19 دی آنلاین: رئیس انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران طی نامهای به آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد از او خواست با قاطعیت و شجاعت در برابر سیاستهای زیادهخواهانه و جنگطلبانه ایالات متحده و رژیم صهیونیستی ایستادگی کند و به جنگهای پیدرپی و ویرانگر در منطقه که ناشی از همین سیاستهای خصمانه هستند، پایان دهد.
رئیس انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران با ارسال نامهای خطاب به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، با اشاره به نقش حیاتی و مسئولیتهای محوری سازمان ملل متحد در حفظ صلح و امنیت بینالمللی، ارتقای همکاریهای دوستانه میان ملتها و ترویج حقوق بشر و همچنین وظایف ذاتی دبیرکل سازمان ملل در اجرای قطعنامهها، میانجیگری در اختلافات و جلب حمایت جامعه جهانی برای حل بحرانها، اجرایی شدن قطعنامه ۴۸۷ شورای امنیت که در سال ۱۹۸۱ با رأی همه اعضا به محکومیت حمله نظامی اسرائیل به تأسیسات هستهای عراق صادر شد را مطالبه کرد.
ترجمه فارسی این نامه در ادامه آمده است.
«جناب آقای آنتونیو گوترش
دبیرکل سازمان ملل متحد
با احترام، انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران با توجه به نقش حیاتی و مسئولیتهای محوری سازمان ملل متحد در حفظ صلح و امنیت بینالمللی، ارتقای همکاریهای دوستانه میان ملتها و ترویج حقوق بشر و همچنین وظایف ذاتی دبیر کل سازمان ملل در اجرای قطعنامهها، میانجیگری در اختلافات و جلب حمایت جامعه جهانی برای حل بحرانها، این نامه را خدمتتان ارسال میدارد. ما بر این باوریم که در این برهه حساس تاریخی، نقش جنابعالی به عنوان عالیترین مقام دیپلماتیک جهان در پیشگیری از درگیریهای بیشتر و تضمین عدالت و صلح، بیش از هر زمان دیگری تعیینکننده است.
۱. زمینهسازی شروع جنگ با مشروعیتزدایی از برنامه هستهای ایران: روایتی از همکاری و بدعهدی
جمهوری اسلامی ایران با هدف بهرهمندی از فناوری هستهای صلحآمیز برای تأمین انرژی پایدار، پیشرفت و خودکفایی علمی، برنامه هستهای خود را با جدیت دنبال کرد. این حرکت از ابتدا در چارچوب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) و توافقنامه پادمان جامع با آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) صورت پذیرفت و به جلوهای از اهتمام انقلاب اسلامی ایران بر پایبندی به اصول حقوقی بینالمللی بدل گشت.
ایران در تمام برهههای پس از انقلاب اسلامی همواره همکاری مستمری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشته و تمامی فعالیتهای خود را تحت نظارت پادمانهای جامع آژانس قرار داده است. گزارشهای متعدد آژانس در این سالها، هیچگونه انحرافی در برنامه هستهای ایران به سمت اهداف نظامی تأیید نکرد. حتی در سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲، که برخی ادعاها درباره فعالیتهای هستهای اعلامنشده ایران مطرح شد و به دورهای از تنشهای دیپلماتیک منجر گردید، جمهوری اسلامی ایران با پذیرش بازرسیهای گسترده آژانس و امضای پروتکل الحاقی بار دیگر تعهد خود را به شفافیت نشان داد. ایران حتی به صورت داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجرا کرد تا امکان دسترسی گستردهتر آژانس به تأسیسات هستهای را فراهم سازد. این اقدام که فراتر از تعهدات حقوقی ایران بود، گواهی بر حسن نیت و همکاری بیسابقه ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در طی تمام این سالها است.
