در حال خرید از یک فروشگاه معروف در یکی از خیابانهای اصلی شهر هستی و صف عریض و طویل پای صندوق متعجبت کرده است. چند نفری ماسک دارند اما خیلیها هم نه. حتی بعضی با علائم سرماخوردگی در فضای بسته فروشگاه این طرف و آن طرف میروند و صندوق دار ناشی هم برای هر فاکتور چند دقیقه این صف خطرناک را معطل میکند. از همه بدتر اینکه هر اعتراضی هم به جای سازندگی با درگیری لفظی و تشنج به اتمام میرسد.
برای تهیه داروهای ضروری مجبوری به داروخانه بروی٬ فضای بسته داروخانه تهویه درستی ندارد. خیلیها به صورت مشهود علائمی مانند سرفه و عطسه دارند. جور شدن نسخه و حساب کردن هزینه داروها معمولا طولانی است. تراکم هم آنقدر هست که اگر یک نفر در این فضا بیمار باشد٬ انتقالش به دیگران تقریبا قطعی باشد.
تمام خانه را میگردی و حتی یک لقمه نان نمییابی. چارهای نیست جز اینکه برای تهیه نان به نانوایی بروی. چند خیابان را بالا و پایین میکنی اما حتی یک نانوایی خلوت هم نیست. فضای بسته نانوایی در کنار صف عریض و طویل و تراکم جمعیت به وحشت انداختهات اما چارهای نداری جز اینکه برای صبحانه خانواده نان تهیه کنی. سوپرمارکتیها هم هیچ نان باکیفیت و مطمئنی ندارند و اگر باشد هم همان اول صبح تمام میشود. ناچار به همان فضای پر ریسک نانوایی تن میدهی و ....
اینها چند دقیقه از زندگی روزانه همه ما هستند. همه مایی که به حساسیت وضعیت و مسئولیت اجتماعیمان برای قطع زنجیره کرونا اعتقاد داریم و تمام تلاشمان این است که با حضور کمتر در اجتماع از خودمان و هموطنانمان دفاع کنیم. با اینهمه حضور در سوپرمارکت٬ پمپ بنزین٬ داروخانه یا نانوایی چیزی نیست که بتوان آن را فاکتور گرفت یا از آن چشم پوشی کرد اما گاهی کمترین موارد حفاظتی را نمیتوان در قالب این حضور رعایت کرد.
مشکلاتی که اخیرا برای یکی از فروشگاههای بزرگ مواد غذایی در قم پیش آمد و ابتلای 20 نفر از کارکنان این فروشگاه به کرونا هم نشاندهنده حساسیت این موضوعات در کنار سادگیاش است. هر چند این خبر که توسط مدیر فروشگاه مطرح شده بود٬ بعدا توسط رئیس هیات مدیره تکذیب شد اما شواهد نشان میدهد این تکذیب شاید بیشتر برای حفظ مشتریان و انکار مشکلات بوده. هر چه هست مشابه این اتفاق میتواند در تمام صنوف مختلف که این روزها مورد نیاز مردم باشند٬ رخ داده باشد اما مسئولان کمتر عادت به شفافسازی و بیان دقیق آمارها دارند و کمتر مطلع بودن ما هم چندان عجیب نیست.
البته برای تمام این معضلات میتوان راهکارهایی پیشنهاد کرد. راهکارهایی گاه بسیار ساده مانند رعایت قوانین حفظ فاصله در فروشگاهها و ممانعت از حضور همزمان جمعیت زیادی تا تقویت بنیه فروشگاه های قم برای فروش اینترنتی.
جالب اینجاست که همین فروشگاهی که این روزها به دلیل ابتلای کارکنانش به کرونا بر سر دست و زبانها قرار گرفته٬ تا پیش از ماجرای همهگیری فروش اینترنتی خوب و منظمی داشت اما دقیقا پس از آن دیگر نمیتوان به سادگی از این فروشگاه اینترنتی خرید کرد و حداقل برای رسیدن اجناس به دستمان باید سه روز صبر کنیم. از طرفی حتی فروشگاههای بزرگ و معتبری آنلاین مانند دیجیکالا هم این روزها به دلیل آماده نبودن برای این حجم سفارشات٬ خدماتدهی خوبی ندارند. حتی کسانی که عادت به خرید اینترنتی دارند٬ این روزها گاهی مجبور به خرید حضوری میشوند.
بدتر از تمام اینها موضوعاتی مانند نان و بنزین است که گویا برای کاهش ریسک در آنها همچنان باید منتظر عملکرد و تصمیم مسئولان بود.
شاید نکته کلیدی در این ماجرا همین باشد که مشکلات کرونا از پشت میز حل شدنی نیست. کدام مسئول این روزها خودش به نانوایی میرود یا میوه و ارزاق خریداری میکند تا از وضعیت آشفته فروشگاه ها در سطح شهر خبر داشته باشد؟ آیا شده هیچ یک از مسئولان پشت کامپیوتر شخصیاش نشسته و تلاش کند تا کالاهای مورد نیاز یک هفته خانوادهاش را اینترنتی بخرد؟ وقتی این اتفاقات کمتر میافتد و تمام عملکرد به جلسات پشت میزی تمام میشود٬ عجیب نیست که بعد از گذشت نزدیک به 50 روز برخی مشکلات ساده هنوز وجود داشته باشند.
باید به برخی مسئولان گفت که قرنطینه خانگی و ادارهای موضوعی است که برای مردم توصیه میشود اما برای مسئولان اتفاقا در صحنه بودن و حضور در سطح شهر و محلات مختلف این روزها از واجبات است. جلسات پشت میزی را رها کنید و به فکر راهکارهای عملی به جای صدور پروتکل برای مشکلات باشید.
- نویسنده :
- منبع : 19 دی