۱۵ سال پس از ۱۵ خرداد ۴۲، آتش دل مردم داغدار شهدا در سینهها محبوس شده و منتظر جرقهای برای شعلهور شدن بود.
در تمام این سالها کشور با خفقان اداره میشد. شاه که از روحانیت ضربه سنگینی دیده بود تمام تلاشش را میکرد تا مردم را از مراجع، حوزههای علمیه و روحانیت جدا نگه دارد.
روی کار آمدن جیمی کارتر در دهه ۵۰ البته مقداری شرایط را تغییر داد. آمریکا پس از وی تلاش میکرد در حکومتهای دست نشاندهاش مقداری فضای باز سیاسی به وجود بیاورد. به همین دلیل هویدا از نخست وزیری برکنار و برخی گروههای سیاسی خاص مجال بیشتری برای فعالیت بیابند که البته متن حرکت مردم و روحانیت از فعالیت این گروهها کمترین اثر را میگرفت.
در سال ۵۶، پیش از هر چیز مرگ مشکوک آقامصطفی خمینی، فرزند امام (ره) در میان مردم جوششی برای حمایت امام در تبعید به وجود آورد. این موج، کینه محمدرضا نسبت به امام راحل را شعلهور کرد و موجب شد به دستور دربار در ۱۷ دی ۵۶ مقالهای توهین آمیز نسبت به امام خمینی(ره) در روزنامه اطلاعات درج شود.
انتشار این مقاله در قم ولولهای به پا کرد. بزرگان حوزه علمیه در منزل آیتالله نوری همدانی در خیابان صفاییه جمع شدند و در جلسهای مخفی توافق کردند تا درس حوزه علمیه در روز هجدهم تعطیل شود. طلاب این مقاله را به سرعت در حوزههای علمیه پخش کردند و اعتراضات کم کم شدت گرفت.
خشم طلاب در قالب تجمعات کوچک و بزرگ در سطح شهر دیده میشد. آنها به منزل علما و مراجع میرفتند و پای سخنرانیهای آتشین درباره محکومیت انتشار این مقاله مینشستند. رژیم هم تلاش میکرد با خشونت جلوی شکلگیری یک حرکت منسجم را بگیرد اما هر چه بیشتر تلاش میکرد، کمتر موفق میشد.
همان روز نماز مغرب و عشای مسجد اعظم و سخنرانیهای آتشین آن تبدیل به صحنه اعتراض علیه این مقاله شد.
اعتراض طلاب در روز هجدهم خودش را نشان داده بود و قرار بود روز نوزدهم اوضاع به روال عادی بازگردد اما در این روز بازاریان وارد میدان شده و بازار قم را تعطیل کردند. این کار با همراهی طلاب مواجه شد. دروس حوزه علمیه بار دیگر تعطیل و حدود ۵ هزار طلبه به منزل علمایی مانند آیتالله میرزا هاشم آملی، آیتالله تبریزی، آیتالله وحید خراسانی و آیتالله مکارم شیرازی رفتند.
آنطور که در گزارشات ساواک آمده، طلاب وقتی به منزل آیتالله نوری همدانی میرسند، جمیعت عظیمی تشکیل میشود و ایشان شعر معروفی را با این مطلع برای جمع میخواند: «مه فشاند نور و سگ عو عو کند... د. هر کسی بر طینت خود میتند..».
در این سخنرانی آیتالله نوری همدانی برای نخستین بار صفت امام را برای امام خمینی(ره) به کار برد. پس از سخنرانی ایشان جمع تصمیم میگیرند به سوی منزل آیتالله مشکینی بروند. در این مسیر یک راهپیمایی آرام شکل میگیرد.
این تظاهرات در چهار راه شهدا به صحنه درگیری طلاب و نیروهای رژیم تبدیل شد. درگیریها تا ساعت ۱۱ شب آن هم بیشتر اطراف مدرسه حجتیه و مدرسه خان ادامه داشت.
در مورد تعداد دقیق شهدا هم عددی در دست نیست. بیشتر مجروحان در خانه مداوا شدند. ساواک از هر کس که میخواست بدن شهیدش را از حکومت گرفته و دفن کند، بین ۵۰۰ تا هزار تومان حق تیر میگرفت.
رئیس ساواک در گزارشاتش تعداد کشتهشدهها را ۵ نفر و مجروحان را ۹ نفر ذکر میکند که البته خانوادهایشان در هنگام تحویل اجساد باید تعهد میدادند تا هیچ مجلس ختمی برگزار نکنند.
قیام ۱۹ دی به رهبری روحانیت نقطه عطفی در تاریخ انقلاب است
آیت الله سید محمد غروی، عضو شورای عالی حوزه های علمیه که در جریان حادثه قیام نوزدهم دیماه سال ۵۶ حضور داشته است با تأکید بر اینکه ۱۹ دی نقطه عطفی در تاریخ انقلاب است، بیان میکند که در آن روزهای سیاه ستم شاهی، مردم مظلوم ایران زندگی شکنندهای داشتند و دستگاه شاهی در راه ظلم و ستم و محو ارزشهای الهی تلاش میکرد؛ اما مردم هم چنان بر عقاید خود استوار بودند و مرجعیت را پشتیبانی میکردند.