در این دوره، ایران با گروه ۱+۵ وارد مذاکرات شد تا با حسن نیت کامل، نگرانیهای مطرحشده پیرامون برنامه هستهای خود را برطرف کند. توافقنامههای موقتی مانند توافق بروکسل در سال ۲۰۰۴ و توافق پاریس در همان سال، نشاندهنده آمادگی ایران در همکاری و اعتمادسازی بود. با این حال، فشارهای سیاسی کشورهای غربی و ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در سال ۲۰۰۶ منجر به صدور قطعنامههایی چون ۱۶۹۶، ۱۷۳۷ و ۱۹۲۹ علیه ایران شد که با خود، وضع تحریمهای نامشروع را در پی داشت و فضای همکاری میان ایران و کشورهای عضو شورای امنیت را تیره و تار کرد. صدور این قطعنامهها و اعمال تحریمها، که بدون شواهد معتبر مبنی بر نقض تعهدات ایران اعمال شدند، نقض آشکار اصل حسن نیت در حقوق بینالملل و ماده ۴ معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای بود که طی آن حق توسعه فناوری هستهای برای همه اعضا تضمین میگشت.
با وجود تمام این بدعهدیها، هیچ چیز باز هم مانع از ترک صحنه جامعه بینالمللی توسط ایران نشد. جمهوری اسلامی ایران مذاکرات فشردهای را از سال ۱۳۹۲ با اعضای دائم شورای امنیت و اتحادیه اروپا به منظور رفع تمام ابهامات آغاز کرد. این مذاکرات در تیرماه ۱۳۹۴ به امضای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) منجر شد و با صدور قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد، حق بهرهمندی ایران از دانش هستهای بار دیگر در جامعه بینالملل به تثبیت رسید. ایران پذیرفت تا برای احراز حسن نیت خود و اعتمادسازی، محدودیتهای داوطلبانهای از جمله کاهش تعداد سانتریفیوژها، محدود کردن سطح غنیسازی به ۳.۶۷ درصد، و اجرای موقت پروتکل الحاقی را اعمال کند. اما در ازای این اقدامات، طرفهای مقابل متعهد به رفع تحریمها و عادیسازی روابط اقتصادی با ایران شدند که عملاً هیچگاه بدان پایبند نبودند.
گزارش نهایی آژانس درباره ابعاد نظامی احتمالی در آذر ۱۳۹۴ تأیید کرد که هیچ شواهدی از فعالیتهای نظامی در برنامه هستهای ایران وجود ندارد. این نقطه عطفی در پایان تمام هجمههای شکل گرفته علیه کشور بود. در واقع، طی این گزارشات، ضمن آنکه برنامه صلحآمیز هستهای ایران تأیید شد، ایران نشان داد با پذیرش نظارتهای بیسابقه، هیچگونه هدفی جز استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای ندارد. این یافتهها، ادعاهای بیاساس علیه ایران را باطل کرد و جایگاه حقوقی و اخلاقی ایران را در جامعه بینالمللی تقویت نمود. با این حال، این ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی بودند که به تعهدات خود عمل نکردند. در سال ۱۳۹۷، با خروج یکجانبه آمریکا از توافق برجام، زمینه اعمال تحریمهای غیرقانونی علیه کشور مجدداً فراهم شد.
این اقدام نقض آشکار قطعنامه لازمالاجرای ۲۲۳۱ شورای امنیت و قاعده بنیادین وفای به عهد در حقوق بینالملل بود. کشورهای اروپایی، علیرغم ادعای حمایت از برجام نتوانستند مکانیسم مؤثری برای جبران خسارات اقتصادی ایران ایجاد کنند و عملاً تحت فشار آمریکا به تعهدات خود عمل نکردند.
