۱۹ دی: حاج محمد رضوانی گفته بود: وقتی در فروردین‌ماه سال ۵۸ رفراندوم برگزار شد، من در مسجد چهارمردان منشی انتخابات بودم، وقتی مرحوم سید ابوالفضل تولیت آمدند و رأی دادند، گفتند الحمدالله من به آرزوی سیاسی خودم رسیدم.
نشست ۴۳۴ بنیاد قم‌پژوهی با موضوع: «تاریخ شفاهی و بررسی اسناد مرتبط با مرحوم آقای سیدابوالفضل تولیت به مناسبت چهل و سومین سال درگذشت» با حضور حجت الاسلام دکتر رسول جعفریان، محمد رضوانی، حسین قربانی، محمدمهدی هادی‌به و خانم‌ها: فرشته کوشکی و زهره دربانی برگزار شد.
در آغاز نشست آقای محمدمهدی هادی‌به، پژوهشگر تاریخ با تشکر از بنیاد قم‌پژوهی که چنین فرصت مغتنمی را فراهم آوردند تا در سالروز درگذشت مرحوم تولیت، پاسداشتی درخور از مقام و خدمات ایشان به شهر قم انجام شود به معرفی کوتاهی از تاریخ زندگانی مرحوم سیدابوالفضل تولیت پرداخت.
 وی گفت: مسائل پیدا و پنهان زیادی در زندگی مرحوم سیدابوالفضل تولیت وجود دارد و ما حتی تاریخ دقیق تولد ایشان را نمی‌دانستیم تا اینکه به سندی دست یافتیم که رونوشت سواد ورقه هویت آقای سیدمحمدباقر متولی‌باشی پدر مرحوم سیدابوالفضل تولیت، خود مرحوم تولیت و برادر ایشان سالار است؛ به تاریخ اول اسفندماه ۱۳۰۵ شمسی. ولادت سیدمحمدباقر۱۲۴۹ و فوتش ۱۳۱۹شمسی، سیدحسین تولیت (سالار) متولد ۱۲۸۱ و متوفای ۱۳۲۲ که در آرامستان صحن مطهر دفن شده و سیدابوالفضل متولد ۱۲۸۳ و متوفای پنجم مرداد ۱۳۵۸ در تهران است.
هادی به افزود: (سیدابوالفضل) ۲۵ سال متولی حرم حضرت معصومه (س) بود. نکته دیگر آنکه مرحوم سیدمحمدباقر فرزندان دیگری مانند سیدفضل الله و شاید فرزند دختری داشته که ما نمی‌دانیم تعداد آنها و تاریخ تولد و فوت آنها چه بوده.
در ادامه آقای احمد جمراسی کارشناس مرکز اسناد حرم حضرت معصومه (س) توضیحاتی درباره محل دفن خاندان تولیت ارائه کرد و گفت: بهترین نقطه حرم مطهر برای دفن، ایوان حُفّاظ خانه است که انتهای ایوان طلا قرار دارد و این مزیت به دو دلیل است: اول آنکه جسد متوفی بعد از دفن در این مکان رو به ضریح مطهر قرار دارد و دلیل دوم نیز از نام این مکان پیدا است که محل تردد حافظان و قاریان قرآن کریم بوده است و شبانه روز تلاوت قرآن انجام می‌شده است. از خاندان تولیت حسین متولی باشی و مادرش حاجیه خانم، سیدمحمدباقر متولی‌باشی و علی اصغرخان حاجب الدوله در این مکان مدفون هستند و سید محمدرضا پدر سیدمحمدباقر و پدربزرگ مرحوم تولیت در مشهد مدفون هستند.
نکته دوم که آقای جمراسی اشاره کردند این بود که درباره فرزند مرحوم سیدمحمدباقر به نام سید فضل‌الله است که به اشتباه کلیددار نامیده شده است؛ در صورتی که سیدحسین کلیددار بوده است وعکسی هم که بنام کلیدار حرم وجود دارد مربوط به حاج علی خان آدابی است .
در ادامه آقای هادی‌به، به تصویر مزبور اشاره کرد و گفت نقش فرد دیگری هم در عکس ها وجود دارد که احتمالا سیده زهرا فرزند سید محمد باقر می باشد.
