19 دی: چهارصد و چهل و دومین نشست بنیاد قم‌پژوهی با موضوع «تاریخ شفاهی: نقش خاندان جمشیدی در فرش قم» با حضور حاج محمد جمشیدی در دانشگاه طلوع مهر برگزار شد.
این پیشکسوت فرش قم دراین نشست به بیان خاطرات و نقش خود در صنعت فرش قم پرداخت و گفت: پدر اصالتا کاشانی و ساکن کاشان بودند. بعدا به قم کوچیدند. من متولد سال ۱۳۲۶ در قم هستم. زمانی که مادرم مرا باردار بود پدرم در سال ۱۳۲۵ از دنیا رفتند.
حاج محمد جمشیدی با اشاره به فعالیت شصت ساله خود در فرش قم افزود: مادرم از قبل از تولد من قالی می‌بافت و من قالی‌بافی را از مادرم یاد گرفتم.
وی ادامه داد: به دلیل اینکه پدرم پیش از تولدم از دنیا رفت و ما برای کمک به مادر برای مخارج خانه از چهارده سالگی شروع به کار کردم که علاوه بر شاگردی، فرش هم می‌بافتم که چند فرش پشمی برای خودم بافته بودم و داشتم و به مرور فعالیتم را زیاد کردم. در آن دوره که ما فعالیت خود را شروع کردیم همه فرش پشمی می‌بافتند و فرش ابریشم مرسوم نبود.
وی با اشاره به ارتقا کیفیت و کمیت فرش قم گفت: در حال حاضر کیفیت از نظر بافت، رنگ و طرح و نیز ابریشم بسیار قابل توجه و عالی است ولی مشتری زیادی ندارد. در گذشته اگر هزار قالی بافته می‌شد همیشه تقاضا و مشتری آن بود.
جمشیدی اضافه کرد: در آن زمان نیز من نقشه‌های مخصوص خودم را می‌بافتم و کم‌کم وارد فرش ابریشم شدیم و فرش ابریشم می‌بافتیم. در آن زمان آقای رجبیان نیز فرش های ابریشم‌ خوبی می‌بافتند و ما ازایشان هم  بهره می بردیم.
وی در خصوص اهمیت فرش ابریشم گفت: به خاطر کیفیت خوب فرش ابریشیم در این زمینه کار می‌کردم؛ چون ابریشم طی سال‌ها خراب نمی‌شود و مانند فرش‌های پشمی بید نمی‌زند.
وی در زمینه رنگرزی در صنعت فرش قم گفت: در آن دوره برخی از رنگ‌ها دوغی بود و ابریشم‌ها را با دوغ و ماست رنگ می‌کردیم و به آب می‌بستیم. به این شکل که بعد از رنگ شدن ابریشم آن را در آب قنات می‌گذاشتیم تا آب از رویش رد شود و هر چه آب بیشتر بگذره رنگ‌ها قوی‌تر و بهترمی‌شود که نمونه‌های آن هنوز موجود است. فقط آب قنات چنین خاصیتی داشت. این روش را به تجربه کسب کرده بودیم و کار پرزحمتی بود.
این هنرمند در خصوص نقشه‌های مخصوص خود چنین گفت: نقاشی به نام میرزا محمد کاشی داشتم که نقشه‌های مرا بر اساس ایده پردازی‌های من روی کاغذ می‌کشید و این نقاش به صورت اختصاصی برای ما کار می‌کرد. این نقاش پایه‌ریزی نقشه‌های ما را انجام داد و اکنون کارهای ما الگوبرداری از همان نقشه‌های میرزامحمد نقاش است.
وی کشور ژاپن، امارات و آلمان را از کشورهای هدف و مهم برای صادرات فرش عنوان کرد و افزود: قالی‌های سایز کوچک بیشتر توسط مشتریان ژاپنی خریداری می‌شد و قالی های بزرگ‌تر بیشتر مورد توجه علاقه‌مندان از کشور آلمان بود. ما به هیچ فردی جز آقای میرزاده در آلمان و آقای منافی در ژاپن فرش نمی‌فروشیم و مشتریان خارجی را به این دو نفر ارجاع می‌دهیم.
وی در ادامه به حقوق کارگر و پرداخت دستمزدهای قالی‌بافان خود اشاره کرد و گفت: در هر صورت سعی می‌کردیم رضایت قالی‌بافان را به دست آوریم و هنوز بعد از گذشت سال‌ها آنها حاضر به همکاری با بنده هستند.