در واقع باید افزود این کارشکنیهای مستمر ایالات متحده و متحدانش بود که زمینهساز چالشهای روابط ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نقض اصل بیطرفی توسط آژانس شد. این کارشکنی تا جایی پیش رفت که در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحت فشارهای سیاسی آمریکا و اروپا قطعنامهای غیرمنصفانه علیه ایران تصویب کرد که ادعا میکرد تهران به تعهدات پادمانی خود پایبند نیست. این قطعنامه که درست پیش از حملات تجاوزکارانه اسرائیل به تأسیسات نظامی و هستهای ایران صادر شد، فاقد هرگونه مبنای عینی بود و صرفاً ابزاری برای توجیه اقدامات خصمانه علیه ایران محسوب میشد و آژانس را در جنایت تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران شریک کرد. با این حال، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درست بعد از شروع تجاوز رژیم صهیونیستی با تأکید بر فقدان هرگونه شواهد معتبر مبنی بر وجود تلاشهای سیستماتیک ایران برای توسعه تسلیحات هستهای، صراحتاً بر پایبندی جمهوری اسلامی ایران به تعهدات خود ذیل معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای و ماهیت کاملاً صلحآمیز برنامه هستهای این کشور مهر تأیید نهاد و بدین ترتیب سعی کرد تا تصویر مخدوش خود از همراهی ضمنی با اقدامات غیرقانونی و خشونتبار رژیم صهیونیستی در افکار عمومی بینالمللی را تا حدی ترمیم نماید و از شدت انتقادات نسبت به عملکرد جانبدارانه خود و آژانس در شروع جنگی تجاوزکارانه علیه جمهوری اسلامی ایران کاسته گردد.
۲. مقایسه رفتار شورای امنیت در مواجهه با حملات هستهای: از عراق تا ایران
عالیجناب دبیر کل، تاریخ سازمان ملل متحد سوابقی از مواجهه با حملات به تأسیسات هستهای دارد که لازم است در این برهه حساس، مورد توجه جدی قرار گیرد. قطعنامه ۴۸۷ شورای امنیت که در سال ۱۹۸۱ با رأی همه اعضا به محکومیت حمله نظامی اسرائیل به تأسیسات هستهای عراق صادر شد، حاوی نکات ارزشمندی است که چارچوبی برای واکنشهای لازم در برابر چنین تجاوزاتی ارائه میدهد:
- بند ۳ قطعنامه: حمله به تأسیسات هستهای را تهدیدی جدی برای رژیم پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی که اساس معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) است، میداند.
- بند ۴: حق مسلم کشورها برای توسعه برنامههای صلحآمیز هستهای و فناوری را در چارچوب اهداف بینالمللی منع گسترش تسلیحات هستهای به رسمیت میشناسد.
- بند ۵ (بسیار مهم) : از اسرائیل میخواهد که فوراً تأسیسات هستهای خود را تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دهد که متأسفانه این رژیم سرکش هنوز به این دستور اعتنایی نکرده است.
- بند ۶: از رژیم صهیونیستی میخواهد که برای خسارت واردشده به تأسیسات هستهای عراق غرامت بپردازد.
این قطعنامه، در واقع یک چارچوب روشن را ارائه میدهد که نشاندهنده واکنشهای لازم در برابر حمله یک دولت متجاوز به تأسیسات هستهای کشوری دیگر است. بر اساس این قطعنامه، چنین تجاوزی باید با اقدامات مشخصی همراه باشد که در بندهای آن ذکر شدهاند.
اکنون با توجه به جنایت مجدد رژیم صهیونیستی و آمریکا در حمله به تأسیسات نظامی و هستهای ایران میبایست همه این سازوکارها در حق ایران و به نفع ایران اجرا گردد. از محکومیت توسط شورای امنیت تا پیشبینی جبران خسارت و پرداخت غرامت، تمامی این اقدامات باید برای تضمین عدالت و جلوگیری از تکرار چنین تجاوزاتی به اجرا درآیند.
عالیجناب دبیر کل، شما میتوانید در این برهه حساس، نقشی تاریخی و قهرمانانه برای صلح در منطقه ایفا کنید. با قاطعیت و شجاعت در برابر سیاستهای زیادهخواهانه و جنگطلبانه ایالات متحده و رژیم صهیونیستی ایستادگی کنید و به جنگهای پیدرپی و ویرانگر در منطقه که ناشی از همین سیاستهای خصمانه هستند، پایان دهید. اقدام شما در راستای پایان دادن به اتهامات سیاسی بیمبنا علیه ایران و انزوای هرگونه ادعا مبنی بر استفاده غیر صلحآمیز انرژی هستهای در خصوص ایران و تاکید بر حق او در توسعه صلحآمیز انرژی هستهای و حق رفاه و حیات بدون تحریم غیرقانونی و در مقابل، خلع سلاح هستهای تنها کشور منطقه که خوی جنگطلبانه او از ابتدای تأسیس غیر قانونیاش، منشأ جنگهای متعددی از جمله نسلکشی در غزه و حملات متعدد به لبنان و سوریه بوده، میتواند مسیر را برای یک صلح پایدار و عادلانه هموار کرده و از فجایع انسانی بیشتر جلوگیری کند.
