19 دی آنلاین: امروز تاسوعای حسینی است؛ روزی که به قمر بنی‌هاشم اختصاص دارد و عاشقان حسینی ضمن مرور واژه‌های وفا، غیرت، جوانمردی و آزادگی به عزاداری و مرثیه‌سرایی در سوگ حضرت ابوالفضل (ع) می‌پردازند.
امروز شنبه ۱۴ تیر مصادف با نهمین روز از ماه محرم و تاسوعای حسینی است که در فرهنگ شیعه از دیرباز به عنوان روزی شناخته شده که عزاداران و عاشقان اهل بیت(ع) ضمن بیان فضیلت‌های علمدار کربلا، به مرثیه سرایی و عزاداری برای او می‌پردازند. بیان رشادت‌ها و مصیبت‌های حضرت ابوالفضل(ع) در تاسوعا باعث شده تا برخی چنین تصور کنند که آن حضرت در روز تاسوعا به شهادت رسیده و به همین علت در این روز عزای سقای دشت کربلا را برپا می‌کنند درحالی که قریب به اتفاق یاران امام حسین (ع) در روز عاشورا جان خود را برای یاری دین خدا و امام خود فدا کردند.
مروری بر معنای واژه تاسوعا
برخی معتقدند واژه تاسوعا از کلمه تسع به معنی ۹ گرفته شده و این واژه را در تاریخ شیعه مربوط به نهم محرم می‌دانند اما برخی دیگر معتقدند در زبان عربی، اعداد قاعده خود را دارند و هر قاعده‌ای که بر شمارش اعداد حکم کند، بر سلسله اعداد هم حاکم خواهد بود و در همین راستا اعداد برخلاف کلمات، استثناپذیر نیستند. مثلا در کلام عرب، اعداد این گونه شمارش می‌شوند؛ اول، ثانی، ثالث یا اولا، ثانیا و ثالثا. چنان چه تاسوعا و عاشورا در زمره اعداد باشند، باید قاعده‌پذیر باشند. یعنی باید بتوان بقیه اعداد را هم به همان سیاق تلفظ کرد؛ مثل تاسوعا، عاشورا و ثامونا اما می‌بینیم بقیه اعداد از این قاعده پیروی نمی‌کنند. لذا نمی‌توانیم دلیلی داشته باشیم که تاسوعا و عاشورا عدد هستند تا از قاعده شمارش پیروی کنند و این دو روز هیچ ربطی به اعداد ندارد بلکه معنای دیگری دارند.
این افراد معتقدند تاسوعا به معنای نهم نیست. اتساع یعنی گسترده شدن و بالا رفتن ظرفیت یا اتساع شرائین یعنی رگ‌ها گشاد شدند و ظرفیت‌شان برای عبور خون زیاد باشد. بنابر این التاسوع به چیزی گفته می‌شود که گستردگی و ظرفیتش زیاد باشد و التاسوعا یعنی جایی که بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایجاد کرد. پس تاسوعا روزی است که ظرفیت بالا می‌رود و در سینه‌ها فراخی ایجاد می‌شود و به جای تنگی، وسعت می‌یابد.
امام صادق (ع) در این باره فرمود تاسوعا روزی است که حسین (ع) و یارانش در آن روز در کربلا محاصره شدند و سپاه شام پیرامونش حلقه وار گرد آمده او را از حرکت بازداشتند و پسر مرجانه (ابن زیاد) و «عمر بن سعد» در آن روز، شادمان از این که لشکری انبوه، به اختیار دارند و حسین (ع) و یارانش را ضعیف شمردند و یقین کردند که دیگر حسین، یار و یاوری ندارد و مردم عراق به مدد او نخواهند آمد. 
مقام با عظمت حضرت ابوالفضل (ع) و موقعیت خاص ایشان باعث شده به طور ویژه یک روز را به بیان رشادت ها و فضیلت های این فرزند امیرمومنان (ع) اختصاص دهند که تاسوعای حسینی است. شیخ صدوق در کتاب امالی روایتی از امام سجاد (ع) با این مضمون نقل می‌کند که حضرت ابوالفضل (ع) در نزد خدا جایگاهی دارد که همه شهدا به او غبطه می‌خورند که ای کاش می‌توانستند به چنین جایگاهی برسند. برخی کارشناسان دینی معتقدند معرفت حضرت عباس (ع) باعث شد آن حضرت در روز قیامت دارای ارج و مقامی شود که سایر شهدا به مقام او غبطه بخورند. 
امام صادق (ع) نیز فرمود: عموی ما عباس، نافذ البصیره بود؛ ایمان محکم و نفوذناپذیر داشت و همراه با امام حسین (ع) مجاهده کرد و به بلای نیکو رسید. در فرازی از زیارتنامه حضرت ابوالفضل (ع) که از امام معصوم نقل شده، اینگونه سلام می دهیم «السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لامیرالمومنین و الحسن و الحسین؛ یعنی سلام بر تو ای بنده صالح خدا که اطاعت محض از خدا و رسول و امیرمومنان و امام حسن و حسین (علیهم السلام) داشتی».
