سرمقاله روزنامه ۱۹ دی شماره ۳۳۹۸ مورخه ۲۳ فروردین‌ماه ۱۴۰۱ با عنوان «حوادث پاکستان پیامدهای جنگ اوکراین» به قلم جلال خوش‌چهره بدین شرح است:

سفر دو روزه عمران خان به مسکو همزمان با شروع تهاجم ارتش روسیه به اوکراین، بهت ناظران را برانگیخت؛ پاکستان نگاه خود را از غرب به شرق تغییر داده است؟
پس از این، اسلام‌آباد که در سخت‌ترین سال‌های جنگ سرد، متحد بلوک غرب و پایگاه آن برای تربیت، آموزش و اعزام یگان‌های چریکی در جنگ با ارتش اشغالگر اتحاد جماهیر شوروی سابق به افغانستان بود، حالا می‌خواهد نقش دیگری را ایفا کند؟ آیا خروج فضاحت‌بار ارتش ناتو و امریکا از افغانستان و بازگشت طالبان به قدرت در این کشور، اسلام‌آباد را برای تغییر جایگاه منطقه‌ای آن در موازنه قدرت وسوسه کرده است؟ آیا پس از این، اسلام‌آباد از رقابت و دشمنی‌های گذشته بر سر کشمیر با هند چشم پوشیده و راه تعامل را به گونه‌ای دیگر در پیش گرفته است؟ آیا چین، متحد مطمئن‌تری را برای اهداف خود یافته است؟ و سرانجام اینکه آیا روسیه با مهمان‌نوازی از عمران خان، خواسته است توانمندی خود را در ایجاد ائتلاف و اتحاد با بازیگران منطقه‌ای؛ آن‌هم همزمان با شروع تهاجم نظامی به اوکراین به رخ رقیبان غربی خود بکشد؟
اکنون اما در پی سقوط دولت عمران‌خان، پرسش مهم‌تر این است: آیا همه تصورات و پرسش‌های بالا بیشتر شبیه عملیات فریب نه تنها برای اسلام‌آباد بلکه مسکو بوده و این رخداد به ترغیب هرچه بیشتر «ولادیمیر پوتین» برای صدور دستور تهاجم نظامی به اوکراین و فرو رفتن در باتلاق جنگ فرساینده اوکراین کمک کرده است؟
اگر بخواهیم از توهم توطئه دوری کرده و پرسش‌های کلیدی زیر را به میان آوریم، چندان دور از واقع‌گرایی نخواهد بود: آیا آمریکا و انگلیس (و به طور عام ناتو) خروج پاکستان از جرگه غرب به شرق را به راحتی پذیرفته و آن را در دستگاه سخت هاضمه خود به راحتی خواهند پذیرفت؟
 آیا آمریکا و انگلیس که پس از جنگ‌های اول و به ویژه دوم جهانی در ترسیم جغرافیای غرب آسیا و به طور خاص خاورمیانه، نقش نخست را داشته‌اند، خواهند پذیرفت که روسیه دامنه نفوذ و حضورش را به راحتی تا سواحل اقیانوس آرام گسترش دهد؟ آمالی که روس‌ها از دوران تزارها تاکنون در پی آن بودند و به رغم دوری و نزدیکی به این هدف، هرگز به آن دست نیافتند. مهم‌تر اینکه آیا پاکستان و به تبع آن ارتش این کشور که تا بن دندان به تسلیحات و کمک‌های مالی غرب متکی است، می‌تواند در بلبشوی ایجاد شده در شرق اروپا بی‌دردسر خود را شریک استراتژیک روسیه کند؟
آینده، آبستن چه حوادثی در پاکستان و به تبع آن غرب آسیا خواهد بود را نمی‌توان با اطمینان پیش‌بینی کرد، اما آنچه روشن است اینکه واشنگتن و لندن در هیئت پیشقراولان شکستن اقتدار روسیه و به ویژه پوتین، بر این اراده‌اند که در ادامه و پیامد جنگ اوکراین، برای پرونده‌های گشوده مانده در غرب آسیا نیز تصمیم سازی کنند. همین مهم است که آینده را مملو از رخدادهای شگرف خواهد کرد.
  • نویسنده :
  • منبع :