سرمقاله روزنامه ۱۹ دی شماره ۳۵۳۱ مورخه ۹ مهرماه ۱۴۰۱ با عنوان «لزوم درک کردن نسل جدید» بدین شرح است:

در سال‌های پس از انقلاب بارها گروه‌هایی از مردم به دلایل خاصی دست به اعتراض زده‌اند و هر بار به شکلی و در مدت زمان خاصی این اعتراضات فروکش کرده و تا حادثه تحریک کننده جدید، خبری از اعتراضات نبوده است و این اعتراضات هم غالباً در شهرهای بزرگ و بیشتر تهران به وقع پیوسته است، اما این بار شکل و پراکندگی جغرافیایی اعتراضات تفاوت‌هایی با آنچه در گذشته شاهد بودیم، دارد.
یکی از مهمترین تفاوت اعتراضات اخیر، حضور نسلی در کانون اعتراضات بود است که شیوه و شکل تربیتی آنها با نسل‌های گذشته کاملاً متفاوت است؛ اگرچه در درون همین سیستم درس خوانده‌اند اما کمتر تحت تأثیر آموزش و پرورش رسمی کشور قرار دارند و استانداردهایی متفاوت‌تر از نسل‌های پیشین و حتی پدران و مادران خود دارند و شاید یکی از دلایل پیچیدگی مهار این اعتراضات، همین عدم آشنایی با تعلقات و خواسته‌های آنان و حتی زبان آنان بود.
شخصاً به عنوان معلمی که سعی در بِروز داشتن اطلاعات و زبان گفتاری خود دارم بارها با کلمات و عباراتی از این نسل مواجه شده‌ام که مجبور به کنکاش برای رسیدن به یک معرفت شناسی مشترک با این نسل شدم.
مقدمه فوق برای این بود که به نقش پررنگ «سلبریتی‌ها» در این اعتراضات بپردازم، اینکه چند اسم در میان اسامی ورزشکاران و هنرپیشگان برجسته‌تر شده است و یا آنان به این تشخیص رسیده‌اند که باید با معترضین همراهی کنند نشان می‌دهد که شناخت و امکان ارتباط آنان با نسل کانونی اعتراضات اخیر، بهتر از مدیران کنونی دستگاه‌های فرهنگی و سیاسی کشور است، زیرا آنان به درستی درک کرده‌اند که این گروه وَقعِ چندانی به دیگر گروه‌های مرجع نمی‌نهند و بیشترشان با موسیقی رپ که بی شک سرعت رشدی بیش از موسیقی کلاسیک داشته - که هم نسلان من با آنها عاشق شده و اشک ریخته‌اند - گوش می‌دهند.
شتاب اجتماعی را نه فقط در موسیقی بلکه در کنش و واکنش امروزی این نوجوانان هم می‌توان به آسانی مشاهده کرد و سرعت تخریب و تحریک آنان هم به تناسب دیگر حوزه‌ها بسیار بالاست.
نوجوانان کشور ما با هنرمندان و فوتبالیست‌ها بیشتر خوشحال شده‌اند تا با اقدامات تصمیم سازان و تصمیم گیرانی که این روزها قاطبه جوانان حاضر در خیابان حتی اسامی آنها را هم نمی‌دانند.
اینکه «سلبریتی‌ها» توانسته‌اند نقش تأثیرگذاری بر روی این قشر اجتماعی داشته باشند چندان به دانش و هوش آنان ارتباط ندارد بلکه این بی‌توجهی مسئولین بوده است که چنین فضا و فرصتی را برای آنان فراهم کرده است تا نقش رهبری را به دست بگیرند و شاید بتوان ادعا کرد که اگر از بیشتر همین افراد سؤال کنید نه چنین ادعایی دارند و نه حتی قصدی برای انجام چنین مأموریتی!
نهادهای امنیتی توانستند فضای ملتهب روزهای گذشته را کنترل و مدیریت کنند اما اگر اراده‌ای برای حل پایدار مسئله و جلوگیری از رویدادهای مشابه در آینده دارند، باید یاد بگیرند که با نسل جدید با زبان خودشان صحبت کنند.

  • نویسنده :
  • منبع :