وی افزود نقش سید محمدباقر متولی‌باشی در ساخت و توسعه مدارس و حمایت از دانش‌آموزان بی بضاعت  قم بر کسی پوشیده نیست و نام مدارسی که ساختند در کتاب تاریخ معارف قم  استاد مهدی عباسی ثبت شده است. همچنین درباره مخالفت ایشان با جنبش مشروطه نیز مطالبی نقل شده است که بعد از پیروزی جنبش مشروطیت ایشان را به لواسان تبعید می‌کنند و آقای حاج شیخ محمدحسن استاد، پیشنهادی به متولی‌باشی می‌دهد که اگر می‌خواهی رها بشوی بیا با مشروطه خواهان همراهی کن و در فرهنگ مدرسه‌سازی مشارکت داشته باش که بعدها به عمارت شاهی منتقل شد و ایشان مدرسه باقریه را تاسیس می‌کند
 آقای جمراسی در اینجا با اشاره به اینکه مخالفان قمی ایشان که مشروطه‌خواه بودند سرکشیک‌ها و کشیک‌های حرم مطهر بودند که از دو خانواده تشکیل می‌شدند: یکی رضوی‌ها که در حرم مستقر بودند و دیگری حسینی‌ها که عهده‌دار دفتر بودند و جالب آنکه درک درستی از مشروطه اصلا نداشتند و فقط به لجبازی با سید محمدباقر که ضد مشروطه بوده می‌خواستند با او مقابله کنند و آمدند جزو هواداران مشروطه شدند.
اولین مدرسه مدرن در قم همین مدرسه شاهی بوده است و وقتی در سال ۱۳۱۹ متولی‌باشی فوت کرد مدرسه تعطیل شد و بعدها معلوم شد که مدرسه با هزینه ایشان اداره می‌شده است.
در ادامه خانم دکتر فرشته کوشکی توضیحاتی درباره اسناد مربوط به خاندان تولیت داد و گفت: من مدت شش سال روی اسنادی کار کردم که معروف است به اسناد گلبن و متعلق به آقای سیدمحمدباقر متولی‌باشی پدرمرحوم تولیت بوده است. این اسناد در دوازده دفتر و ۱۵۱۳ صفحه سند و نامه‌ها مربوط به نامه‌نگاری‌های ایشان با ادارات و اشخاص گوناگون بوده است و در خلال سال‌های ۱۳۰۴ تا ۱۳۱۶ شمسی نگاشته شده که مربوط به دوره پهلوی اول بوده و در واقع سواد یا رونوشت نامه‌ها نگهداری شده است.
ایشان افزود: حدود ۴۳ سال متولی‌باشی تولیت حرم را به عهده داشته است. در اوایل صفویه تولیت به سادات حسینی منتقل می‌شود و جد شانزدهم متولی‌باشی، میرزا حبیب‌الله فرزند سیدحسین خاتم المجتهدین اولین فرد در خاندان تولیت است که به منصب تولیت حرم مطهر منصوب می‌شود. یکی از نکات جالب در این اسناد این است که در ۲۷ مهر ۱۳۱۷ چند قبضه اسلحه در منزل سید محمدباقر پیدا شده و شبانه می‌آیند و دیوار خانه را تخریب می‌کنند و بعد گزارش می‌شود که چیزی رویت نشد و بعدها از طرف شهربانی از ایشان دلجویی می‌شود.
در ادامه استاد دکتر رسول جعفریان گفت: من لازم است توضیحی درباره فرق سواد و اصل نامه بدهم.
سواد، خلاصه مطالب نامه‌هایی است که نوشته می‌شده و فقط برای بایگانی خلاصه‌نامه یا نام گیرنده و تاریخ آن نوشته می‌شده و معلوم است که  اصل نامه ارسالی  نگهداری نمی‌شده است. پس به یک معنا سواد همان اصل نامه است. در ایام گذشته نیز من مدارکی را دیدم متعلق به پانصد سال پیش که به همین طریق سواد بر می‌داشتند و نگهداری می‌کردند. جالب است که بدانید کاری که خانم کوشکی انجام داده در ۲۳۰۰ صفحه کتاب چاپ خواهد شد وایشان اطلاعات بدیعی مربوط به روابط ایشان با مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری ارایه خواهد کردد.
