سرمقاله ۱۹ دی شماره ۳۶۳۳ مورخه ۱۰ بهمنماه ۱۴۰۱ با عنوان «مراودات بینالمللی باید جدی گرفته شوند» به قلم محمود اکبری بدین شرح است:
دولت ابراهیم رئیسی از همان روزهای نخست حضور در قدرت، همواره بر ضرورت کشف مناطق و نقاط جدید توسعه روابط و تجارت خارجی و کاستن از اهمیت روابط تجاری ایران با جهان غرب و یا متحدان نزدیک آن سخن گفته است. به طور خاص کشورهای همسایه ایران و البته قدرتهایی نظیر چین و روسیه و کشورهای آسیای میانه، جهت توسعه مراودات خارجی مورد اشاره قرار میگرفتند.
در ابتدا اگرچه عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای و یا برخی اخبار توسعه همکاریهای ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیایی، جلوههایی امیدوار کننده از خود نشان داد؛ اما به تدریج چالشها و محدودیتها خود را به نمایش گذاشتند.
در مورد آسیای میانه، افکار عمومی و تجار و نخبگان این کشورها تصویر روشنی از تجارت با ایران ندارند. مسئلهای که تا حد زیادی تحت تأثیر تداوم تحریمها علیه کشورمان و در عین حال همکاریهای نزدیک و جدی این دسته از کشورها با دولتهای غربی به ویژه دولت آمریکا است.
در حوزه همسایگان ایران نیز شاهد در پیش گرفتن تحرکاتی از سوی آنها هستیم که لزوماً با منافع ملی ایران سازگار نیستند. به عنوان مثال، دولت مهدی السودانی در عراق به تازگی رویههای خاصی را در مورد کشورمان در پیش گرفته و اصرارهای شخص نخست وزیر به استفاده از واژه جعلی خلیج عربی حاکی از این است که هنوز زیرساختهای لازم جهت توسعه مناسبات ایران و عراق به ویژه در بخش تجاری فراهم نیست. البته که برنامه جدید دولت آمریکا جهت تحریم بانکهای همکار با ایران در خاک عراق بر محدودیتهای توسعه روابط تجاری با عراق افزوده است.
افغانستان دیگر همسایه ایران نیز از زمان قدرت گیری مجدد طالبان، رویههای نه چندان دوستانهای در رابطه با تهران در پیش گرفته و اگر درگیریهای جسته و گریخته مرزی میان دو طرف را کنار بگذاریم، روندی مثبت را در رابطه با مسائل مهم نظیر حق آب هیرمند و یا توسعه مناسبات تجاری شاهد نبودهایم.
کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به ویژه امارات متحده عربی نیز وضعیتی روشن دارند و مدتهاست که با تحرکات عینی و میدانی خود نظیر تن دادن به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی، این پیام را به تهران مخابره کردهاند که به دنبال ایجاد توازن در قدرت منطقهای هستند و بیش از آنکه ایران را دوستِ خود بدانند، رقیبشان تلقی میکنند.
در این فضا، تنشزاییهای جمهوری آذربایجان هم در جوار مرزهای شمال غرب ایران و البته روندها و رویکردهای خاص اخیر از چین و روسیه که حاکی از عیان شدن جلوههای عینیگرایانه سیاست آنها در قبال تهران است و البته تحرکات تازه اروپا جهت تحریم سپاه پاسداران و گسترش دامنه فشارهای اقتصادی علیه ایران نیز معادلاتی جدید و واقعی را وارد چهارچوبهای کلان توسعه تجارت خارجی ایران کرده و موانع و محدودیتها در این حوزهها را بیش از پیش عیان ساخته است.
در این فضا، شاید این نکته بیش از هر زمان دیگری برای تصمیم سازان کشورمان روشن شده که ایران باید با همه جهان و نه صرفاً بخشهایی از آن کار کند و هر چه دامنه مراودات بینالمللی ایران به ویژه در حوزه تجارت خارجی کاهش یابد، هزینهها و فشارها علیه ایران افزایش قابل توجهی پیدا خواهند کرد. موضوعی که به هیچ عنوان به نفع منافع و امنیت ملی کشور نیست.
