19 دی: یک استاد حوزه و دانشگاه اصل «انقلاب اسلامی» را بزرگترین عنصر «تمدن نوین اسلامی» دانست و گفت: شتاب تمدن سازی انقلاب اسلامی در ابعاد معنوی و فرهنگی در قیاس با سایر انقلابهای دنیا بینظیر بوده است.
حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در چهاردهمین نشست از هفتمین دورهی سلسله نشستهای دورهای کرسیهای آزاداندیشی- که با موضوع "فرایند تحقق انقلاب اسلامی" به همت دانشگاه طلوع مهر و مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری در قم- با حفظ پروتکلهای بهداشتی به صورت مجازی و حضوری برگزار میشود، در تبیین تمدن سازی اسلامی به عنوان آخرین مرحله فرآیند تحقق انقلاب اسلامی، گفت: تمدن همنشین با تاریخ و از واژگان فرآیندی است یعنی نشان دهنده یک مرحله ای از حیات بشر است. مسبوق به ماقبل یعنی توحش و حیات بدوی و معطوف به مابعد یعنی تکامل یا انحطاط است.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: تمدن در رویکردهای مدرن تلاش کرده است خود را از وابستگی به تاریخ رها کند و به مطالعات جامعه شناسی و آینده پژوهی پیوند بزند. تفاوت این رویکرد با تلقی گذشته در این است که در گذشته تمدن برآیند پروسه طبیعی زندگی اجتماعی بود، حاصل تلاشهایی بود که به صورت مثبت یا منفی در فرآیند عادی زندگی انجام میگرفت، اما رویکرد جدید در تلاش است تا در قالب پروژههای برنامه ریزی شده زیرساختهای تمدنی را ایجاد و دستاوردهای مادی و معنوی تمدنی را برای آینده بسازد. به همین دلیل اصطلاح «تمدن سازی» مقوله ای مدرن است. تمدن در اصطلاح قدیمی چون خروج ازبدویت بود در معاجم لغوی به «دارا بودن اخلاق و آداب شهرنشینی» تعریف شده است. در ادبیات عربی «الحضارة» از ریشه «حَضَر» در مقابل«ا «بَدو» به معنای اقامت در شهر، قریه وآبادی،اس، . در مقابل آن، بدویّت و بادیهنشین و صحراگرد، قرار دارد. بنابراین، تمدن مرحلهای از تکامل فکری، علمی، هنری، ادبی و اجتماعی جامعه است. در این مرحله تمدن به تخلّق به اخلاق اهل شهر و انتقال از خشونت و جهل به حالت ظرافت و انس و معرفت در شهر است.همین. بعد معنوی تمدن، مرحله ای از تربیت انسان برای برقراری ارتباط و پیوند، تعامل و همکاری افراد یک جامعه در امور اجتماعی، اقتصادی، دینی، سیاسی بشمار می آید
استاد مهاجرنیا در بیان تمایز میان دو رویکرد سنتی و مدرن به تمدن گفت: داوری و ارزشیابی تمدن سنتی چون امری پسینی است، جنبه توصیفی و تاریخی دارد در حالی که تمدن مدرن، موضوع اراده پیشینی بشر است و بار ارزشی آن در اختیار جوامع قرار دارد. مکاتب و جوامع میدانند چه دستاوردهای تمدنی میسازند و میتوانند مسیر آینده را تا حدودی پیش بینی و اندازه گیری کنند. دنیای مغرب زمین سالها است تمدن را در قالب غربی سازی(Westernization) و مدرنیزاسیون تعریف کرده است و با همین رویکرد به دنبال جهانی سازی تمدن غرب است. در ایران، تفکر رایج قبل از انقلاب اسلامی که رگههایی از آن هنوز وجود دارد، به جای رویکرد به آینده برای ساختن تمدن، تلاش برای تباریابی و پیشینه شناسی تمدنی چند هزارساله ایران و پیوند زنی با شکوه و جلال گذشته است، در حالی که انقلاب اسلامی هم ارتباط با تاریخ دوهزار و پانصد ساله را قطع کرد و هم رویکرد عبور از مدرنیزاسیون غربی را به سمت تمدن نوین اسلامی جهت داد و هم پایه گذاری یک تمدن نوین را بشارت داد.