آقای هادی‌به در ادامه به نقش آقای سیدابوالفضل تولیت در پیروزی نهضت انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت موانست و تعامل نزدیک مرحوم تولیت با روحانیونی نظیر امام خمینی ، هاشمی رفسنجانی، فلسفی واعظ شهیر و بسیاری دیگر از انقلابیون در زمان قبل از انقلاب بر کسی پوشیده نیست و کمک‌های مالی ایشان به روند انقلاب وانقلابیون نیز قابل توجه است.
 در ادامه حجت‌الاسلام آل‌طه به نقل خاطره‌ای از مرحوم پدرش به اولین ملاقات مرحوم امام خمینی (ره) با سید ابوالفضل تولیت اشاره کرد که در آن حاج آقا روح الله خمینی به دفتر مرحوم تولیت می‌رود و از ایشان می‌خواهد تا به آقای میرزا محمدتقی اشراقی سخنران مجلس هفتم مرحوم آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی تاکید کند که فقط از آیت الله بروجردی تعریف و تمجید کند و اسمی از آیت الله حاج آقا حسین قمی نیاورد.
وی افزود: بعد از رحلت مرحوم سیدابوالحسن اصفهانی دو نفر شانس مرجعیت داشتند: یکی حاج آقا حسین قمی در کربلا و دیگری حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی در قم. مرحوم تولیت ابتدا کمی مقاومت می‌کند و می گوید حکم تولیتی من را ابتدا حاج آقا حسین قمی تایید کردند و بعد از آن آقای بروجردی! ولی امام در پاسخ آقای تولیت می گوید مطمئن باشید حاج آقا حسین مطلقا ناراحت نخواهد شد تا اینکه در نهایت با إصرار امام خمینی (ره) ، ایشان به آقای میرزا محمد تقی اشراقی (منبری جلسه)می گوید که فقط نام آیت الله بروجردی برده شود.
در ادامه آقای حاج محمد رضوانی به ذکر خاطره‌ای از مرحوم تولیت پرداخت و گفت: در ارتباط با همسویی و همکاری ایشان با انقلابیون این خاطره را ذکر کنم و اینکه وقتی در فروردین ماه سال ۵۸ رفراندوم برگزار شد من در مسجد چهارمردان منشی انتخابات بودم و قرار بود آقای خمینی (ره) بیایند در این حوزه رای بدهند و برگه ایشان را من نوشتم و تا آن زمان نمی‌دانستم فامیل ایشان مصطفوی است.
وی افزود: وقتی مرحوم سید ابوالفضل تولیت آمدند و رای دادند گفتند الحمدالله من به آرزوی سیاسی خودم رسیدم.
درباره ارتباط آقای تولیت با امام خمینی (ره) برخی گفته اند توقع ایجاد شده که من بعید می‌دانم؛ چون خاطره‌ای دارم که شبی حاج آقا مهدی (مبینی) گفت آقا (تولیت) قم هستند و قرار است از طرف حضرت امام خمینی کسی پیش ایشان بیاید بهتر است تنها نباشند. گفتم باشد برویم. شبانه رفتیم باغ سالاریه. دیدم که مرحوم آقای اشراقی(داماد حضرت امام) و مرحوم حاج سیداحمد خمینی از طرف امام آمده بودند حالا اینکه برای قدردانی بود یا چیز دیگر نمی‌دانم.
درباره زمان مرگ مرحوم تولیت خاطرم هست که در ایام ماه مبارک رمضان و ماه مرداد بود که گرمای بسیار وحشتناکی در قم بود که خبر فوت ایشان را شنیدم. همان موقع برای تشییع به مسجد امام حسن عسگری(ع)  رفتم ولی هیچ کس نبود و گفتند جنازه را به سمت شهرک بنیاد بردند و وقتی من به آنجا رسیدم مهندس یحیوی (رئیس وقت بنیاد مسکن شهر قم) نقشه‌ای در دست داشتند  و جای قبر را در محل فعلی معلوم کردند.
