19 دی: یکی از اساتید حوزه و دانشگاه گفت: تاریخ تحولات اجتماعی در یک قرن اخیر نشان میدهد که جامعه سازی اسلامی مهمترین آرمان دیرینه ملت ایران بوده است.
حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در دوازدهمین نشست از هفتمین دوره سلسله نشستهای دورهای کرسیهای آزاداندیشی- که با موضوع «فرایند تحقق انقلاب اسلامی» به همت دانشگاه طلوع مهر و مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری در قم- با حفظ پروتکلهای بهداشتی به صورت مجازی و حضوری برگزار میشود، در ادامه موضوع جامعه سازی اسلامی، گفت: انقلاب اسلامی در همه مراحل خود از مرحله تئوری پردازی تا مبارزه با حاکمیت طاغوت و تا پیروزی نهایی، ایده ساختن یک جامعه آرمانی مبتنی بر قوانین الهی، ساختار و روابط توحیدی و حاکمیت اسلامی، را تعقیب میکرد. گسترش مطالعات و تولیدات فکری در نسبت سنجی میان دین و زندگی، دین و جامعه، دین و سیاست و حکومت در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، همه حاکی از توجه انقلابیون به جامعه سازی دینی است. تاریخ تحولات اجتماعی در یک قرن اخیر نشان میدهد که جامعه سازی اسلامی مهمترین آرمان دیرینه ملت ایران بوده است.
وی افزود: کدگذاریهای معنادار «سعادت بخشی»، «کمال طلبی»، «فضیلت محوری»، «اخلاق مداری»، «آزادی از استبداد» و «جامعه حق مدار» و «عدالت محور» در مسیر «حیات طیّبه» برای جامعه اسلامی، همه نشان از نارضایتی از وضع جامعه تحت حاکمیت شاهنشاهی داشت.
مهاجرنیا با اشاره به وضعیت جامعه ایرانی قبل از انقلاب اسلامی گفت: در کشوری که بیش از 80 درصد آن مسلمان و در سنت دینی پرورش یافته بود، به یکباره در محاصره فرهنگ و دستاوردهای جذاب دنیای مدرن قرار گرفت. در اضلاع سه گانه جامعه، دین در انزوا قرار گرفته بود. در یک ضلع سنتهای رقیق شده دینی، در ضلع دوم جاذبههای فرهنگی پر زرق وبرق مدرنیته و در هرم قدرت حاکمیت استبدادی است که موازنه میان سنت دینی و فرهنگ غربی را به ضرر دین رقم زده است.
این استاد علوم سیاسی به ویژگیهای جامعه طاغوت زده عصر پهلوی اشاره کرد و گفت: جامعه آن دوره چند ویژگی مهم داشت:
اولین ویژگی آن مربوط به شرایط تاریخی است که یک جامعه خسته از استبداد قجری وارد یک فضای تجملاتی فریبنده نیمه مدرن شده است. دوگانگی فرهنگی، جامعه را به سمت نوعی از خود بیگانگی هویتی سوق داد و حاصل آن افزایش جهل نسبت به سرنوشت اجتماعی خویش بود. مرحوم نائینی در صدر مشروطیت مهمترین عامل قوای ملعونه استبداد را ناشی از همین جهل ملت میداند.
دومین ویژگی جامعه دوره قبل از انقلاب اسلامی، تبدیل نظام شاهنشاهی به فرهنگ عمومی و تقدیس شاه پرستی به مثابه سایه خدا در روی زمین و تکریم دینی استبداد بود و سومین ویژگی جامعه گذشته این بود که بعد از زمینه سازی برای تقدیس و تکریم و تثبیت قدرت سیاسی نظام، به دنبال یک دست سازی جامعه بود به همین دلیل با تشخّص بخشی به مخالفان و آزادیخواهان با عناوینی چون عقب ماندگی، ارتجاع سیاه، کمونیست و بیگانه پرست، راه مبارزه و حذف آنها را در پیش گرفت.
چهارمین ویژگیای که نظام استبدادی برای جامعه طراحی کرده بود، ترویج فساد اخلاقی وبیبند و باری و اباحی گری و پوچگرایی اخلاقی بود. گسترش فرهنگ غربی مهمترین مکانیسم برای چنین نقشه ای بود.
ویژگی پنجم که مکمل فساد اخلاقی بود، مصرفی کردن جامعه بود که از طریق سرازیر شدن محصولات تجملاتی و تشریفاتی حاصل تکنولوژی مغرب زمین، جامعه سنتی مسلمان ایرانی، خود را در شرایط خروج از سنتهای دینی مشاهده کرد. در چنین شرایطی نظام شاهنشاهی توانست به تدریج بر مناسبات اجتماعی مسلط شود و با کمک الگوهای غربی به تحریف ودستکاری ذهنیتها، آرمانها و ایده آل های اسلامی بپردازد و در نتیجه جامعه ای واگرا و مقهور هنجارهای وارداتی را سامان دهد.
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به نقش برجسته نهضت آگاهی بخشی روحانیت پرداخت و گفت: شاهکار انقلابیون و روحانیت انقلابی آن بود که به موازات غربی سازی جامعه ایرانی، آنها هم به اسلامی سازی آن پرداختند و با برجسته سازی سنتها و اصالتهای دینی، مسیر بازگشت به هویت اسلامی در چارچوب یک جامعه اسلامی را هموار ساختند.