وی ادامه میدهد که رژیم ستمشاهی سعی کرد با چاپ مقالهای در روزنامه اطلاعات به امام خمینی(ره) توهین و به زعم خود حرکت و بیداری مردم را با این اقدام سرکوب کند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم عنوان میکند که به دنبال انتشار این مقاله طلاب، فضلا و بزرگان قم برآشفتند و درسهای حوزه علمیه تعطیل شد و در روز نوزدهم دیماه به برپایی تظاهرات اقدام کرده و با حرکت به سمت منازل مراجع به تظلم خواهی پرداختند و خواستار حرکتی در این زمینه شدند.
آیت الله غروی یادآور میشود: با حرکت طلاب و مردم به سمت مسجد اعظم عمال رژیم در خیابان شهدا به سمت مردم تیراندازی کردند و تعدادی را به شهادت رساندند و شب همان حادثه نیز در مناطق گوناگون شهر آنچنان تعداد نیروهای امنیتی و نظامی زیاد بود که گویا حکومت نظامی صورت گرفته است.
وی با اشاره به اینکه چهلم شهدای ۱۹ دی در شهر تبریز برگزار شد و مأموران در آنجا نیز مردم را مورد اصابت گلولههایشان قرار دادند، معتقد است که برگزاری چهلم شهدای ۱۹ دی در شهرهای مختلف زمینهای برای ایجاد انقلاب شد و در واقع قیام ۱۹ دیماه مردم قم به رهبری روحانیت که نقش اصلی را در این قیام ایفا کردند، سرآغاز انقلاب اسلامی بود و ما باید قدردان خون این شهدا باشیم.
خون مردم درخت انقلاب را آبیاری کرد
یکی از اساتید حوزه و دانشگاه مهمترین دستاورد قیام ۱۹ دی را گرم شدن تنور انقلاب اسلامی و ایجاد نفرت در توده مردم نسبت به رژیم پهلوی میداند.
حجتالاسلام محسن غرویان اظهار داشت: خون مردم قم در این روز در خیابانهای صفاییه و ارم به زمین ریخت تا درخت انقلاب آبیاری شود.
به اعتقاد وی، خون شهدای ۱۹ دی سندی شد بر مظلومیت گروههایی که به دنبال اجرا شدن اسلام در کشور بوده و نمیخواستند استعمار آمریکاییها و دیگر کشورهای غربی و شرقی را قبول کنند.
این استاد حوزه و دانشگاه اظهار كرد: این واقعه چهره واقعی حکومت پهلوی را که به تازگی ژستهای روشنفکری و پایبندی به دمکراسی را برای خود انتخاب کرده بود برای همه مردم افشا کرد.
وی با بيان اينكه مردم در جریان این قیام متوجه شدند تنها را سعادت آنها دنبال روی از دستورات دینی است، تصريح كرد: نگاهی به ریشههای به وجود آمدن این قیام و پیامدهایی که در سالهای بعد داشت، این مفهوم را به ذهن نزدیک میکند که پیروزی انقلاب اسلامی نتیجه عشق و اعتماد مردم به روحانیت بوده است.
حجت الاسلام غرويان گفت: در همان زمان هم گروههای سیاسی مختلفی مبارزه میکردند. ملی مذهبیها و مجاهدین خلق و امثال اینها هیچگاه نتوانستند تودهها را با خود همراه کنند و تنها نظر قسمتی از بدنه روشنفکران به آنان جلب شده بود و در همان روزها امام خمینی(ره) با یک اعلامیه تأثیری روی مردم میگذاشت که هیچ نظریه روشنفکرانهای نمیتواند آن را توجیه کند.
نفوذ كلام امام بيبديل بود
وي اضافه كرد: هیچ کدام از شخصیتهای مبارز چه در ملی مذهبیها و چه در مجاهدین خلق یا دیگر گروههای مبارز نمیتوانند ادعا کنند به اندازه امام خمینی(ره) محبوبیت داشتند و اگر آن مقاله در مورد آنها نوشته شده بود، واکنش مشابهی در میان مردم ایجاد میکرد.
حجت الاسلام غرويان با بيان اينكه نفوذ کلام امام خمینی(ره) در میان دیگر شخصیتهای مبارز بیبدیل بود، اظهار كرد: شاید بشود گفت دیگران در مقابل قدرت مردمی و نفوذ کلام امام راحل اصلاً به حساب نمیآمدند.
وی ادامه داد: همین نکته برای امروز ما نیز درسهای بسیاری دارد. انقلاب اسلامی تا روزی که به قدرت تودههای مردم و با هدایت روحانیت در مسیر خود پیش برود، به مشکلی بر نخواهد خورد اما اگر روزی این مسیر دچار انحراف شده و مسایل دیگر جای اعتماد به مردم و اطمینان به روحانیت را بگیرد، تضمینی برای پیروزی به مشکلات وجود نخواهد داشت.
- نویسنده :
- منبع : مهر