبی زندگی مؤمنان، یکی از پیش فرض های اساسی مدیریت اجتماعی اسلام است که شارع مقدس به مقتضای آن، مقرر فرموده است که مسلمانان در بهبود وضع اقتصادی خود تلاش کنند، زیرا در دنیا دشمنان بسیاری داریم که دوست دارند از صعف ما سوء استفاده کنند و بر همین نقطه ضعف های ما انگشت بگذارند و به عنوان نقاط آسیب پذیر جهان اسلام، حداکثر بهره برداری را از آن به عمل آورند؛ از این رو، باید مصونیت خود را در مقابل آنها کامل سازیم تا ضربه پذیر نباشیم و نقطه های ضعف و راه های ورود و توطئه های شیاطین را مسدود کرده و راه را بر سوء استفادۀ آنان ببندیم و بدانیم که خداوند متعال هرگز خواری را برای بندگان صالح خود نمی پسندد»( ترجمه و شرح صحیفه سجادیه،1385، ج2، 276). حضرت زین العابدین علیه السلام ضمن بیان نقش قرآن در معیشت انسان ها و رزق مخلوقات، به مسئولیّت فرشتگان، ماموران الهی و خزانه داران باران در کارهای عمرانی هم اشاره کرده و با فرستادن درود خداوند بر آنان و ادای احترام به ساحت شان، می فرمایند؛ خداوند درود: «بر فرشتگانی بفرست که خزانه دار بارانند و بر آنها که ابرها را به حرکت می آورند»(دعای ۳). چون این ماموران امین الهی وسیلۀ کامل نمودن روزی های پاکیزه برای آفریدگان هستند. چنان که حضرت سجاد علیه السلام می فرمایند: «روزی های پاکیزه را بدین وسیله برایمان کامل فرمائی»(دعای ۱۹).

حسن تقدیر در معاش و پرهیز از اسراف
امام سجاد علیه السلام پس از بیان رزق معلوم بندگان در نزد خداوند و نیز اشاره نمودن به وسیله های با ارزشی همچون قرآن و فرشتگان در تامین رزق مخلوقات، به مسئلۀ مهمّ آداب اعتدال در زندگی و تعلیم حسن تقدیر پرداخته و می فرمایند: «بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و مرا از اسراف و زیاده روی باز دار. مرا به بذل و بخشش و میانه روی تعدیل فرما. به من اندازه گیری و حسن تقدیر در معاش را تعلیم و با لطف خود از چنگال تبذیر باز دار. روزیم را بوسیله اسباب حلال جاری فرما»( دعای ۳۰). شارحان در ذیل این فرمایش حضرت علیه السلام چنین گفته اند: «در این دعا، امام علیه السلام از خداوند متعال درخواست نموده است که بندۀ خود را از افراط و تفریط در صرف اموال و نیز تلاش بیش از حد در امر معاش حفظ کند، چرا که اسراف یکی از عوامل تهی دستی است، هر چند به دست آوردن مال مشکل است، ولی نگهداری از آن و تعدیل در هزینه، از تحصیل مال مشکل تر است»( ترجمه و شرح صحیفه سجادیه، 1385، ج2، ص 272). افراط و تفریط در مصرف اموال و تلاش بیش از حد در طریق کسب معاش مذموم شمرده شده است. اسراف، برای آحاد مردم و در زندگی فردی، کاری ناپسند بوده و در منابع دینی مورد نهی قرار گرفته، لیکن زیاده روی در مصرف منابع، اسراف در اموال عمومی و پایمال نمودن بیت المال از سوی مسئولان و آن هم به جهت ناآگاهی و ناآشنائی به مسائل، گناهی نابخشودنی محسوب شده، در دنیا باعث عقب ماندگی مسلمانان و در آخرت موجبات عقوبت خداوند را فراهم خواهد کرد. قرآن نیز ضمن توجه به ارزش دارائی ها و اموال، جامعه را از قرار دادن آن ها در اختیار سفهاء منع نموده و می فرماید: «و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم الّتی جعل الله لکم قیاما»(نساء/آیه 5)؛ اموالی که خدا قوام زندگانی شما رابه آن مقرر داشته به تصرف سفیهان مدهید. چنان که علامه طباطبائی ره ذیل این شریفه می فرمایند: «در آیۀ شریفه دلالتی است بر حکم عمومی که متوجه جامعۀ اسلامی است و آن حکم این است که جامعه برای خود شخصیتی واحد دارد که این شخصیت واحده مالک تمامی اموال روی زمین است و خدای تعالی زندگی این شخصیت واحده را بوسیلۀ این اموال تأمین کرده و آن را رزق وی ساخته است، پس بر این شخصیت لازم است که امر آن مال را اداره نموده، در معرض رشد و ترقیش قرار دهد و کاری کند که روز به روز زیادتر شود تا به همه و تک تک افراد وافی باشد، و به همین منظور باید در ارتزاق با مال حدوسط و اقتصاد را پیش گیرد و آن را از ضایع شدن و فساد حفظ کند»(ترجمه تفسیر المیزان، ج4، ص 271). اسراف و زیاده روی، بی برکتی در زندگی را موجب شده و انسان را از دستیابی به خیر و نیکی باز می دارد. به همین جهت حضرت زین العابدین علیه السلام این چنین از خدا درخواست نموده و می فرمایند: «و مرا از اسراف باز دار و روزی مرا در دژ مستحکم خود از هرگونه تلف محفوظ بدار و در اموالم برکت و فزونی عطا کن»(دعای 20). چنان که برکت در مال می بایستی در موقعیّت های گوناگون زندگی بتواند نقش بارزی ایفاء نماید و تاثیرگذار باشد: «برکت در مال آن جا است که بتوان آبروی خود را به خوبی حفظ کرد و محتاج دیگری نشد و به ضعیفان نیز کمک نمود و مقداری را هم برای آینده ذخیره کرد»(ج2، ص 273).

