19 دی: بدون پرداختن به ریشهها و ایجاد تغییرات در روشهای حکمرانی هم شاید بتوان آرامش را برقرار ساخت، ولی چنین آرامشی موقت خواهد بود و آتش نارضایتیها و اغتشاشات اگر خاموش شود فقط ظاهری خواهد بود و ریشهها به صورت «آتش زیر خاکستر» باقی خواهند ماند. مسئولان باید این نکته را درک کنند که خطر آتش زیر خاکستر از خطر خود آتش کمتر نیست.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان «چرا به ریشهها نمیپردازید؟» نوشت:
۱. مسئولان دولتی و حکومتی این روزها درباره اعتراضات و اغتشاشات صحبتهای زیادی میکنند، ولی درباره ریشههای این وضعیت سخن نمیگویند. هم لازم است به ریشهها بپردازند و هم لازم است اقداماتی برای حل ریشهای معضلات به عمل آورند و اگر چنین نکنند باید بدانند که ناآرامی، اعم از اعتراض و اغتشاش، ادامه خواهد یافت. تاکنون مسئولان مختلف چند بار اعلام کردهاند که ناآرامیها پایان یافته، ولی میبینیم که ادامه دارد. علت، همین است که مسئولان به ریشهها نمیپردازند.
۲. عاقلانهترین سخن اینست که نظام جمهوری اسلامی باید بماند، ولی در چارچوب این نظام، اصلاحاتی صورت بگیرد. اگر کسانی با هر نام و عنوان درصدد براندازی باشند باید این واقعیت را درک کنند که با توجه به خواست اکثریت مردم کشور، براندازی غیرممکن است. علاوه بر این، مصلحت کشور نیز در ایجاد یک انقلاب جدید و به جان هم افتادن مردم نیست. سرانجام چنین اقداماتی جز هرج و مرج، خونریزی بیحاصل و عقبگرد نخواهد بود. راه صحیح، ایجاد تغییرات در روشهای حکمرانی است که میتواند در چارچوب قانون اساسی موجود انجام شود و همگان را به حقوق واقعی و مطالبات قانونی و مشروعشان برساند. قطعاً اگر مسئولان دست از توجیه و تهدید بردارند و به ریشهها بپردازند، این خواسته تحقق خواهد یافت و آرامش بر کشور حکمفرما خواهد شد.
۳. بدون پرداختن به ریشهها و ایجاد تغییرات در روشهای حکمرانی هم شاید بتوان آرامش را برقرار ساخت، ولی چنین آرامشی موقت خواهد بود و آتش نارضایتیها و اغتشاشات اگر خاموش شود فقط ظاهری خواهد بود و ریشهها به صورت «آتش زیر خاکستر» باقی خواهند ماند. مسئولان باید این نکته را درک کنند که خطر آتش زیر خاکستر از خطر خود آتش کمتر نیست.
۴. مسئولان ارشد نظام به گفتهها و نوشتههای «ایلیکوهن»ها و «کاترین شکدم»های داخلی تکیه و اعتماد نکنند و بر مبنای دادهها و تحلیلهای آنها تصمیم و موضع نگیرند. شرایط بدی که اکنون بر جامعه حاکم است، از نتایج القائات همینها و سایر عناصر افراطی در بخشهای مختلف است. جامع نگری و توجه کردن به نقطه نظرها و آراء عموم صاحبنظران، حتی منتقدان، از الزامات حکمرانی صالح است.
۵. مشکل را در اغتشاشگران خلاصه نکنید. اعتراض به روشهای حکمرانی در بخشهای مختلف از اقتصاد گرفته تا سیاست، فرهنگ، هنر، تجارت، اجتماعیات، قضاوت، تقنین و روابط بینالملل وجود دارد. تصور نکنید قشر خاموش جامعه که اکثریت قاطع مردم را تشکیل میدهند، از عملکردها رضایت دارند. آنها هم ناراضی هستند و اگر به اعتراضیون نمیپیوندند به این دلیل است که نگران سوءاستفادهها و به ویژه آینده این مسیر هستند. حساب این قشر خاموش و اکثریت قاطع از اغتشاشگران جداست، ولی از اعتراض کنندگان جدا نیست. آنها از طمعهای آمریکا، انگلیس، آلمان و رژیم صهیونیستی بیزارند و شبکههای کثیف و مزدوری همچون سعودی اینترنشنال، منوتو، العربیه، بیبیسی و… را بوقهای دشمنان ملت ایران میدانند، ولی از روشهای حکمرانی راضی نیستند و خواهان برخورد جدی با ریشههای بحران و ایجاد تغییرات اساسی در شیوههای حکمرانی هستند.
۶. پیشنهاد اینست که تقصیرها را بپذیرید و با مقصران برخورد کنید، به قصورها اعتراف و آنها را جبران نمائید، در سیاستهای بینالمللی و منطقهای تجدید نظر کنید، برجام را به سرانجام برسانید، شیوه جذب را در سیاست داخلی جایگزین شیوه طرد نمائید، افراطیون را که همه معتقدند کشور را دوقطبی کردهاند طرد کنید، عدالت را در تمام زمینهها جایگزین بیعدالتیها و تبعیضها نمائید، فاصله شوم طبقاتی را از بین ببرید، از مردم به خاطر برخوردهای نادرست عذرخواهی کنید، دلجوئی کردن را در دستور کار خود قرار دهید و با تقسیم عادلانه ثروتهای این کشور بر ثروت، رفاه را برای عموم مردم تأمین کنید. بدون انجام این حداقلها هیچ توفیقی در هیچ زمینهای به دست نخواهید آورد.