دولت ابراهیم رئیسی از همان روزهای نخست حضور در قدرت، همواره بر ضرورت کشف مناطق و نقاط جدید توسعه روابط و تجارت خارجی و کاستن از اهمیت روابط تجاری ایران با جهان غرب و یا متحدان نزدیک آن سخن گفته است. به طور خاص کشورهای همسایه ایران و البته قدرتهایی نظیر چین و روسیه و کشورهای آسیای میانه، جهت توسعه مراودات خارجی مورد اشاره قرار میگرفتند.
در ابتدا اگرچه عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای و یا برخی اخبار توسعه همکاریهای ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیایی، جلوههایی امیدوار کننده از خود نشان داد؛ اما به تدریج چالشها و محدودیتها خود را به نمایش گذاشتند.
در مورد آسیای میانه، افکار عمومی و تجار و نخبگان این کشورها تصویر روشنی از تجارت با ایران ندارند. مسئلهای که تا حد زیادی تحت تأثیر تداوم تحریمها علیه کشورمان و در عین حال همکاریهای نزدیک و جدی این دسته از کشورها با دولتهای غربی به ویژه دولت آمریکا است.
در حوزه همسایگان ایران نیز شاهد در پیش گرفتن تحرکاتی از سوی آنها هستیم که لزوماً با منافع ملی ایران سازگار نیستند. به عنوان مثال، دولت مهدی السودانی در عراق به تازگی رویههای خاصی را در مورد کشورمان در پیش گرفته و اصرارهای شخص نخست وزیر به استفاده از واژه جعلی خلیج عربی حاکی از این است که هنوز زیرساختهای لازم جهت توسعه مناسبات ایران و عراق به ویژه در بخش تجاری فراهم نیست. البته که برنامه جدید دولت آمریکا جهت تحریم بانکهای همکار با ایران در خاک عراق بر محدودیتهای توسعه روابط تجاری با عراق افزوده است.
افغانستان دیگر همسایه ایران نیز از زمان قدرت گیری مجدد طالبان، رویههای نه چندان دوستانهای در رابطه با تهران در پیش گرفته و اگر درگیریهای جسته و گریخته مرزی میان دو طرف را کنار بگذاریم، روندی مثبت را در رابطه با مسائل مهم نظیر حق آب هیرمند و یا توسعه مناسبات تجاری شاهد نبودهایم.
کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به ویژه امارات متحده عربی نیز وضعیتی روشن دارند و مدتهاست که با تحرکات عینی و میدانی خود نظیر تن دادن به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی، این پیام را به تهران مخابره کردهاند که به دنبال ایجاد توازن در قدرت منطقهای هستند و بیش از آنکه ایران را دوستِ خود بدانند، رقیبشان تلقی میکنند.
در این فضا، تنشزاییهای جمهوری آذربایجان هم در جوار مرزهای شمال غرب ایران و البته روندها و رویکردهای خاص اخیر از چین و روسیه که حاکی از عیان شدن جلوههای عینیگرایانه سیاست آنها در قبال تهران است و البته تحرکات تازه اروپا جهت تحریم سپاه پاسداران و گسترش دامنه فشارهای اقتصادی علیه ایران نیز معادلاتی جدید و واقعی را وارد چهارچوبهای کلان توسعه تجارت خارجی ایران کرده و موانع و محدودیتها در این حوزهها را بیش از پیش عیان ساخته است.
در این فضا، شاید این نکته بیش از هر زمان دیگری برای تصمیم سازان کشورمان روشن شده که ایران باید با همه جهان و نه صرفاً بخشهایی از آن کار کند و هر چه دامنه مراودات بینالمللی ایران به ویژه در حوزه تجارت خارجی کاهش یابد، هزینهها و فشارها علیه ایران افزایش قابل توجهی پیدا خواهند کرد. موضوعی که به هیچ عنوان به نفع منافع و امنیت ملی کشور نیست.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/54681