عبدالرحیم اباذری؛
این روزها که شاهد تجاوزگری رژیم صهیونیستی اسرائیل به کشور عزیزمان ایران هستم ناخواسته داشتم به رخدادهای جنگ هشت ساله و تجاوزگری صدام حسین مرور میکردم. قبل از آغاز حمله صدام به ایران در شهریور 59، نگارنده در گردان 182 از تیپ 184 پادگان بدر آباد خرم آباد، به عنوان سرباز وظیفه حضور داشتم،
چون زمزمه تجاوز صدام هر از چند گاهی به گوش میرسید روز هشتم شهریور گردان ما وارد منطقه مرزی مهران شد و هرکدام از واحدها در مناطق تعیین شده خویش استقرار یافتند. سه گروهان پیاده تقریباً در جنوب شرقی مهران، نوار مرزی پاسگاه «بهرام آباد» مستقر شدند. ما هم که در دسته خمپاره انداز 120 م م بودیم، قبضههای خود را در پشت کوههای مُشرِف به ارتفاعات «زالو آب و کانی سخت» متعلق به عراق برپا نمودیم.
روز سی و یکم شهریور 1359، تجاوز سرتاسری دشمن به طور هوایی و زمینی از مرزهای جنوب و غرب آغاز شد، علاوه فرودگاههای تهران و برخی شهرهای بزرگ دیگر مورد هجوم هواپیماهای جنگی عراق قرار گرفت. آن روزها ارتش ایران در وضعیت خیلی بدی قرار داشت، سپاه نیز هنوز جان نگرفته بود، صدام در عرض چند روز توانست اکثر مرزها را در هم شکند و بعضی شهرها مثل مهران و خرمشهر را به تصرف خود درآورد، از سوی دیگر در داخل گرفتار غائله کردستان، اغتشاشات خلق عرب خوزستان و ماجراهای حزب خلق مسلمان آذربایجان و جنگ مسلحانه منافقین خلق علیه نظام نو پای جمهوری اسلامی ایران بودیم.
برغم همه این ها، مردم احساس خطر کردند و از اقشار مختلف پای کار آمدند، اولین کاروان بسیج مردمی از عشایر منطقه ایلام را خودم دیدم که در منطقه گُلان 40 کیلومتری مهران با چند مینیبوس و تفنگ برنو به دست و فشنگ به کمر و دوربین یک چشم بر گردن آمدند و به ما ملحق شدند که فرماندهی آنها را مرحوم آیت الله حیدری از علمای بزرگ ایلام بر عهده داشت.
در آن مقطعِ زمانیِ بسیار دشوار، ارتش و سپاه با امکانات بسیار اندک و میتوان گفت با دست خالی اما با پشتیبانی بسیج مردمی توانست در مدت کوتاهی کاستیها را ترمیم کند و با مقاومت ستودنی مناطق اشغالی را از لوث وجود متجاوزان پاک سازی نماید.
با این مقدمه میخواستم بگویم امروز که بعد از 45 سال، این بار شاهد تجاوزگری رژیم صهیونیست و نوزاد کش اسرائیل به کشور عزیزمان ایران هستیم، وضعیت نیروهای نظامی و دفاعی مان به مراتب از آن سالها، بهتر، قویتر، سازمان یافته تر و دارای نبوغ، ابتکار و نوآوری است که در همین ایام چشم جهانیان را به خود جلب و خیره کرده است. ما در سال 59 یک سیم خاردار از خود نداشتیم و به قول معروف یک «لولهنگ» نمیتوانستیم بسازیم، امروز در صنعت موشک حرف اول را در دنیا میزنیم، که البته در دفاع اخیر تنها بخش کوچکی از آن رونمایی شد. از همه مهمتر همه اینها به دست جوانان میهن خودمان با صنعت بومی ساخته شده است و هیچ نیازی به دیگران نداریم.
در جنگ هشت ساله دهه شصت، تمام کشورهای غربی، اروپائی و حتی شوروی (روسیه امروز) با تمام وجود از صدام حمایت کردند، چنانکه که امروز نیز همینها پیدا و پنهان از نتانیاهو و اسرائیل حمایت میکنند، اما به زودی دنیا خواهد دید همانطوری در آن سالها حمایتهای آنها نتوانست خللی در اراده مردم ایران ایجاد بکند و دماغ همه را به خاک مذلت مالید اینک نیز با چشمان خود میبینیم هر چه تلاش و تکاپو میکنند نمیتوانند از اصابت انواع موشکهای ظالم کُش و ستم ستیزِ فرزندان ایران اسلامی به لانه متجاوزان مانع بشوند.
امروز در شرایط بسیار حساس جنگی قرار داریم، اگر میخواهیم تلاشهای مدافعانه فرزندان غیور این سرزمین به مرحله بالندگی، شکوفایی و در نهایت پیروزی کامل برسد، وظیفه ما در مرحله اول اتحاد و همبستگی اقشار مختلف از گرایشات گوناگون است، اینک هر صدای تفرقه انگیز و تنش زائی از هر حلقومی خارج شود بی شک در راستای تضعیف جبهه خودی و تقویت جبهه دشمنان خواهد بود.
نکته مهم دیگر گاهی در گروههای مختلف فضای مجازی شاهد بعضی اظهار نظرهای ناشیانه، عجولانه، احساسی و ساده لوحانه از سوی برخی افراد غیر مسئول هستیم، اگر چه در حسن نیت بسیاری از آنها شکی نیست، اما جا دارد در شرایط جنگی، فرصت اتخاذ تصمیم را به فرماندهان و مسئولان ارشد نظام که تحت اشراف مستقیم رهبری انجام وظیفه میکنند بسپاریم و خودمان فقط گوش به زنگ آنها باشیم، یادم هست در ارتش یک اصلی وجود دارد میگوید: در هنگامه جنگ چشم و گوشها متمرکز به فرمانده باید باشد و نباید از دستورات او تخطی کرد حتی اگر بدانی تصمیم وی اشتباه است؛ چون تشتت آراء در میدان جنگ و هنگامه نبرد شکنندهتر از هر چیز دیگر است.
۲۸ خرداد 1404
- نویسنده : عبدالرحیم اباذری
- منبع :
https://19dey.com/news/89417