وی با اشاره به دو بعد مادی و معنوی تمدن گفت: شتاب تمدن سازی انقلاب اسلامی در ابعاد معنوی و فرهنگی در قیاس با سایرانقلابهای دنیا بینظیر بوده است، به طوری که در بسیاری از عرصههای فرهنگی عناصری فرهنگی تمدنی برند اختصاصی انقلاب اسلامی هستند. روشهای مبارزاتی امام راحل از آغاز دهه 1340 در مقابل رژیم استبدادی مورد حمایت دنیای غرب که به اعتراف آنها ژاندارم منطقه شده بود، یکی از عناصر فرهنگی تمدن نوین اسلامی است. تغییر ارزشهای شاهنشاهی و فرهنگ غربی به ارزشهای اسلامی و بومی یک عنصر تمدنی قابل آموزش و انتقال است. اصل انقلاب اسلامی بزرگترین عنصر تمدن نوین اسلامی است. الگوی نظام سازی و دولت سازی انقلاب اسلامی از عناصر کلیدی تمدن سازی نوین اسلامی است. ظهور ارزشهای والای انسانی و الهی در هشت سال دفاع مقدس از بزرگترین عناصر فرهنگی تمدن سازی اسلامی است. شیوه مقاومت و ایستادگی ملت ایران در مقابل دو قطب شرق و غرب در پایان قرن بیستم، از عناصر اساسی تمدن اسلامی است. به باور ما آثار این مقاومت بالاتر از آثاری است که در تمدن مصر از مقاومت حضرت موسی (ع) در مقابل بزرگترین طاغوت آن دوره یعنی فرعون باقی مانده است.
استاد و پژوهشگر حوزه سیاسی در پایان با اظهار تأسف گفت: متأسفانه ما نتوانستیم این همه عناصر فرهنگی و تمدنی را تبدیل به دستاورد قابل فهم و مفاهمه کنیم. این ارزشهای فرهنگی باید در قالب عناصر فرهنگی تمدنی بازسازی شوند تا بتوانند به عنوان الگوهای رفتاری و فکری در پازل تمدن انقلاب اسلامی جای خود را پیدا کنند. باز تولیداین عناصردر تبیین فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی بسیار مهم و اساسی است.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: تمدن در رویکردهای مدرن تلاش کرده است خود را از وابستگی به تاریخ رها کند و به مطالعات جامعه شناسی و آینده پژوهی پیوند بزند. تفاوت این رویکرد با تلقی گذشته در این است که در گذشته تمدن برآیند پروسه طبیعی زندگی اجتماعی بود، حاصل تلاشهایی بود که به صورت مثبت یا منفی در فرآیند عادی زندگی انجام میگرفت، اما رویکرد جدید در تلاش است تا در قالب پروژههای برنامه ریزی شده زیرساختهای تمدنی را ایجاد و دستاوردهای مادی و معنوی تمدنی را برای آینده بسازد. به همین دلیل اصطلاح «تمدن سازی» مقوله ای مدرن است. تمدن در اصطلاح قدیمی چون خروج ازبدویت بود در معاجم لغوی به «دارا بودن اخلاق و آداب شهرنشینی» تعریف شده است. در ادبیات عربی «الحضارة» از ریشه «حَضَر» در مقابل«ا «بَدو» به معنای اقامت در شهر، قریه وآبادی،اس، . در مقابل آن، بدویّت و بادیهنشین و صحراگرد، قرار دارد. بنابراین، تمدن مرحلهای از تکامل فکری، علمی، هنری، ادبی و اجتماعی جامعه است. در این مرحله تمدن به تخلّق به اخلاق اهل شهر و انتقال از خشونت و جهل به حالت ظرافت و انس و معرفت در شهر است.همین. بعد معنوی تمدن، مرحله ای از تربیت انسان برای برقراری ارتباط و پیوند، تعامل و همکاری افراد یک جامعه در امور اجتماعی، اقتصادی، دینی، سیاسی بشمار می آید
