امام جواد(ع) را جوانترین امام شیعیان مینامند، امامی که امامتش در کودکی به وی رسید و با وجود رفتارها و بهانههای بنی اسرائیلی برخی پیروان سست دل و نافرمان، یادآور مقامی بود که عیسی در طفولیت از سوی خدایش کسب کرد و جایگاهی که سلیمان نبی پس از داوود به آن نائل آمد.
محمد بن علی بن موسی(ع) با وجود سن و سال خرد، چنان دانش وسیع و کلانی داشت که موجب حیرت درباریان مأمون و شخص وی، دانشمندان و عالمان زمانه خود شد.
هرچند برخی به دلیل سن کم جانشینیاش را نپذیرفتند، اما امام رضا(ع) در موارد متعددی امامت محمد بن علی(ع) را به اصحاب خود اعلام کرده بود.
در هر یک از کتابهای کافی، ارشاد، اعلام الوری و بحارالانوار، بابی درباره نصوص امامت محمد بن علی(ع) وجود دارد که به ترتیب ۱۴، ۱۱، ۹ و ۲۶ روایت را در این باره نقل کردهاند. از جمله: یکی از اصحاب امام رضا(ع) از او درباره جانشینش سؤال کرد، حضرت رضا (ع) با دست خود به فرزندش محمد تقی اشاره کرد. یا در روایتی فرمود: «این ابوجعفر است که به جای خود نشانده و مقام خود را به او واگذار کردهام.»
نه فقط در زمانه ما که از گذشته و زمانه حیات امام جواد(ع)، از فضائل و مناقبش نقلها شده. قطب راوندی از محمد بن میمون نقل میکند: حضرت جواد در ایامی که کودک بود و امام رضا هنوز به خراسان نرفته بود، سفری به مکه نمود و من نیز در خدمت آن حضرت بودم. چون خواستم برگردم، به آن حضرت گفتم: من میخواهم به مدینه بروم؛ کاغذی برای ابوجعفر محمد تقی بنویسید تا من ببرم.
حضرت تبسمی کرد و نامهای نوشت. من آن را به مدینه آوردم و در آن وقت چشمانم نابینا شده بود. موفق، حضرت محمد تقی را آورد در حالی که در مهد جای داشت من نامه را به آن حضرت دادم. حضرت به موفق فرمود «مهر از نامه بردار و کاغذ را باز کن».
سپس فرمود «ای محمد احوال چشمت چگونه است؟» عرض کردم «یابن رسول الله چشمم بیمار شده و بینائیاش از دست رفته». سپس حضرت دست به چشمان من کشید. از برکت دست آن حضرت چشمانم شفا یافت. پس من دست و پای آن جناب را بوسیدم و از خدمتش بیرون آمدم در حالی که بینا بودم.
همچنین نقل شده است که در سفر بازگشت امام جواد(ع) از بغداد به مدینه، گروهی، امام را تا بیرون شهر بدرقه کردند، هنگام مغرب امام جواد(ع) در حیاط مسجدی در کنار درخت سدری که تا آن زمان میوه نداده بود، وضو گرفتند و نماز خواندند. پس از نماز با مردم خداحافظی کردند و رفتند. فردای آن شب درخت به بار نشست و میوه داد و سبب شگفتی مردم شد. از شیخ مفید نقل کردهاند که سالها بعد این درخت را دیده و از میوه آن خورده است.
تبحر و تسلط امام جواد(ع) بر مسائل علمی و فقهی
از جمله مهمترین ویژگیهای محمد بن علی بن موسی(ع) تبحر و تسلط ایشان بر مسائل علمی و فقهی بوده است. تا آنجا که در مناظرات مختلف با بزرگترین دانشمندان و فقهای زمانه خود همواره پیروز بود و آوازه این توانایی بسیار پیچیده بود.
از مناظرات مهم امام که در زمان مأمون عباسی در بغداد صورت گرفت، مناظره با یحیی بن اکثم، فقیه دربار عباسی، بود. بنا بر برخی منابع شیعه، علت وقوع این مناظره، اعتراض سران عباسی به پیشنهاد ازدواج امام با ام الفضل از سوی مأمون بود. مأمون برای اثبات درستی تصمیم خویش، به آنان پیشنهاد کرد تا امام جواد(ع) را بیازمایند. آنان پذیرفتند و برای آزمودن آن حضرت، جلسه مناظرهای ترتیب دادند.
یحیی در مناظره، نخست مسئلهای فقهی درباره شخص مُحرمی که حیوانی را شکار کرده مطرح ساخت. امام جواد(ع) با مطرح کردن وجوه گوناگون برای مسئله، از یحیی بن اکثم پرسید منظور وی کدام وجه است. یحیی بن اکثم در جواب درماند. سپس خود امام جواد(ع) مسئله را با صورتهای مختلف آن پاسخ گفتند. درباریان و علمای عباسی پس از شنیدن جواب امام، بر تبحر ایشان در فقه اعتراف کردند.
گفتهاند که مأمون پس از مناظره گفت: «خدای را بر این نعمت سپاسگزارم که آنچه من اندیشیده بودم، همان شد».
رهبری شیعیان پس از علی بن موسیالرضا(ع) که با زهر کین مأمون عباسی به شهادت رسید، به فرزندی منتقل شد که او نیز پس از تنها ۲۵ سال سن و در اوج جوانی به زهر کینه دختر قاتل امام هشتم، ام فضل جام شهادت را نوشید.
- نویسنده :
- منبع :