۱۹ دی: رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با مرور و تبیین تحولات و برنامه‌ریزی‌های دوران پیامبر اسلام(ص) از قبل از بعثت و دوران مکه و مدینه، افزود: این نوع برنامه‌ریزی، تحوّل و مدیریت فرهنگی که آیات قرآن آن را به زیبایی منعکس کرده است، باید به عنوان الگوی تحوّل در انقلاب اسلامی بازشناسی و بازسازی شود.
نهمین نشست از دهمین دوره کرسی‌های آزاداندیشی با عنوان «راهبرد تحوّل؛ ضرورت گام دوم انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: در جلسه قبل، ۳۴سال دوره مبارزه امام راحل را به عنوان یک مصداق و الگویی از تحول مطرح کردیم. اینکه برنامه‌ریزی امام طی این مدت نتیجه داد و تحول بزرگی  با عنوان انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. در این جلسه هم می‌خواهم دوران پیامبر اکرم (ص) را بعنوان یک الگوی دیگر و الگوی تاریخی تحول مطرح کنم.
وی افزود: اعتقاد ما این است، پیامبر اکرم الگوی کامل اسلام در همه زمینه‌ها است؛ مخصوصاً الگوی تحول. من می‌خواهم یک مروری به تاریخچه پیامبر اسلام داشته باشم تا ببینیم که این تحولی که به عنوان یک الگو هست، چه مسیری طی کرده و چگونه به نتیجه رسیده است.
استاد مهاجرنیا سپس گفت: پیامبراکرم(ص) در سن چهل سالگی مبعوث می‌شوند ولی زمانی که مبعوث می‌شوند گویا از قبل برنامه‌ریزی شده بود. یعنی همین‌طوری اتفاقی نبود که یکدفعه جبرئیل نازل شود و بگوید شما پیغمبر شدید، اگر اینطوری باشد پس هر کسی را می‌توانند پیغمبر کنند. در حالی که یک برنامه‌ریزی قبل از بعثت بوده است.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: خداوند در قرآن می فرماید: ما هیچ پیغمبری را نفرستادیم مگر اینکه از میان قومش و با زبان و فرهنگ قومش باشد، در واقع شخصی باشد که مورد اقبال باشد؛ ولو اینکه حرف‌های او را نمی‌پذیرفتند ولی نمی توانستند به او ایرادی بگیرند. پیامبر گویا قبل از شب مبعث، چهل سال تحت تعلیم و تربیت بوده است، دقیقاً در دوره جاهلیت خدا روی او کار کرده است. او را آماده کرده است. لذا در قبل از اسلام، تا چهل سالگی، کارهایی که شما از پیغمبر سراغ دارید، همه نشان می‌دهد که حضرت تحت یک برنامه‌ و تربیت و آموزش قرار داشته است.
وی به ویژگی «امین بودن» پیامبر در مکه اشاره کرد و گفت: به هر حال مجموعه رفتار و گفتار و کردار و حسن و سلوک و احترامی که به دیگران می‌گذاشتند، احترامی که به عقاید مختلف در مکه می‌گذاشتند. همه اینها نشان می‌دهد که گویا پیامبر تحت یک آموزش و یک برنامه‌ریزی‌ قرار داشته است.
استاد مهاجرنیا بیان داشت: در مکه قبل از اسلام، یهودی، مسیحی، مشرک و بت‌پرست بود. ۳۶۰ بت در خانه کعبه بود ولی پیامبر سابقه نداشت که به کسی توهین کند، فحش بدهد، بد بگوید، بداخلاقی کند. حتی به بت‌ها جسارت نمی‌کرد. این خیلی اهمیت دارد. گویا اصلاً یک برنامه‌ای هست برای اینکه ایشان بتواند به مقصد نهایی برسد.
وی با اشاره به اینکه رفتار پیامبر اکرم یک اعتماد عمومی نسبت به حضرت ایجاد کرده بود، گفت: همه این چیزها دست به دست هم می‌داد که خداوند رسالتش را به حضرت ابلاغ کرد که از امروز مأموری که «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ»، با نام خدا حرکت کنی. قیام توحیدی را در بین همین مردم شروع کنی.
استاد حوزه و دانشگاه با تأکید برای اینکه گویا خداوند به او می‌گوید که فعلاً این رسالت را علنی نکن. گفت: دلیل علنی نکردن هیچ‌جا نیامده است، وقتی تحلیل می‌کنیم، می‌بینیم یک رسالت بزرگی می‌خواهد اتفاق بیفتد، آرام آرام باید به مردم گفته شود. به هر حال آمادگی قبلی نبود، نیاز به برنامه‌ریزی داشت. می‌خواهد یک تحول بزرگی اتفاق بیفتد و نیاز به زمینه سازی دارد.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهرافزود: بعد از سه سال، خداوند به او می‌گوید: «وَ أَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الْأَقْرَبين» برو به اقوام، عشیره و نزدیکانت ابلاغ کن، یک سؤال این است که در این سه سال پیامبر چکار می‌کرده است؟ سه سال چیز کمی نیست. اصلاً چرا سه سال؟ اینها رمز و رازهایی است که یک بخشی از آن را عقل انسان می‌فهمد.