با احترام فراوان،
دکتر عباسعلی کدخدایی
رئیس انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران»
ترجمه فارسی این نامه در ادامه آمده است.
«جناب آقای آنتونیو گوترش
دبیرکل سازمان ملل متحد
با احترام، انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران با توجه به نقش حیاتی و مسئولیتهای محوری سازمان ملل متحد در حفظ صلح و امنیت بینالمللی، ارتقای همکاریهای دوستانه میان ملتها و ترویج حقوق بشر و همچنین وظایف ذاتی دبیر کل سازمان ملل در اجرای قطعنامهها، میانجیگری در اختلافات و جلب حمایت جامعه جهانی برای حل بحرانها، این نامه را خدمتتان ارسال میدارد. ما بر این باوریم که در این برهه حساس تاریخی، نقش جنابعالی به عنوان عالیترین مقام دیپلماتیک جهان در پیشگیری از درگیریهای بیشتر و تضمین عدالت و صلح، بیش از هر زمان دیگری تعیینکننده است.
۱. زمینهسازی شروع جنگ با مشروعیتزدایی از برنامه هستهای ایران: روایتی از همکاری و بدعهدی
جمهوری اسلامی ایران با هدف بهرهمندی از فناوری هستهای صلحآمیز برای تأمین انرژی پایدار، پیشرفت و خودکفایی علمی، برنامه هستهای خود را با جدیت دنبال کرد. این حرکت از ابتدا در چارچوب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) و توافقنامه پادمان جامع با آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) صورت پذیرفت و به جلوهای از اهتمام انقلاب اسلامی ایران بر پایبندی به اصول حقوقی بینالمللی بدل گشت.
ایران در تمام برهههای پس از انقلاب اسلامی همواره همکاری مستمری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشته و تمامی فعالیتهای خود را تحت نظارت پادمانهای جامع آژانس قرار داده است. گزارشهای متعدد آژانس در این سالها، هیچگونه انحرافی در برنامه هستهای ایران به سمت اهداف نظامی تأیید نکرد. حتی در سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲، که برخی ادعاها درباره فعالیتهای هستهای اعلامنشده ایران مطرح شد و به دورهای از تنشهای دیپلماتیک منجر گردید، جمهوری اسلامی ایران با پذیرش بازرسیهای گسترده آژانس و امضای پروتکل الحاقی بار دیگر تعهد خود را به شفافیت نشان داد. ایران حتی به صورت داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجرا کرد تا امکان دسترسی گستردهتر آژانس به تأسیسات هستهای را فراهم سازد. این اقدام که فراتر از تعهدات حقوقی ایران بود، گواهی بر حسن نیت و همکاری بیسابقه ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در طی تمام این سالها است.
در این دوره، ایران با گروه ۱+۵ وارد مذاکرات شد تا با حسن نیت کامل، نگرانیهای مطرحشده پیرامون برنامه هستهای خود را برطرف کند. توافقنامههای موقتی مانند توافق بروکسل در سال ۲۰۰۴ و توافق پاریس در همان سال، نشاندهنده آمادگی ایران در همکاری و اعتمادسازی بود. با این حال، فشارهای سیاسی کشورهای غربی و ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در سال ۲۰۰۶ منجر به صدور قطعنامههایی چون ۱۶۹۶، ۱۷۳۷ و ۱۹۲۹ علیه ایران شد که با خود، وضع تحریمهای نامشروع را در پی داشت و فضای همکاری میان ایران و کشورهای عضو شورای امنیت را تیره و تار کرد. صدور این قطعنامهها و اعمال تحریمها، که بدون شواهد معتبر مبنی بر نقض تعهدات ایران اعمال شدند، نقض آشکار اصل حسن نیت در حقوق بینالملل و ماده ۴ معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای بود که طی آن حق توسعه فناوری هستهای برای همه اعضا تضمین میگشت.