۱. مسئولان دولتی و حکومتی این روزها درباره اعتراضات و اغتشاشات صحبتهای زیادی میکنند، ولی درباره ریشههای این وضعیت سخن نمیگویند. هم لازم است به ریشهها بپردازند و هم لازم است اقداماتی برای حل ریشهای معضلات به عمل آورند و اگر چنین نکنند باید بدانند که ناآرامی، اعم از اعتراض و اغتشاش، ادامه خواهد یافت. تاکنون مسئولان مختلف چند بار اعلام کردهاند که ناآرامیها پایان یافته، ولی میبینیم که ادامه دارد. علت، همین است که مسئولان به ریشهها نمیپردازند.
۲. عاقلانهترین سخن اینست که نظام جمهوری اسلامی باید بماند، ولی در چارچوب این نظام، اصلاحاتی صورت بگیرد. اگر کسانی با هر نام و عنوان درصدد براندازی باشند باید این واقعیت را درک کنند که با توجه به خواست اکثریت مردم کشور، براندازی غیرممکن است. علاوه بر این، مصلحت کشور نیز در ایجاد یک انقلاب جدید و به جان هم افتادن مردم نیست. سرانجام چنین اقداماتی جز هرج و مرج، خونریزی بیحاصل و عقبگرد نخواهد بود. راه صحیح، ایجاد تغییرات در روشهای حکمرانی است که میتواند در چارچوب قانون اساسی موجود انجام شود و همگان را به حقوق واقعی و مطالبات قانونی و مشروعشان برساند. قطعاً اگر مسئولان دست از توجیه و تهدید بردارند و به ریشهها بپردازند، این خواسته تحقق خواهد یافت و آرامش بر کشور حکمفرما خواهد شد.
۳. بدون پرداختن به ریشهها و ایجاد تغییرات در روشهای حکمرانی هم شاید بتوان آرامش را برقرار ساخت، ولی چنین آرامشی موقت خواهد بود و آتش نارضایتیها و اغتشاشات اگر خاموش شود فقط ظاهری خواهد بود و ریشهها به صورت «آتش زیر خاکستر» باقی خواهند ماند. مسئولان باید این نکته را درک کنند که خطر آتش زیر خاکستر از خطر خود آتش کمتر نیست.
۴. مسئولان ارشد نظام به گفتهها و نوشتههای «ایلیکوهن»ها و «کاترین شکدم»های داخلی تکیه و اعتماد نکنند و بر مبنای دادهها و تحلیلهای آنها تصمیم و موضع نگیرند. شرایط بدی که اکنون بر جامعه حاکم است، از نتایج القائات همینها و سایر عناصر افراطی در بخشهای مختلف است. جامع نگری و توجه کردن به نقطه نظرها و آراء عموم صاحبنظران، حتی منتقدان، از الزامات حکمرانی صالح است.
۵. مشکل را در اغتشاشگران خلاصه نکنید. اعتراض به روشهای حکمرانی در بخشهای مختلف از اقتصاد گرفته تا سیاست، فرهنگ، هنر، تجارت، اجتماعیات، قضاوت، تقنین و روابط بینالملل وجود دارد. تصور نکنید قشر خاموش جامعه که اکثریت قاطع مردم را تشکیل میدهند، از عملکردها رضایت دارند. آنها هم ناراضی هستند و اگر به اعتراضیون نمیپیوندند به این دلیل است که نگران سوءاستفادهها و به ویژه آینده این مسیر هستند. حساب این قشر خاموش و اکثریت قاطع از اغتشاشگران جداست، ولی از اعتراض کنندگان جدا نیست. آنها از طمعهای آمریکا، انگلیس، آلمان و رژیم صهیونیستی بیزارند و شبکههای کثیف و مزدوری همچون سعودی اینترنشنال، منوتو، العربیه، بیبیسی و… را بوقهای دشمنان ملت ایران میدانند، ولی از روشهای حکمرانی راضی نیستند و خواهان برخورد جدی با ریشههای بحران و ایجاد تغییرات اساسی در شیوههای حکمرانی هستند.
۶. پیشنهاد اینست که تقصیرها را بپذیرید و با مقصران برخورد کنید، به قصورها اعتراف و آنها را جبران نمائید، در سیاستهای بینالمللی و منطقهای تجدید نظر کنید، برجام را به سرانجام برسانید، شیوه جذب را در سیاست داخلی جایگزین شیوه طرد نمائید، افراطیون را که همه معتقدند کشور را دوقطبی کردهاند طرد کنید، عدالت را در تمام زمینهها جایگزین بیعدالتیها و تبعیضها نمائید، فاصله شوم طبقاتی را از بین ببرید، از مردم به خاطر برخوردهای نادرست عذرخواهی کنید، دلجوئی کردن را در دستور کار خود قرار دهید و با تقسیم عادلانه ثروتهای این کشور بر ثروت، رفاه را برای عموم مردم تأمین کنید. بدون انجام این حداقلها هیچ توفیقی در هیچ زمینهای به دست نخواهید آورد.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/49641