در روز تاسوعا که دشمن عرصه را بر امام تنگ کرده بود، امام حسین (ع) از دشمن خواست تا در جنگ تاخیر اندازند و یک شب را مهلت دهند. عمر سعد که لشکر را آماده جنگ کرده بود، ابتدا قبول نکرد ولی در نهایت پذیرفت و سیدالشهدا (ع) و یاران باوفایش آن شب را تا صبح به مناجات و دعا و تلاوت قرآن و نماز گذراندند. در چنین روزی بود که به دستور عبیدالله بن زیاد، لشکر مجهزی از کوفه وارد کربلا شد و امام حسین (ع) در عصر روز تاسوعا برای یاران خود خطابه ای خواندند و اصحاب آن حضرت اعلام وفاداری و حمایت خود را تا پای جان اعلام کردند.
شهادت نامه یاران حسینی در شب عاشورا امضا شد، شبی که امام حسین (ع) بیعت خود را از آنان برداشت و سفارش کرد تا از تاریکی شب استفاده کرده و صحنه کربلا را رها کنند تا جان خود را نجات دهند. در این میان برخی از افراد که برای دنیا و به امید حکومت دنیایی امام حسین (ع) تا کربلا آمده و سیدالشهدا (ع) را همراهی کرده بودند، هنگامی که دیدند در روز عاشورا خون و شمشیر حاکم خواهد بود و خبری از لذت های دنیایی نیست، در تاریکی شب مسیر خود را جدا کرده و زندگی دنیای فانی را بر یاری امام خویش ترجیح دادند.
از طرف دیگر زمانی که سیدالشهدا (ع) اخلاص و وفاداری یاران خود را مبنی بر حمایت و جانفشانی از امام و رهبر خود مشاهده کردند، جایگاه یاران عاشورایی را در بهشت به آنان نشان دادند و اینگونه شد که برخی اصحاب حسین (ع) در شب عاشورا به تلاوت قرآن، نماز، مناجات و دعا پرداختند و برخی نیز با یکدیگر شوخی می کردند.
وفاداری تا نثار جان
شجاعت، غیرت، جوانمردی، عبد صالح، باب الحوائج و سقای کربلا از لقب ها و صفات حضرت ابوالفضل (ع) است که در روضه خوانی ها و مداحی ها بیان می شود. حجت‌الاسلام محمدمهدی زارعی گلپایگانی با اشاره به وفای حضرت عباس به خبرنگار ایرنا گفت: در فرهنگ شیعه از حضرت عباس (ع) به عنوان نماد وفا یاد می شود و در زیارتنامه آن حضرت نیز می خوانیم که ابوالفضل (ع) اهل وفا بوده و خدا بهترین پاداش را به او داد؛ یعنی پاداش کسی که به عهد خود وفا کرد. 
وی افزود: موضوع وفا، انسان را به مفاهیم عالی در قرآن توجه می دهد. چون آیه 10 سوره فتح تاکید می کند کسانی که به عهد خود با خدا وفادار بمانند، از اجر بزرگی برخوردار می شوند و این موضوع شامل همه انسان ها می شود؛ یعنی اگر ما هم به عهدی که با خدا بسته ایم وفادار بمانیم؛ به جای پاداش کوچک دنیوی، خدا به ما نیز اجرهای بزرگ معنوی می دهد. وفا به معنی چیزی است که انسان آن را کامل کند و ناقص نگذارد. پس اگر کسی در مقام گفتار، حرفی را زد ولی در مقام عمل پایبند آن گفتار نبود در واقع آن کار را ناقص گذاشته ولی اگر در مقام عمل نیز پایبند بود؛ وفا کرده است. یعنی اگر به آن چیزی که فهمیده و اعتقاد پیدا کرده، عمل نکند وفا ندارد؛ چون کار را کامل نکرده است.
استاد مدرسه امام خمینی (ره) در نجف اشرف اضافه کرد: هر کدام از ما فهمی دارد و می داند خدا چه چیزی را دوست و چه چیزی را دشمن می دارد. حال اگر به فهمی که داریم و به آنچه خدا با ما عهد کرده وفادار باشیم، یعنی پایبند آن چیزهایی باشیم که می دانیم خوب است و گریزان از آن چیزهایی باشیم که می دانیم بد است و به همین میزان وفا کنیم، خداوند به ما اجر عظیم خواهد داد.
زارعی از مراحل وفای به عهد سخن گفت و افزود: کسی که محدوده کمی از معرفت داشته باشد و به آن وفا کند؛ خدا او را وارد محدوده بزرگتری می کند و در آنجا یک وفای عمیق تری را می طلبد و اگر در آنجا هم به عهد الهی وفا کند؛ خدا معرفت بیشتری را به عنوان پاداش به او می دهد. این معرفت همانند پلکانی می شود که انسان یک پا را روی معرفت جدید می گذارد و پای دیگر را بر روی پله وفای به عهدی که داشته و به همین نحو بالا می رود تا جایی که درباره حضرت عباس به نافذ البصیره یعنی ایمانی که محکم و نفوذناپذیراست، تعبیر شده است.