با وجود تمام این بدعهدیها، هیچ چیز باز هم مانع از ترک صحنه جامعه بینالمللی توسط ایران نشد. جمهوری اسلامی ایران مذاکرات فشردهای را از سال ۱۳۹۲ با اعضای دائم شورای امنیت و اتحادیه اروپا به منظور رفع تمام ابهامات آغاز کرد. این مذاکرات در تیرماه ۱۳۹۴ به امضای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) منجر شد و با صدور قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد، حق بهرهمندی ایران از دانش هستهای بار دیگر در جامعه بینالملل به تثبیت رسید. ایران پذیرفت تا برای احراز حسن نیت خود و اعتمادسازی، محدودیتهای داوطلبانهای از جمله کاهش تعداد سانتریفیوژها، محدود کردن سطح غنیسازی به ۳.۶۷ درصد، و اجرای موقت پروتکل الحاقی را اعمال کند. اما در ازای این اقدامات، طرفهای مقابل متعهد به رفع تحریمها و عادیسازی روابط اقتصادی با ایران شدند که عملاً هیچگاه بدان پایبند نبودند.
گزارش نهایی آژانس درباره ابعاد نظامی احتمالی در آذر ۱۳۹۴ تأیید کرد که هیچ شواهدی از فعالیتهای نظامی در برنامه هستهای ایران وجود ندارد. این نقطه عطفی در پایان تمام هجمههای شکل گرفته علیه کشور بود. در واقع، طی این گزارشات، ضمن آنکه برنامه صلحآمیز هستهای ایران تأیید شد، ایران نشان داد با پذیرش نظارتهای بیسابقه، هیچگونه هدفی جز استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای ندارد. این یافتهها، ادعاهای بیاساس علیه ایران را باطل کرد و جایگاه حقوقی و اخلاقی ایران را در جامعه بینالمللی تقویت نمود. با این حال، این ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی بودند که به تعهدات خود عمل نکردند. در سال ۱۳۹۷، با خروج یکجانبه آمریکا از توافق برجام، زمینه اعمال تحریمهای غیرقانونی علیه کشور مجدداً فراهم شد.
این اقدام نقض آشکار قطعنامه لازمالاجرای ۲۲۳۱ شورای امنیت و قاعده بنیادین وفای به عهد در حقوق بینالملل بود. کشورهای اروپایی، علیرغم ادعای حمایت از برجام نتوانستند مکانیسم مؤثری برای جبران خسارات اقتصادی ایران ایجاد کنند و عملاً تحت فشار آمریکا به تعهدات خود عمل نکردند.
در واقع باید افزود این کارشکنیهای مستمر ایالات متحده و متحدانش بود که زمینهساز چالشهای روابط ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نقض اصل بیطرفی توسط آژانس شد. این کارشکنی تا جایی پیش رفت که در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحت فشارهای سیاسی آمریکا و اروپا قطعنامهای غیرمنصفانه علیه ایران تصویب کرد که ادعا میکرد تهران به تعهدات پادمانی خود پایبند نیست. این قطعنامه که درست پیش از حملات تجاوزکارانه اسرائیل به تأسیسات نظامی و هستهای ایران صادر شد، فاقد هرگونه مبنای عینی بود و صرفاً ابزاری برای توجیه اقدامات خصمانه علیه ایران محسوب میشد و آژانس را در جنایت تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران شریک کرد. با این حال، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درست بعد از شروع تجاوز رژیم صهیونیستی با تأکید بر فقدان هرگونه شواهد معتبر مبنی بر وجود تلاشهای سیستماتیک ایران برای توسعه تسلیحات هستهای، صراحتاً بر پایبندی جمهوری اسلامی ایران به تعهدات خود ذیل معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای و ماهیت کاملاً صلحآمیز برنامه هستهای این کشور مهر تأیید نهاد و بدین ترتیب سعی کرد تا تصویر مخدوش خود از همراهی ضمنی با اقدامات غیرقانونی و خشونتبار رژیم صهیونیستی در افکار عمومی بینالمللی را تا حدی ترمیم نماید و از شدت انتقادات نسبت به عملکرد جانبدارانه خود و آژانس در شروع جنگی تجاوزکارانه علیه جمهوری اسلامی ایران کاسته گردد.