سخنران بعدی آقای حسین قربانی بودند که پایان‌نامه ارشد ایشان درباره نقش مرحوم سیدابوالفضل تولیت در جریان انقلاب اسلامی بوده است. وی گفت: درباره آقای تولیت حرف و حدیث بسیار است و کاری که من انجام دادم بسیار پرحجم بود و منابع بسیار کمی در اختیار داشتم.
وی افزود: در طول کار هر چقدر جلوتر می‌رفتم از شخصیت و خانواده ایشان بیشتر خوشم می‌آمد و برایم جالب بود. ایشان رجل بسیار سرشناس و چهره‌ ی سیاسی و اجتماعی شهر قم بوده‌اند و چند دوره نماینده مردم قم در مجلس شورا می‌شوند و قبل از کودتای ۱۳۳۲ جزو طرفداران جبهه ملی بودند و با یاران مصدق همکاری نزدیکی داشته و شاه هم از این رفتار خوشش نمی‌آمد و منجر به برکناری ایشان از تولیت می‌شود.
 هفت دوره یا به عبارتی هفده سال نماینده مجلس از شهر قم بوده و بسیار هم کم حرف بوده و منتقدان بسیاری مثل روزنامه استوار که ایشان را نماینده ای منفعل می‌دانستند.
قربانی گفت: منصب تولیت آستانه حضرت معصومه(س) برای ایشان خیلی حیثیتی و حیاتی بوده و با برکناری ایشان ضربه بزرگی می‌خورد و تا پیروزی انقلاب ادامه داشته است.  در ایام پیروزی انقلاب تیز همیاری و همکاری ایشان با انقلابیون ادامه داشت و او همه ثروت و اموال خود را که خرج انقلاب کرد. او ارتباط نزدیکی با امام  و آقای هاشمی رفسنجانی و دیگر انقلابیون داشت . گفته اند ایشان منزل نوفل لوشاتو  رادر پاریس  برای امام تهیه می‌کند ولی متاسفانه حتی در هنگام مرگ و تشییع و تدفین ایشان  بدون اطلاع رسانی در وسط بیابانی که الان شهرک بنیاد نام دارد و خود مرحوم تولیت وصیت کرده بود و زمینش را اهدا کرده و هزینه ساخت آن را برای کمک به محرومان داده بود، دفن می شود!،  تا جاییکه حتی در شب اول دفن هیچ قاری و هیچ کسی جرات نمی‌کرد بالای قبر ایشان بایستد؛ چون می‌ترسیدند درندگان حمله کنند.
وی افزود: من تعبیر آقای محمدجواد حجتی کرمانی را درباره مرحوم تولیت می‌گویم که ایشان را خدیجه زمان می‌دانستند. ولی با همه این خدمات، ایشان توقع داشتند که به تولیت حضرت معصومه(س) برگردند، در حالی که ایشان حق بزرگی به گردن قمی‌ها دارد ولی جریانی مشکوک سعی در تحریف و تغییر تاریخ دارند و شخصیت‌های پاک و نام‌آوری را که چهره‌های ملی محسوب می‌شوند را در بایکوت خبری نگه می‌دارند و اجازه مانور دادن روی این بزرگان را نمی‌دهند.
در ادامه حجت‌الاسلام علی بنایی گفت: من در سال ۱۳۶۸ حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) را بازرسی کردم و آن موقع پرسیدم که چرا امام(ره) آقای تولیت را به این منصب منصوب نکردند؟ این مطلب را هم از آقای مصطفی تجویدیان و هم مرحوم آقای حاج شیخ احمد مولایی تولیت حرم مطهر شنیدم که می‌گفتند امام(ره) به مرحوم آقای تولیت تصدی منصب تولیت را تعارف کردند ولی ایشان به دلیل کهولت سن و مریضی نپذیرفت و در حقیقت ایشان تقریبا شش ماه پس انقلاب بیشتر در قید حیات نبود.
و این با خاطره آقای حاج محمد رضوانی که گفتند مرحوم آقا شهاب اشراقی و حاج احمد اقا از طرف امام (ره) به دیدن ایشان رفته بودند موید همین نکته است.
وی افزود: البته کلیه ثروت ایشان اعم از املاک و پول‌های سپرده در لندن و همه املاک خود را در اقرارنامه‌ای ثبت و ضبط کرده بود، این اموال پس از فراز و فرود بسیار سرانجام به جامعه الامام الصادق(ع) رسید.