حجت الاسلام مهاجرنیا در پایان با اشاره به برخی از ویژگیهایی که رهبران نهضت، با برجسته سازی آنها سبب آگاهی بخشی به جامعه شدند، گفت: رهبران نهضت اسلامی در روند مبارزات طولانی، توانستند ایده آل های جامعه اسلامی را در ساخت فرهنگی: «نگرش توحیدی»، «امامت محوری»، «هدایت محوری»، «تکامل گرایی»، «عدالت محوری و ظلم ستیزی»، «معنویت گرایی»، «اخلاق مداری»، «برخورداری از حق آزادی» و «احترام به نقش و حقوق مردم» بر پایه ارزشها و اصول و آموزههای مکتب اهل البیت(ع) بازسازی و به مردم منتقل کنند. این بازسازی توانست، اصالت و سنتها را احیا و جامعه تجمل گرا و رفاه طلبِ در محاصره استبداد و استعمار را در مسیر نهضت همگانی علیه نظام شاهنشاهی هدایت کند.
وی افزود: کدگذاریهای معنادار «سعادت بخشی»، «کمال طلبی»، «فضیلت محوری»، «اخلاق مداری»، «آزادی از استبداد» و «جامعه حق مدار» و «عدالت محور» در مسیر «حیات طیّبه» برای جامعه اسلامی، همه نشان از نارضایتی از وضع جامعه تحت حاکمیت شاهنشاهی داشت.
مهاجرنیا با اشاره به وضعیت جامعه ایرانی قبل از انقلاب اسلامی گفت: در کشوری که بیش از 80 درصد آن مسلمان و در سنت دینی پرورش یافته بود، به یکباره در محاصره فرهنگ و دستاوردهای جذاب دنیای مدرن قرار گرفت. در اضلاع سه گانه جامعه، دین در انزوا قرار گرفته بود. در یک ضلع سنتهای رقیق شده دینی، در ضلع دوم جاذبههای فرهنگی پر زرق وبرق مدرنیته و در هرم قدرت حاکمیت استبدادی است که موازنه میان سنت دینی و فرهنگ غربی را به ضرر دین رقم زده است.
این استاد علوم سیاسی به ویژگیهای جامعه طاغوت زده عصر پهلوی اشاره کرد و گفت: جامعه آن دوره چند ویژگی مهم داشت:
اولین ویژگی آن مربوط به شرایط تاریخی است که یک جامعه خسته از استبداد قجری وارد یک فضای تجملاتی فریبنده نیمه مدرن شده است. دوگانگی فرهنگی، جامعه را به سمت نوعی از خود بیگانگی هویتی سوق داد و حاصل آن افزایش جهل نسبت به سرنوشت اجتماعی خویش بود. مرحوم نائینی در صدر مشروطیت مهمترین عامل قوای ملعونه استبداد را ناشی از همین جهل ملت میداند.
دومین ویژگی جامعه دوره قبل از انقلاب اسلامی، تبدیل نظام شاهنشاهی به فرهنگ عمومی و تقدیس شاه پرستی به مثابه سایه خدا در روی زمین و تکریم دینی استبداد بود و سومین ویژگی جامعه گذشته این بود که بعد از زمینه سازی برای تقدیس و تکریم و تثبیت قدرت سیاسی نظام، به دنبال یک دست سازی جامعه بود به همین دلیل با تشخّص بخشی به مخالفان و آزادیخواهان با عناوینی چون عقب ماندگی، ارتجاع سیاه، کمونیست و بیگانه پرست، راه مبارزه و حذف آنها را در پیش گرفت.
چهارمین ویژگیای که نظام استبدادی برای جامعه طراحی کرده بود، ترویج فساد اخلاقی وبیبند و باری و اباحی گری و پوچگرایی اخلاقی بود. گسترش فرهنگ غربی مهمترین مکانیسم برای چنین نقشه ای بود.
ویژگی پنجم که مکمل فساد اخلاقی بود، مصرفی کردن جامعه بود که از طریق سرازیر شدن محصولات تجملاتی و تشریفاتی حاصل تکنولوژی مغرب زمین، جامعه سنتی مسلمان ایرانی، خود را در شرایط خروج از سنتهای دینی مشاهده کرد. در چنین شرایطی نظام شاهنشاهی توانست به تدریج بر مناسبات اجتماعی مسلط شود و با کمک الگوهای غربی به تحریف ودستکاری ذهنیتها، آرمانها و ایده آل های اسلامی بپردازد و در نتیجه جامعه ای واگرا و مقهور هنجارهای وارداتی را سامان دهد.
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به نقش برجسته نهضت آگاهی بخشی روحانیت پرداخت و گفت: شاهکار انقلابیون و روحانیت انقلابی آن بود که به موازات غربی سازی جامعه ایرانی، آنها هم به اسلامی سازی آن پرداختند و با برجسته سازی سنتها و اصالتهای دینی، مسیر بازگشت به هویت اسلامی در چارچوب یک جامعه اسلامی را هموار ساختند.
حجت الاسلام مهاجرنیا در پایان با اشاره به برخی از ویژگیهایی که رهبران نهضت، با برجسته سازی آنها سبب آگاهی بخشی به جامعه شدند، گفت: رهبران نهضت اسلامی در روند مبارزات طولانی، توانستند ایده آل های جامعه اسلامی را در ساخت فرهنگی: «نگرش توحیدی»، «امامت محوری»، «هدایت محوری»، «تکامل گرایی»، «عدالت محوری و ظلم ستیزی»، «معنویت گرایی»، «اخلاق مداری»، «برخورداری از حق آزادی» و «احترام به نقش و حقوق مردم» بر پایه ارزشها و اصول و آموزههای مکتب اهل البیت(ع) بازسازی و به مردم منتقل کنند. این بازسازی توانست، اصالت و سنتها را احیا و جامعه تجمل گرا و رفاه طلبِ در محاصره استبداد و استعمار را در مسیر نهضت همگانی علیه نظام شاهنشاهی هدایت کند.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/28311