استاد مهاجرنیا بیان داشت: حضرت ابلاغ می‌کند و ابلاغ او هم بسیار حساب شده و دقیق است، برای اینکه پیامبر برنامه‌‌ریزی دارد، می‌خواهد یک تحول ایجاد کند. الآن حاکمیت قریش، حاکمیت شرک وبت‌خانه است؛ یعنی بزرگترین بت‌خانه در کعبه است. اصلاً مکه شهر بت‌ها است. خانه توحید بوده ولی بیشترین بت‌خانه در کعبه بوده است. در این شهر حضرت برنامه‌ریزی یک تحول را در پیش می‌گیرد.
وی سپس گفت: پیامبر به محض اینکه رسالتش را علنی می کند درآن جلسه غوغایی می‌شود. یک عده‌ای همان‌جا اعتراض می‌کنند، یک عده‌ای جلسه را ترک می کنند و موضع‌گیری‌ها علیه حضرت شروع می‌شود. از فردا توطئه‌ها، تهدیدها و تحقیرها شروع می‌شود.
وی افزود:  پیامبر مأمور تحول است. آیا او در این شرایط می‌تواند پاسخ بدهد؟ اگر کسی به او ناسزا گفت، حضرت باید جواب او را بدهد؟ اگر کسی به او سنگ زد، او هم به او سنگ بزند؟حتی در تاریخ نیامده که پیامبر متعرض بت‌ها شده باشد. در این جامعه مأمور است که تحول ایجاد کند. در این جامعه اصلاً ظرفیت نیست ولی حضرت بنا است که ظرفیت ایجاد کند. بنا است که این تهدیدات را به فرصت تبدیل کند و از این فرصت برنامه اش را انجام دهد.
استاد مهاجرنیا افزود: در آیه قرآن خطاب به پیامبر می فرماید: «أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكين‏» اعراض کن. یک مقدار کناره بگیر. با آنها درگیر نشو. اعراض کن؛ یک برنامه تحولی است. یعنی شما اگر واقعاً می‌خواهید تحول ایجاد کنید نمی‌توانید بروید با همه درگیر شوید. یک مقدار کنار بکشید. بگذار فحش بدهند. بگذار هر چه می‌خواهند به تو بگویند، خاکستر روی سرت بریزند، سنگ به تو بزنند، طرفداران تو را شکنجه کنند. لذا «أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكين» برنامه بسیار مهمی است.
وی بیان داشت: پس از علنی کردن رسالت پیامبر، کار به جایی می رسد که  به پیامبر پیشنهاد می‌دهند که یک سال ما می‌آییم مثلاً مسلمان می‌شویم، یک سال هم تو بیا مشرک شو، بالاخره با هم تعامل کنیم. یعنی بهترین پیشنهاد آنها این بوده است. این را وقتی به او می‌گویند سوره کافرون نازل می‌شود. به پیامبر خدا اخطار می‌دهد اصلاً نزدیک این پیشنهاد نشو. بگو «قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ‏» چیزهایی که شما قبول دارید من قبول ندارم. بت‌پرستی شما را من هرگز قبول نمی‌کنم. «لَكُمْ دينُكُمْ وَ لِيَ دين». من دینم برای خودم، شما هم دین‌تان برای خودتان.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: این نوع تفکر در برنامه‌ریزی تحول پیامبر بسیار مهم است، یعنی یک کسی برنامه‌ریزی کرده و می خواهد این شبه جزیره را متحول کند. آنها هم این طرف نمی‌آیند. یک چنین پیشنهادی هم دارند. بهترین و عاقلانه‌ترین کار این است که درگیر اینها نشوی. وقتی نمی‌پذیرند، این مسیر را رها کن، برو سراغ برنامه بعدی. و این برنامه‌ریزی پیامبر خیلی زیبا و جالب است.
وی سپس گفت: درطول این 13سال پیامبر در کنار قریش، در کنار خطرناک‌ترین و جاهل‌ترین آدم‌های تاریخ، با برنامه‌ریزی زیرساخت‌های فکری یک تمدن را طراحی می‌کند. برنامه‌ریزی پیامبر در قرآن گزارش شده است. یعنی مجموعه کارهایی که خداوند به پیامبر می‌گوید این کار را نکن، اینطوری با آنها رفتار نکن. با آنهااخلاق به خرج بده. وقتی مجموعه اینها را کنار هم بگذاریم، می‌بینیم که عجب دستور‌العملی و الگویی، و پیامبر چقدر حساب‌شده و با برنامه پیش رفته است.