حجت الاسلام بنایی گفت: مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی(ره) در جلسات و در سفرهایی که به قم داشتند خیلی سفارش مرحوم آقای تولیت را می‌کردند و حتی با امامت مسجد قدس خیلی بحث و گفتگو شد ولی متاسفانه نتیجه‌ای در مورد قبر ایشان حاصل نشده است. و البته از طرف خانواده و بازماندگان هیچ‌کس پیگیر مسائل مربوط به تولیت نبود.
وی در پایان گفت: مرحوم تولیت بسیار انسان خیّر و خدومی بوده است و برای شهر قم برکات زیادی داشت.
در ادامه خانم زهره دربانی از بستگان نزدیک مرحوم تولیت ضمن  تشکر بابت برگزاری چنین نشستی، درباره مرحوم سیدفضل الله به نقل از مادرش، ایشان را همان آقای کلیددار معرفی کرد که در عنفوان جوانی یعنی هیجده یا نوزده سالگی فوت شده و ازدواج هم نکرده بود. ایشان افزود مادرم در منزل متولی‌باشی بزرگ شده است و دقیق اطلاع داشته و حتی عکسی هم از ایشان موجود است.
دربانی گفت: پدرم حاج آقا فتح‌الله دربانی بودند با مادرم دختر خاله پسرخاله بودند. سید محمدباقر متولی‌باشی  دایی پدر و مادرم هستند. مادرم کوچک‌ترین فرزند خانواده بوده که مادرش را زود از دست می‌دهد  ودر شش سالگی هم پدرش را از دست می‌دهد. در این زمان متولی‌باشی بچه‌ها را می‌اورد منزل خودش و همسرش عمه سلما(حاجیه خانم) عمه مادرم بوده و این بچه‌ها را به بهترین وجه تربیت می‌کند. شیرینی پزی و خیاطی را مادرم به بهترین وجه از عمه سلما آموخت و بی‌تعارف بهترین بود. پوشش و آداب و نزاکت اجتماعی را در حد اعلا می‌دانستند و مناسب هر مجلس لباس می‌پوشیدند. مرحوم تولیت با مادر من اختلاف سنی ده بیست ساله داشتند و من محبت و مهربانی بین این دو نفر را می‌دیدم و من از خواهرم پرسیدم چرا آقای تولیت با مادرم ازدواج نکرد؟ خواهرم گفت ایشان اختلاف سنی شان زیاد بوده است. من از مادرم شنیده بودم که رضاشاه به منزل پدربزرگم مرحوم حاجب الدوله زیاد می‌آمده است.
وی افزود: نکته بعدی درباره تدفین مرحوم تولیت است که در اینجا من با صحبت‌های آقای قربانی موافقم که چرا حرم نه و در آن بیابان برهوت و دهشت‌زا دفن شود. آقای تولیت قبل از فوت به دفعات با اقوام و نزدیکان درباره مکان دفن صحبت می‌کرده است. در جلسه‌ای هم که طاهره خانم و مادرش رباب خانم هم حضور داشتند مسجد تولیت واقع در خیابان بوعلی را پیشنهاد می‌دهند که رباب خانم مخالفت می‌کند ومی گوید روحیه بیماران با دیدن قبر تضعیف می‌شود. روزی که فوت اعلام شد من فقط می‌دانم مادر و پدرم مثل اسپند روی آتش بی‌قرار و در تب تاب بودند و هیچ دیواری دور قبر کشیده نشد که آقای رضوانی گفتند و هیچ قاری‌ای حاضر نشد سر قبر بیاید.
همچنین در جلسه از قول آقای جهانگیری از مدیران سابق آستانه مقدسه نقل شد که در دو نقطه حرم در ایوان آیینه وایوان طلا،  بدستور امام خمینی قبر برای ایشان آماده شد ولی با مداخله صدرحاج سید جوادی جنازه را به محل فعلی بردند.
در پایان جلسه حاضرین با قرائت فاتحه ای یاد مرحوم حاج سید ابوالفضل تولیت را گرامی داشتند.


  • نویسنده : محمد مهدی سلیمانی
  • منبع :