استاد مهاجرنیا در بیان تمایز میان دو رویکرد سنتی و مدرن به تمدن گفت: داوری و ارزشیابی تمدن سنتی چون امری پسینی است، جنبه توصیفی و تاریخی دارد در حالی که تمدن مدرن، موضوع اراده پیشینی بشر است و بار ارزشی آن در اختیار جوامع قرار دارد. مکاتب و جوامع میدانند چه دستاوردهای تمدنی میسازند و میتوانند مسیر آینده را تا حدودی پیش بینی و اندازه گیری کنند. دنیای مغرب زمین سالها است تمدن را در قالب غربی سازی(Westernization) و مدرنیزاسیون تعریف کرده است و با همین رویکرد به دنبال جهانی سازی تمدن غرب است. در ایران، تفکر رایج قبل از انقلاب اسلامی که رگههایی از آن هنوز وجود دارد، به جای رویکرد به آینده برای ساختن تمدن، تلاش برای تباریابی و پیشینه شناسی تمدنی چند هزارساله ایران و پیوند زنی با شکوه و جلال گذشته است، در حالی که انقلاب اسلامی هم ارتباط با تاریخ دوهزار و پانصد ساله را قطع کرد و هم رویکرد عبور از مدرنیزاسیون غربی را به سمت تمدن نوین اسلامی جهت داد و هم پایه گذاری یک تمدن نوین را بشارت داد.
وی با اشاره به دو بعد مادی و معنوی تمدن گفت: شتاب تمدن سازی انقلاب اسلامی در ابعاد معنوی و فرهنگی در قیاس با سایرانقلابهای دنیا بینظیر بوده است، به طوری که در بسیاری از عرصههای فرهنگی عناصری فرهنگی تمدنی برند اختصاصی انقلاب اسلامی هستند. روشهای مبارزاتی امام راحل از آغاز دهه 1340 در مقابل رژیم استبدادی مورد حمایت دنیای غرب که به اعتراف آنها ژاندارم منطقه شده بود، یکی از عناصر فرهنگی تمدن نوین اسلامی است. تغییر ارزشهای شاهنشاهی و فرهنگ غربی به ارزشهای اسلامی و بومی یک عنصر تمدنی قابل آموزش و انتقال است. اصل انقلاب اسلامی بزرگترین عنصر تمدن نوین اسلامی است. الگوی نظام سازی و دولت سازی انقلاب اسلامی از عناصر کلیدی تمدن سازی نوین اسلامی است. ظهور ارزشهای والای انسانی و الهی در هشت سال دفاع مقدس از بزرگترین عناصر فرهنگی تمدن سازی اسلامی است. شیوه مقاومت و ایستادگی ملت ایران در مقابل دو قطب شرق و غرب در پایان قرن بیستم، از عناصر اساسی تمدن اسلامی است. به باور ما آثار این مقاومت بالاتر از آثاری است که در تمدن مصر از مقاومت حضرت موسی (ع) در مقابل بزرگترین طاغوت آن دوره یعنی فرعون باقی مانده است.
استاد و پژوهشگر حوزه سیاسی در پایان با اظهار تأسف گفت: متأسفانه ما نتوانستیم این همه عناصر فرهنگی و تمدنی را تبدیل به دستاورد قابل فهم و مفاهمه کنیم. این ارزشهای فرهنگی باید در قالب عناصر فرهنگی تمدنی بازسازی شوند تا بتوانند به عنوان الگوهای رفتاری و فکری در پازل تمدن انقلاب اسلامی جای خود را پیدا کنند. باز تولیداین عناصردر تبیین فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی بسیار مهم و اساسی است.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/28718