۲. مقایسه رفتار شورای امنیت در مواجهه با حملات هستهای: از عراق تا ایران
عالیجناب دبیر کل، تاریخ سازمان ملل متحد سوابقی از مواجهه با حملات به تأسیسات هستهای دارد که لازم است در این برهه حساس، مورد توجه جدی قرار گیرد. قطعنامه ۴۸۷ شورای امنیت که در سال ۱۹۸۱ با رأی همه اعضا به محکومیت حمله نظامی اسرائیل به تأسیسات هستهای عراق صادر شد، حاوی نکات ارزشمندی است که چارچوبی برای واکنشهای لازم در برابر چنین تجاوزاتی ارائه میدهد:
- بند ۳ قطعنامه: حمله به تأسیسات هستهای را تهدیدی جدی برای رژیم پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی که اساس معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) است، میداند.
- بند ۴: حق مسلم کشورها برای توسعه برنامههای صلحآمیز هستهای و فناوری را در چارچوب اهداف بینالمللی منع گسترش تسلیحات هستهای به رسمیت میشناسد.
- بند ۵ (بسیار مهم) : از اسرائیل میخواهد که فوراً تأسیسات هستهای خود را تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دهد که متأسفانه این رژیم سرکش هنوز به این دستور اعتنایی نکرده است.
- بند ۶: از رژیم صهیونیستی میخواهد که برای خسارت واردشده به تأسیسات هستهای عراق غرامت بپردازد.
این قطعنامه، در واقع یک چارچوب روشن را ارائه میدهد که نشاندهنده واکنشهای لازم در برابر حمله یک دولت متجاوز به تأسیسات هستهای کشوری دیگر است. بر اساس این قطعنامه، چنین تجاوزی باید با اقدامات مشخصی همراه باشد که در بندهای آن ذکر شدهاند.
اکنون با توجه به جنایت مجدد رژیم صهیونیستی و آمریکا در حمله به تأسیسات نظامی و هستهای ایران میبایست همه این سازوکارها در حق ایران و به نفع ایران اجرا گردد. از محکومیت توسط شورای امنیت تا پیشبینی جبران خسارت و پرداخت غرامت، تمامی این اقدامات باید برای تضمین عدالت و جلوگیری از تکرار چنین تجاوزاتی به اجرا درآیند.
عالیجناب دبیر کل، شما میتوانید در این برهه حساس، نقشی تاریخی و قهرمانانه برای صلح در منطقه ایفا کنید. با قاطعیت و شجاعت در برابر سیاستهای زیادهخواهانه و جنگطلبانه ایالات متحده و رژیم صهیونیستی ایستادگی کنید و به جنگهای پیدرپی و ویرانگر در منطقه که ناشی از همین سیاستهای خصمانه هستند، پایان دهید. اقدام شما در راستای پایان دادن به اتهامات سیاسی بیمبنا علیه ایران و انزوای هرگونه ادعا مبنی بر استفاده غیر صلحآمیز انرژی هستهای در خصوص ایران و تاکید بر حق او در توسعه صلحآمیز انرژی هستهای و حق رفاه و حیات بدون تحریم غیرقانونی و در مقابل، خلع سلاح هستهای تنها کشور منطقه که خوی جنگطلبانه او از ابتدای تأسیس غیر قانونیاش، منشأ جنگهای متعددی از جمله نسلکشی در غزه و حملات متعدد به لبنان و سوریه بوده، میتواند مسیر را برای یک صلح پایدار و عادلانه هموار کرده و از فجایع انسانی بیشتر جلوگیری کند.
با احترام فراوان،
دکتر عباسعلی کدخدایی
رئیس انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران»
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/89974