وی با اشاره به این که قمربنی هاشم در جایی قدم گذاشت که پیامبر و ائمه (ع) قدم گذاشتند؛ اظهار داشت: در دعای ندبه یکی از شرایط ائمه اینگونه بیان شده است که خدا با آن ها شرط کرد که نسبت به ارزش های بدلی دنیا (چون دنیا ارزش ذاتی ندارد) بی توجه باشند و ارزش واقعی را بخواهند و آنان نیز این شرط را پذیرفتند. وفای به عهد در اولیای خدا و معصومین هم هست و ابوالفضل العباس نیز به دنبال همان بود. یعنی نسبت به دنیا بی اعتنا بود و اعتقاد داشت آن چیزی که ارزش دارد، خدا و دستورات الهی است و به همین دلیل به آن پایبند بود و این مساله نشانه معرفت ایشان است.
زارعی اضافه کرد: ابوالفضل (ع) به عهد الهی وفادار بود و با وجود برخورداری از موقعیت، جایگاه علمی و عشیره ای که امکان ایجاد جایگاه ویژه ای را برای ایشان فراهم می ساخت، همه را فدای امام زمان خود کرد و به عهد خود وفادار بود تا جایی که جانش را در این مسیر نثار کرد. اگر انسان معرفت داشته باشد و بداند چه گوهری را در اختیار دارد نسبت به آن گوهر وفادار می ماند؛ هر چند دیگران بگویند آن گوهر ارزشی ندارد و به هیچ قیمتی حاضر نیست آن را از دست بدهد و انبیا و ائمه می دانستد مقام قرب الهی و انس با خدا چه گوهری است و آن را با هیچ چیز عوض نمی کردند و قمربنی هاشم نیز این معرفت را پیدا کرده و به همین دلیل به این جایگاه رسیده است.
یکی از بهترین جلوه‌های قلب سلیم 
زارعی از حضرت عباس (ع) به عنوان صاحب قلب سلیم یاد کرد و گفت: بهترین جلوه‌های قلب سلیم را در حضرت ابوالفضل می‌بینیم. در زیارتنامه حضرت عباس (ع) به ویژگی هایی شهادت می دهیم که اگر بخواهیم همه این ویژگی ها را در یک کلمه جمع کنیم، باید بگوییم شهادت می دهیم قمر بنی هاشم دارای عالی ترین درجه قلب سلیم بود و سرمایه هر انسان نیز همین قلب است که در آیات 88 و 89 سوره شعرا آمده که در روز قیامت نه مال انسان فایده ای دارد و نه فرزندانش مگر کسی که با قلب سلیم در پیشگاه خدا حاضر شود.
وی افزود: تمام دارایی های انسان، موقت و زودگذر است، ارتباط و مالکیت این دارایی ها با انسان فقط یک ارتباط اعتباری است و حقیقی نیست، بر خلاف قلب سلیم که دارایی انسان است که در روز قیامت جلوه می کند. وفاداری حضرت عباس (ع) جلوه ای از قلب سلیم آن حضرت است. این که آن حضرت دلسوز دین خدا و اولیای خداست، در همین راستاست. اگر حضرت عباس (ع) تسلیم است و به صورت کامل خودش را در خدمت ولی خدا می بیند و در واقع خودی نمی بیند و اصل مواسات و ایثار را پیشه خود می کند، جلوه هایی از قلب سلیم است.
این استاد حوزه با اشاره به زیارت جامعه کبیره گفت: قلب سلیم تسلیم و پیروی محض از خدا و اولیای خدا در آن است. چون در جامعه کبیره می خوانیم «و رایی لکم تبع». قلب سلیم تمام وجود خود را برای یاری آرمان های الهی و دین خدا می خواهد. چنین نفسی آنگونه که خدا می خواهد بر اساس تبعیت محض در ایام الله نقش آفرین است و لذا همواره با اولیای خدا همراه است و از دشمنان فاصله نجومی دارد.
وی ادامه داد: چنین انسانی خودش را نمی تواند جدای از حجت خدا و آرمان های الهی و خدای متعال معنی کند. قلب سلیم با همین ویژگی های ذکر شده در جامعه کبیره معرفی می شود و بهترین جلوه های آن را در حضرت ابوالفضل می بینیم. عظمت این مکتب در آنجا جلوه می کند که اگر از ما بپرسند امام حسین (ع) چه جایگاهی دارد، می گوییم امام است و همینطور سایر ائمه ولی وقتی از عظمت و کرامات حضرت ابوالفضل (ع) که به حد متواتر ذکر شده، سوال کنند که آن حضرت چه جایگاهی دارد، می گوییم ایشان امام نیست ولی شیعه حقیقی امام است.
  • نویسنده :
  • منبع :