رابطه توانگری و تنگدستی با کرامت انسان
توانگری و تنگدستی رابطه مستقیمی با کرامت انسان ها دارد. دارائی های آدمی می تواند نیازمندی های آدمی را تامین نموده و آبروی او را حفظ نماید، چنان که تنگدستی نیز موجب خدشه دار شدن شخصیّت و منزلت انسان می گردد. به همین جهت حضرت سجاد علیه السلام با اشاره به جایگاه و اهمّیّت معیشت در جامعه و ارتباط آن با کرامت انسان می فرمایند: «بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و آبرویم را با دارائی و توانگری حفظ فرما و مقام و منزلتم را با تنگدستی خوار و مبتذل مفرما»(دعای ۲۲). شارحان در ذیل این فقره از سخنان ارزشمند حضرت علیه السلام می فرمایند: «در این جا نیز امام معصوم علیه السلام از خداوند سبحان آراستگی ظاهری زندگی را – که با کرامت انسانی نیز پیوند دارد – درخواست فرموده است. زیرا خداوند متعال که خلّاق هر دو جهان است و برای بندگان خود سعادت همه جانبه را می خواهد، هرگز برای او چیزی که خلاف کرامت بنده اش باشد، نمی پسندد؛ از این رو، امام معصوم علیه السلام به امّت آموزش داده است که از خداوند متعال حسن ظاهری زندگی را نیز طلب کنند که نماد بی نیازی از دیگران است و اصولاً از آن جا که احتیاج، مستلزم نوعی فرومایگی و خواری در مقابل فرد توانمند است، ناگزیر کرامت انسانی را خدشه دار می سازد»(ترجمه و شرح صحیفه سجادیه، 1385، ج2، ص 275). امام سجاد علیه السلام با توجه به اهمّیّت رزق در زندگی انسان ها از خداوند درخواست وسعت آن را نموده و می فرمایند: «وسعت نعمتت را بر من تمام فرما»( دعای ۴۷). نیز: «رزق و روزیم را از من منع نفرمائی»(دعای ۲۲). نیز: «( بار خداوندا نعمت) غنا و بی نیازی، عفت و پاکدامنی، آسایش، معافات، تندرستی و وسعت روزی، آرامش و عافیت را برای من جمع فرما»(دعایر۴۷). حضرت زین العابدین علیه السلام با این فرمایشات ارزشمند، ضمن ترغیب مسلمانان به تلاش برای ساختن جامعه و زندگی شان، دنیای آباد را مقدمۀ پرداختن به شخصیّت معنوی و آخرت معرفی نموده اند. چنان که در شرح سخنان شان آمده است: «... در یک خط تمام مزایای دنیا – مانند: غنا، عفاف، آرامش، سلامتی، گشایش و عافیت – را مجموعاً از خدا درخواست می کند. این همان امام معصوم زاهد عابد ساجد است که دنیا و آخرت را مجموعاً آباد می خواهد و دنیای آباد را مقدمۀ زندگی جاوید و تهیۀ ابزار زندگی اخروی بر می شمارد و توجّه به آخرت نیز او را از دنیای معقول باز نمی دارد و می داند که با عافیت تمام در دنیا، آخرت را بهتر تامین خواهد کرد؛ دنیا، متن آخرت است نه آن دنیا که انسان را از خدا بلکه از خود باز دارد»( ترجمه و شرح صحیفه سجادیه، 1385، ج4، صص 209 – 210). حضرت زین العابدین علیه السلام در دعاهای شان درباره معیشت، رویکرد آینده نگرانه نیز داشته و نسبت به وسعت رزق در  کهنسالی می فرمایند: «بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و گسترده ترین و وسیعترین روزیهایت را بر من زمانی قرار ده که به کهن سالی رسیده ام»( دعای ۲۰). نیز در دعا برای فرزندان و از جمله توسعه روزی حلال شان می فرمایند: «در جوار عزّت و قدرت تو قرار گرفته، و از فضل واسع و جود و کرم تو روزی حلال بر آنها توسعه یافته»(دعای ۲۵). با عنایت به فرمایشات حضرت سجاد علیه السلام درباره نسبت میان معیشت و کرامت انسان در صحیفه سجادیه مسئولیّت دانشمندان، علماء و فقهاء اقتضامی کند ماهیّت فقر و محرومیتی که در این زمان مردم بدان مبتلا هستند را شناسائی نموده و راه حل متناسب با آن را ارائه نمایند. مسئله کنونی ایران عدم توجه به شایستگی ها در تصدی مسئولیّت ها می باشد که موجب گردیده به توانمندی علمی، توانائی بدنی و امانت داری در سپردن مسئولیّت ها بی توجهی یا کم توجهی شود که نتیجه آن در سیاست خارجی نا متعادل و سیاست داخلی نا هماهنگ خود را نشان داده و پیامدهایی همچون فقر، فساد و تبعیض به بار آورده است. صاحب نظران جامعه با توجه به شریفه کریمه: «و ما کان المومنون لینفروا کافه فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون»(سوره توبه، آیه 122) و نیز فرمایش امیر مومنان علیه السلام در خطبه سوم نهج البلاغه : «و ما اخذ الله علی العلماء الا یقاروا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم»، می توانند با هم و با نقد رویکردها و رویه های نا صحیح، نسبت به اصلاح آن ها اهتمام نموده و مسئولان را به صراط مستقیم و مسیر متعادل رهنمون نمایند.

  • نویسنده : دکتر سید علیرضا صفوی
  • منبع :