وی بیان داشت: در بعضی از سوره‌ها اینطور گزارش شده که می‌گوید یا رسول الله برنامه‌ریزی را ادامه بدهید. می‌گوید به لحاظ فکری، اعتقادی و ایدئولوژی، بنیادهای فکری تازه مسلمان‌ها را تقویت کن. مأموریت تو این است که اینها را محکم کنی. اعتقادات آنها قوی شود،  باورشان به توحید، به قیامت، به اصول دین در همه عرصه‌ها را تقویت کن و این کار بزرگی است که اتفاق می‌افتد. در اکثر سوره‌های مکّی این بُعد تقویت می‌شود .
استاد مهاجرنیا افزود: پیامبر هر چه جلو می رود فشارها دشمن سنگین می‌شود از این طرف هم برنامه‌ریزی‌های پیامبرسنگین‌تر می‌شود. در یک مرحله‌ای خداوند شروع می‌کند به گزارش‌ها و تجربه‌هایی از انبیای گذشته. داستان و قصه انبیاء را به پیامبر می‌گوید. مثلاً داستان حضرت موسی دقیقاً داستانی است که صفر تا صد آن داستان‌های سیاسی است. هفتاد سال حضرت با فرعون مبارزه کرده است، دعوت و تبلیغ کرده است و نهایتاً خداوند او را نجات داده است. خداوند می‌فرماید که این داستان عبرتی است برای شما،« فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ» اینها اصلاً یک آموزش سیاسی برای ارتقای بینش یک کسی است که می‌خواهد تحول ایجاد کند.
وی با اشاره به اینکه خداوند در مرحله اول آموزش‌های اعتقادی و مبنایی و مرحله دوم تجربه انبیاء را به پیامبر می‌گوید، افزود: در مرحله سوم خداوند سریع به پیامبر می‌گوید که تو هم وارد عمل شو. «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ». این داستان‌هایی که به تو گفتیم، این آموزشی که به تو دادیم برای این بود که تو هم تحول ایجاد کنی. بنابراین رسماً به پیامبر می‌گوید که دیگر وارد عمل شو، بایست، مقاومت کن و تحول ایجاد کن.
وی سپس گفت: در برخی از سوره‌ها مخصوصاً سوره‌های آخر مکه، دقیقاً این سه بُعد آموزش داده می‌شود. یعنی یک برنامه تحولی به این سه چیز نیاز دارد، امام راحل هم وقتی می‌خواست در ایران تحول ایجاد کند، اولین چیزی که لازم بود، باید مردم را به لحاظ اعتقادی آشنا می‌کرد. بینش را بالا می‌برد. آموزش می‌داد. جامعه به یک رشد و بلوغی می‌رسید. شما ببینید روزی که امام را تبعید کردند، خیلی اتفاق خاصی نیفتاد ولی روزی که همان امام تبعیدی برمی‌گردد، آگاهی و بینش مردم چقدر زیاد شده است.
استاد مهاجرنیا افزود: بعد از این مراحل کاربه یک جایی می‌رسد که پیامبر دیگر تصمیم می‌‌گیرد که باید کاری کرد. اینها را که می‌گویم در واقع مفهوم آیات قرآن هست. آگاهی بالا رفته است، تجربه خوبی در اختیارشان هست، شرایط هم آماده هست، مسلمان‌ها هم همه آماده هستند که یک تحول ایجاد شود. یعنی مسلمانانی که به شعب‌ابی‌طالب تبعید شدند، وقتی برگشته‌اند کسانی هستند که آماده تحول هستند.
وی برنامه بعدی پیامبر برای تحول را «هجرت» دانست و گفت: پیامبر می‌بینند که در مکه، آن تحولی که مورد نظر هست فعلاً ظرفیتش نیست. لذا نمایندگانی را به مناطق دیگر می فرستند تا ببینند این تحول را از کدام نقطه باید ادامه دهند. پس از بررسی‌ها شهر مدینه مقصد هجرت پیامبر اکرم(ص) شد.
استاد مهاجرنیا افزود: اینها برنامه‌ریزی است. پشت این تصمیم ها فکر و اندیشه است. نقطه استراتژیک مدینه برای هدف بعدی بسیار مهم بود. اگر پیامبر به جای دیگر می‌رفت، معلوم نبود که موفق می‌شد. لذا مدینه انتخاب می‌شود، این کاملاً برنامه‌ریزی شده و حساب شده است. هجرت اتفاق می‌افتد و هجرت یک نقطه تاریخی می‌شود. هجرت در تاریخ اسلام و در برنامه‌ریزی تحولی پیامبر آنقدرمهم بود که مبدأ تاریخ شد؛ در حالی که 13 سال قبل آن هم بخشی از اسلام است.