در ادامه جلسه فرزند استاد جمشیدی گفت: ما دو برادر هستیم که به پدر کمک می‌کنیم. البته  شاید ما بهتر از پدر قالی ببافیم؛ چون ما قالی را از پدر خود تنها به این دلیل که استادی چون پدر داریم بهتر از او می‌بافیم و ایشان چنین استادی نداشته است تا همه امور و ریزه‌کاری‌ها را به او آموزش دهد.
علیرضا جمشیدی ادامه داد: بیشتر زمان خود را به ارتقای کیفیت قالی‌ها بر اساس همان طرح و نقش جمشیدی اختصاص دادیم. قبلا پدر در ۷۵ رج قالی را می‌بافتند ولی قالی‌های ما با طراحی و ایده جدید از صد تا ۱۱۰ ریزبافت‌تر از قبل است.
وی با اشاره به اینکه بافت این فرش‌ها با این تراکم و ریزبافتی بسیار سخت است گفت: مهم‌تر از بافت نگهداری آن است. فرشی را با دویست رج در دست بافت داریم. ده سال از بافت آن می‌گذرد و ده سال دیگر بافت آن زمان خواهد برد. این قالی در قم نمونه نخواهد داشت و این فرش به عنوان سند جمشیدی است و اصلا قابل فروش و قیمت گذاری نیست.
علیرضا جمشیدی بیان داشت: در گذشته بیشتر بافنده‌هایی که در قم بودند از شهرهای آذری زبان می‌آمدند ولی امروزه خیلی کم شدند و امسال میانگین سنی بافنده‌های ما ۵۷ سال بوده است و نسل جوان استقبال کم‌تری به این کار دارد؛ مثلا پدری که رنگرزی می‌کرده به دلیل مشقت این کار پسرش این کار را انجام و ادامه نمی‌دهد.
وی میانگین دستمزد بافنده‌های خود را در ماه نه میلیون تومان عنوان کرد و افزود: این بافنده‌ها برای هشت تا ده ساعت به صورت حرفه‌ای فعالیت می‌کنند و برای سرگرمی نیست بلکه شغل و حرفه آنها بافندگی فرش است و در حال حاضر دویست بافنده برای تولیدی جمشیدی فرش می‌بافند. اگر چه پدر در گذشته تا هزار بافنده هم داشته است که علاوه بر روستاهای اطراف قم در چند استان دیگر هم بافنده داشته‌ایم.
وی سختی این کار و نیز کارهای جایگزین آن را از مهم‌ترین علل بی‌رونقی در صنعت فرش‌بافی ذکر کرد و افزود: باید انگیزه قالی‌بافی را در نسل جوان ایجاد کرد و به دلیل سختی کار باید میزان دستمزدها نیز افزایش پیدا کند تا جوانان به این کارعلاقه‌مند شوند.
وی افزود: اکنون ما چهار طراح داریم که اختصاصا برای ما ایده‌پردازی می‌کنند ولی مدت زمان کار ما از زمانی که ایده‌پردازی و طراحی می‌شود تا بافت و اتمام آن بسیار طولانی است و گاهی چند سال طول می‌کشد ولی همچنان در حال طراحی هستیم


در ادامه رییس اتحادیه تولیدکنندگان و بافندگان فرش دست باف استان قم گفت: استاد جمشیدی از بهترین و خوشنام‌ترین برندهای دنیا در عرصه فرش قم هستند که صاحب سبک و مکتب هستند و هیچ‌گاه اصول و سبک فرش دستبافت را رها نکردند و در عرصه بین‌المللی شهرت زیادی دارند.
صادقی افزود: جمشیدی به عنوان سلطان فرش ابریشم جهان به ویژه در کشورهای آسیایی شرقی و ژاپن شناخته می شود و از برندهای صاحب سبک هستند.
به گفته وی بیش از یک قرن است که قم در زمینه فرش دستبافت و ابریشم فعالیت می کند و پله های ترقی را با سرعت بیشتری طی کرده و این امر را مدیون چنین افراد و هنرمندان نابغه و سخت کوشی هستیم که در این مسیر تلاش کردند و از سختی ها نترسیدند.
صادقی مهم‌ترین شاخصه ایشان را انضباط دانست و افزود: تولیدی جمشیدی قالی‌های منحصر به فرد تولید کردند و آنچه در بازار وجود دارد با قالی‌های استاد جمشیدی همیشه متفاوت بوده و در زمینه‌های تراکم، طرح، رنگ و خدمات بعد از فروش و نیز کیفیت بالای مواد و جنس صد سال جلوتر هستند.
وی در ادامه افزود: در نقشه‌های فرش جمشیدی از طرح و رنگ‌های گل ریز استفاده شده است و گل‌های آن برگرفته از گل‌های تخت جمشید است.
