۱۹ دی آنلاین: در روزهای اخیر نرخ دلار به صورت سرسام آوری افزایش پیدا کرد و به مرز ۱۰۶ هزار تومان رسید و همین موضوع تقریباً کلیه ی فعالیت های اقتصادی خرد و کلان را تحت تأثیر قرار داده و بقولی متوقف کرده است تا مبنا و پایه ی پولی ارز مشخص شود.
وظیفه اصلی بانک مرکزی حفظ و حراست از ارزش پول ملی است و لیکن متأسفانه این بانک تاکنون نتوانسته است به وظیفه اش عمل کند و مخصوصاً در سه سال اخیر رشد نرخ ارز بصورتی لجام گسیخته بوده است و این ماجرا در تمام زندگی آحاد مردم از روستایی و شهری و از کارگر و کشاورز و بازاری و کارمند و کارخانه دار و سرمایه گذار تأثیرات بسیار منفی دارد و قدرت خرید مردم را کاهش داده و تورمی را به جامعه تحمیل می کند که سود آن تنها به ثروتمندان می رسد و آنها را ثروتمندتر می کند و طبقه متوسط را فقیر و فقرا را هم روز به روز بدبخت تر می کند.
افزایش نرخ ارز در حقیقت ضررش به اکثریت ملت می رسد که با ریال سروکار دارند و ارزش پولشان کاسته میشود و قدرت خرید و امرار معاش را از دست میدهند.
ریاست فعلی بانک مرکزی از ۸ دیماه ۱۴۰۱ آغاز به کار کرده است یعنی زمانی که دلار در حدود ۴۰ هزار تومان بوده است و در مدت تقریباً سه ساله ایشان ۶۶ هزار تومان به ارزش دلار اضافه شده است و حال آنکه انتظار میرفت ایشان اگر نمیتواند دلار را به نرخهای زیر ۴۰ هزار تومان برگرداند لااقل در همان سطح نگه میداشتند ولی این رشد عجیب که لطمهای سنگین به اقتصاد و معیشت مردم است همچنان ادامه دارد.
در این شرایط پرواضح است که مسئولان بانک مرکزی در حفظ و حراست از ارزش پول ملی ناتوان هستند و قطعاً باید در پیشگاه ملت پاسخگو باشند حتی اگر در این دنیا مؤاخذه ای در کار نباشد قطعاً در عالم آخرت حساب و کتابشان در فقیر کردن مردم بسیار سنگین است.
جای تعجب است پس از اثبات این همه ناتوانی چرا این مسئولان استعفا نمیدهند تا شاید مدیران شایستهای بیایند و فرجی ایجاد شود!
واقعیت این است که ریاست بانک مرکزی در این سه سال بسیار ضعیف عمل کرده و ثابت کرده است که از عهده اداره مطلوب این بانک ناتوان است. اگر سیاستهای این بانک کارایی داشت لااقل در سال اول مدیریت ایشان اثرش پدیدار میشد و جلوی رشد نرخ ارز گرفته میشد و لیکن مثل اینکه افزایش قیمت دلار به امری عادی و طبیعی تبدیل شده و تحرکی که جلوی این روند را بگیرد مشاهده نمیشود، البته گاهی صرفاً حرفهایی میزنند ولی در عمل عکس آنها اتفاق میافتد!
به هر حال دین و دنیای مردم به هم مربوط است، نمیشود از مردم انتظار دینداری داشت ولی معیشت و زندگی مردم را تباه کرد! ریاست جمهوری باید در این مسئله قاطعانه وارد شود و با مشورت اقتصاددانان و کارشناسان دلسوز و واقعی بلکه ورق را برگردانده کاری کنند که روز بروز نرخ دلار کاهش یابد، انشاء الله
مرتضی نجفی قدسی
۱۱/۶/۱۴۰۴
افزایش نرخ ارز در حقیقت ضررش به اکثریت ملت می رسد که با ریال سروکار دارند و ارزش پولشان کاسته میشود و قدرت خرید و امرار معاش را از دست میدهند.
ریاست فعلی بانک مرکزی از ۸ دیماه ۱۴۰۱ آغاز به کار کرده است یعنی زمانی که دلار در حدود ۴۰ هزار تومان بوده است و در مدت تقریباً سه ساله ایشان ۶۶ هزار تومان به ارزش دلار اضافه شده است و حال آنکه انتظار میرفت ایشان اگر نمیتواند دلار را به نرخهای زیر ۴۰ هزار تومان برگرداند لااقل در همان سطح نگه میداشتند ولی این رشد عجیب که لطمهای سنگین به اقتصاد و معیشت مردم است همچنان ادامه دارد.
در این شرایط پرواضح است که مسئولان بانک مرکزی در حفظ و حراست از ارزش پول ملی ناتوان هستند و قطعاً باید در پیشگاه ملت پاسخگو باشند حتی اگر در این دنیا مؤاخذه ای در کار نباشد قطعاً در عالم آخرت حساب و کتابشان در فقیر کردن مردم بسیار سنگین است.
جای تعجب است پس از اثبات این همه ناتوانی چرا این مسئولان استعفا نمیدهند تا شاید مدیران شایستهای بیایند و فرجی ایجاد شود!
واقعیت این است که ریاست بانک مرکزی در این سه سال بسیار ضعیف عمل کرده و ثابت کرده است که از عهده اداره مطلوب این بانک ناتوان است. اگر سیاستهای این بانک کارایی داشت لااقل در سال اول مدیریت ایشان اثرش پدیدار میشد و جلوی رشد نرخ ارز گرفته میشد و لیکن مثل اینکه افزایش قیمت دلار به امری عادی و طبیعی تبدیل شده و تحرکی که جلوی این روند را بگیرد مشاهده نمیشود، البته گاهی صرفاً حرفهایی میزنند ولی در عمل عکس آنها اتفاق میافتد!
به هر حال دین و دنیای مردم به هم مربوط است، نمیشود از مردم انتظار دینداری داشت ولی معیشت و زندگی مردم را تباه کرد! ریاست جمهوری باید در این مسئله قاطعانه وارد شود و با مشورت اقتصاددانان و کارشناسان دلسوز و واقعی بلکه ورق را برگردانده کاری کنند که روز بروز نرخ دلار کاهش یابد، انشاء الله
مرتضی نجفی قدسی
۱۱/۶/۱۴۰۴
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/91687