وی افزود: گویا هر تحولی یک «راهبرد هجرت» می‌خواهد. اگر امام راحل هم به ترکیه و نجف تبعید نمی‌شد، اگر در کنار حرم امیرالمؤمنین نمی‌رفت تاآنجا برنامه‌ریزی کند، واقعاً معلوم نبود این اتفاق بزرگ بیفتد. نجف برای تحول امام بسیار تأثیرگذار بود. مدینه و هجرت پیامبر هم در تحول بزرگ ایشان بسیار تأثیرگذار بود.
وی سپس به ساخت مسجد از جمله کارهای پیامبر اشاره کرد و گفت: این کار برای ایجاد پایگاه و ارتباط مردمی‌اش بسیار مهم بود. مسجد در مدینه دارالاماره بود، پیامبر کارهای سیاس‌اش را آنجا انجام می‌داد، محل بسیج مردم برای جنگ‌ها و برنامه های دیگر بود. محل قضاوت‌ ها بود، محل سؤال و جواب‌ها و مسائل دینی و آموزش و... بود. همه اینها در مسجد انجام می‌شد.
وی ادامه داد: آشتی و پیمان اخوتی که پیامبر در مدینه ایجاد کرد فوق‌العاده اساسی و مهم بود. یک بخشی از این مردمی که مهاجر بودند، از بیرون به آنجا رفته بودند، با اهالی خود مدینه، بین اینها اخوت برقرار کرد برای آنها تازگی داشت که برای اولین بارعقد اخوت بخوانند.
وی افزود: پیامبر همه این کارها را انجام می‌دهد و در واقع یک نظام اجتماعی متناسبی شکل می‌گیرد،مدینه می‌شود مرکز حکومت اسلامی با همه ابعاد و زوایای آن و انقدر اقتدار و هویت پیدا می‌شود که از این به بعد جنگ‌هایی علیه ایشان ایجاد می کنند. خود آن جنگ‌ها هم بسیار مهم هستند. جنگ در انسجام ووحدت ملی، در ایجاد تعصب و در تثبیت اعتقادات خیلی تأثیر دارد. جنگ بدر و احد پیش می آید و تأثیر شکست در احد بیشتر از پیروزی در بدر بود.
وی بیان داشت: مجموعه این اقدامات نشان دهنده این است که پیامبر به سمت یک تحول اساسی پیش می‌رود یعنی تک تک این ریزه‌کاری‌های دورۀ مکه و این تحولاتی که در مدینه دارد اتفاق می‌افتد، پیامبر را آماده می‌کند برای اینکه در شبه‌جزیره تحول ایجاد کند. پایگاه قدرت را آنچنان قوی کرده است که آرام آرام به سمت این می‌رود که ما باید این تحولی که در مدینه ایجاد شده را گسترش بدهیم.
وی از فتح مکه بعنوان گسترش تحول پیامبر نام برد و گفت: پس از آن پیامبر به چند کشور و امپراطوری بزرگ دنیای آن روز نامه می‌نویسد و اینها را دعوت به اسلام می‌کند. حالا ببینید یک مسیر تحولی در پیش گرفته شده و به جایی رسیده که یک انسان کم کم جنبش سیاسی ایجاد می‌کند، این جنبش گسترش پیدا می‌کند، آرام آرام تبدیل به یک نظام سیاسی می‌شود. پیامبر در سال‌های آخر عمرش نامه‌هایی که به این طرف و آن طرف می‌نویسد، همه را دعوت می‌کند و فکر آینده هست، فکر جانشین خودش هست و برای آینده هم برنامه‌ریزی‌ می‌کند.
 وی در پایان گفت: همه اینها حرکت پیامبر اسلام را به عنوان یک الگویی از تحول نشان می‌دهد که می‌شود بر اساس آن برنامه‌ریزی کرد و البته همه اینها باید دقیق بازسازی و تبدیل به نمادها و نشانه‌هایی شوند؛برای اینکه بدانیم که یک تحول از چه نقطه‌ای شروع می شود. همۀ این فراز و فرود، فرایند، کارکرد، اهداف، عملکردها، نقش انسان‌ها و نقش نیروهای کلیدی در برنامه پیامبر فوق‌العاده جدی است و به عنوان یک الگویی در تحول انقلاب اسلامی باید بازسازی شود. این الگو وجود دارد و باید به آن تأسی کرد همانطوری که خود خداوند هم می‌فرماید که « لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» پیامبر اسوه و نمونه و الگو بود؛ الگویی که شما به آن تأسی کنید و از آن عبرت بگیرید.

  • نویسنده :
  • منبع :