وی اضافه کرد: دولت باید برای صنعت فرش تسهیلاتی را فراهم کند که تاکنون اقدامی صورت نگرفته است و ما باید از طریق تشکل‌های خصوصی فعالیت کنیم و فعالیت این صنف با وجود بی‌توجهی مسئولان ارزآوری برای کشور داشته است.
وی در پایان به تفاهنامه‌ای میان مرکز ملی فرش و دانشگاه آزاد اسلامی اشاره کرد و گفت: این اقدام می‌تواند بستر فعالیت‌های آکادمیک بر روی فرش را در دیگر دانشگاه‌ها فراهم آورد.
در ادامه جلسه خانم جمشیدی محقق و پژوهشگر فرش گفت: بنده به عنوان مترجم پدر و فرش هایشان بودم و روی تکنیک طرح و رنگ گذاری‌ها تحقیق کردم.
وی افزود: هر فرش داستان و حس و حال خود را دارد که همان حس و حال جمشیدی است. به همین دلیل سبک جمشیدی مختص خودشان است؛ چرا که فرش ایشان هنری است و حس و حال خودشان در فرش‌ها مشهود است‌.
وی ادامه داد: بالا و پایین بازار تاثیری بر طرح و رنگ‌گذاری و سبک پدر نداشته است و همچنان کیفیت، اصالت و اصول هنر ایرانی برایشان از کمیت و سود و زیان مالی مهم‌تر است.
وی خاطر نشان کرد: پدر همیشه معتقد بودند که فرش دستبافت باید جایی در نقشه غلط داشته باشد که به نوعی سبک و امضای ایشان باشد و به همان اندازه بر روی نقشه‌کشی، استفاده از رنگ‌های گیاهی و مواد باکیفیت تاکید داشتند.
به گفته این محقق و پژوهشگر فرش، تمامی اِلمان‌هایی که در نقشه قرار می‌دهند منطبق با دوره‌های تاریخی است؛ در حالی که ایشان اصلا اطلاعات و مطالعات در این زمینه را نداشته‌اند و این هنر از درون ایشان می‌جوشد.
خانم جمشیدی تصریح کرد: آداب طرح‌گذاری و رنگ‌گذاری به صورت کامل توسط ایشان رعایت می‌شود و به علم ترکیب رنگ‌ها در کنار هم آگاه‌اند؛ بدون اینکه در این زمینه مطالعه داشته باشند.
در ادامه حاج محمد رضوانی با اشاره اینکه باید تاریخچه فرش قم زنده شود گفت: من در سال ۴۲ - ۴۳ به همراه حاج محمد جمشیدی و حاج مصطفی شجاع‌فرد شاگرد حاج ابراهیم منتظری بودیم. ایشان آن روز بیشتر پشم‌ریسی می‌کرد. حاج ابراهیم رفاقت دیرینه‌ای با پدرم داشت. بعد از ایشان من شاگرد جعفرآقا ارصلانی شدم. اوس غلامحسین ارصلانی  پدر بزرگ جعفر اقا هم جرو اولین‌های فرش و پدر فرش قم بود.
رضوانی افزود: در آن سال‌ها حاج غلامحسین آزادی‌خواه فقط تاجر برجسته فرش بود که در آن زمان ورشکسته شد. آن روز مبلغ ورشکستگی ایشان را حدود یک میلیون و دویست هزارتومان اعلام کردند که این مبلغ خیلی بزرگ بود و سرو صدا به پا کرد و در فرش قم خیلی تاثیر گذاشت و فرش سقوط کرد.
وی سپس گفت: بعد از حاج غلامحسین آزادی‌خواه، آقای علی اصفهانی (رادمنش) تاجر معروف بود. ایشان از تهران می‌آمد و معمولا جهودها را می‌آورد و در قم خرید می‌کردند. بعد از ایشان هم حاج حبیب‌الله نخعی تاجر بود که انسان متدیّن و معتبری بود.
آن روزها یادم است که آلمانی‌ها به قم می‌آمدند و از کارهایی که برای قالی انجام می‌شد عکس می‌گرفتند. به نظرم برای تولید کردن فرش ماشینی از این عکس‌ها استفاده می‌کردند.
در پایان جلسه سیدمحسن محسنی پژوهشگر حوزه قم‌شناسی گفت: درهمین جلسه چند اصطلاح مثل «رنگ دوغی»، «به آب انداختن»، «بیدزدن» ،«قالی مُزدکُن» و ... مطرح شد که این واژه‌ها نشان می‌دهد که یکی دیگر از کارهایی که برای تاریخ فرش قم باید انجام شود، تدوین «واژه‌نامۀ فرش قم» است که این واژه‌ها جمع آوری، معنا و ثبت شود تا محققان بتوانند از آن استفاده کنند.


  • نویسنده :
  • منبع :