19 دی: کاهش آب دریای خزر و احتمال خشک شدن نواحی ساحلی دریای خزر، حقیقتی هولناک است که در آینده نه چندان دور میتواند به یک واقعیت تبدیل شود. طی ماههای گذشته گزارشهای گستردهای از سدسازیهای روسیه بر روی رودخانه «ولگا» به عنوان سرچشمه اصلی تامین آب دریای خزر منتشر شده که حالا این امر صدای تهران را بلند کرده است.
به گزارش «تجارت»، کاهش آب دریای خزر و احتمال خشک شدن نواحی ساحلی دریای خزر، حقیقتی هولناک است که در آینده نه چندان دور میتواند به یک واقعیت تبدیل شود. طی ماههای گذشته گزارشهای گستردهای از سدسازیهای روسیه بر روی رودخانه «ولگا» به عنوان سرچشمه اصلی تامین آب دریای خزر منتشر شده که حالا این امر صدای تهران را بلند کرده است. البته این تنها ایران نیست که نسبت به این مساله ابراز نگرانی کرده، بلکه دیگر کشورهای مجاور دریای خزر نیز نسبت به این موضوع واکنش نشان دادهاند.
اخیرا علی سلاجقه رئیس سازمان محیط زیست درباره کاهش آب در دریای خزر، اظهار کرد: ورودیهای دریای خرز از سوی کشورهای همسایه بسته شده است مخصوصا ورودی رود ولگا بسته شده است. از طرفی میزان بارش در کل حوزه آبخیز دریای خزر کاهش یافته است. ورودی دریای خزر کاهش یافته و تراز آب دریا در حال پایین رفتن است و در برخی آمار و اطلاعات اعلام شده که قریب یک متر در ۴-۵ سال اخیر دریا عقب نشینی داشته است. در سال به طور میانگین دریای خزر ۲۰ سانتی متر عقبنشینی میکند.
البته رئیس سازمان محیط زیست با بیان اینکه «امیدواریم در قالب کنوانسیون تهران بتوانیم هم حقآبهها و هم آلایندگی را حل کنیم»، تصریح میکند: «کشورهای همسایه دریای خزر در زمینه اجرای پروژههای مشترک مشکلی ندارند ولی در زمینه استقرار دبیرخانه کنوانسیون مشکل وجود دارد که اگر این مشکل حل شود، پروژهها قابل استفاده است. امیدواریم کشورهای همسایه به توافق برسند و حقآبهها رها شود و آب به خزر برسد. احتمال اینکه بارش ها در پاییز امسال وضعیت بهتری داشته باشد هم وجود دارد.»
در همین زمینه قبلتر عبدالجلال ایری، نماینده مردم گلستان و عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی، نیز از اقدام ایران برای دریافت حقآبه رود ولگا از روسیه در پی مسدود کردن این رود که منجر به عقبنشینی آب دریای خزر و وارد شدن خسارت به سواحل کشورمان شده خبر داد. وی با تأکید بر اینکه باید وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نسبت به این موضوع ورود و اقدام کند، افزود: پاسخ مثبت وزارت خارجه کشورمان در خصوص پیگیری موضوع مذکور را دریافت کردهایم و اسناد و مکاتبات مرتبط با این موضوع نیز موجود است.
مسدود کردن ولگا و مرگ خاموش خزر
بیش از ۱۳۰ رودخانه به دریای خزر میریزند و رود ولگا به تنهائی نزدیک به ۸۵ درصد آب دریای خزر را تأمین میکند که احداث سدهای جدید توسط روسیه «۴۰ سد ساخته شده و ۱۸ سد دیگر در دست مطالعه و ساخت» بر روی رودخانه قابل کشتیرانی ولگا موجب کاهش دبی آب ورودی به دریای خزر و آغاز روند عقب نشینی آب در ساحل جنوبی آن شده است.
کارشناسان بر این باور هستند که آب دریای خزر هر ۲۵ سال عقب نشینی و سپس پیشروی میکند. اما طی پنج سال گذشته که وارد دوره پیشروی آب دریا شدهایم، آب دریا همچنان پسروی میکند (درضمن که بر اساس گزارش ناسا در ابتدای سال هفتم پروسه خشکی و گرمای ۳۷ ساله بسر میبریم) با توجه به این امر این نگرانی بوجود میآید که چند سال دیگر با عقب نشینی آب دریا و با توجه به شیب رو به شمال منطقه لایروبی کانال آشوراده همین اندک آب خلیج گرگان نیز توسط دریای خزر مکیده شده و روند خشکی خلیج تسریع شود. از نگاه فعلان محیط زیست این وضعیت خطر خشک شدن خلیج گرگان را سریعتر کرده و ممکن است این خلیج را به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار کند.مساله خزر تنها قطع آب از سوی روسیه و مسدود کردن ولگا نیست
محمد درویش، پژوهشگر، کویرشناس و عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع ایران در گفتوگو با «تجارت» در ارتباط با مساله بستن «ولگا» توسط روسیه بر روی دریای خزر، گفت: «مهمترین رودخانهای که میتواند حیات دریاس خزر را تثبیت بکند، رودخانه ولگا است. رودخانهای که 1692 کیلومتر طول دارد. اگر طول این رودخانه را با زاینده رو ایران که طول 400 کیلومتر است، متوجه عظمت آن خواهیم شد. ولگا 900 میلیارد متر مکعب آورد دارد. کل آب ایران در سال معادل 105 میلیارد مترمکعب است؛ این آمار بدین معنا است که این رودخانه به تنهایی قریب به 9 برابر کل ایران آب تولید میکند. مابقی کشورهای حاشیه خزر شامل قزاقستان، ترکمنستان، ایران و جمهوری آذربایجان، در رویاییترین شرایط 10 میلیارد مترمکعب آب به سمت خزر رها نمیکردند. یعنی رودخانههایی که رد دیگر کشورها هستند و به سوی خزر سرازیر میشوند، اکثریت آب خود را در داخل نگه میدارند. بعد از ولگا رودخانه «ارس» بزرگترین سرچشمه آب دریاچه خزر است که آنهم 10 میلیاردمتر مکعب آب نمیشد. دیگر رودخانههای ایران همچون سفید رود، اترک، گرگان رود نیز بودند که حالا خشک شدهاند. ایران در حوزه این رودخانهها سدسازیهای زیادی داشته است.
صلاحیت لازم برای اخطار و هشدار به روسیه وجود ندارد
این فعال محیط زیست در بخشی دیگر از اظهارات خود تاکید کرد: «باید توجه داشته باشیم ایران در حوزه بالادستی رودخانههای خود که به خزر وارد میشدند، سدسازیهای بزرگی انجام داده است. لذا ما صلاحیت لازم برای هشدار و اخطار به روسیه را نداریم. دیگر کشورهای حوزه خزر نیز همین وضعیت را دارند. اگر تمامی کشورهای حاشیه خزر حاضر نشوند به یک معاهده بینالمللی تن بدهند و رژیم حقوقی خزر را به رسمیت بشناسند و حقآبه خزر را رعایت کنند، آینده این دریاچه بسیار تیره و تار خواهد بود. بدون تردید همان بلایی که سر «آرال» و «دریاچه ارومیه» آمد، در خزر هم تکرار میشود. شایان ذکر است که چشمانداز آینده این است که تبخیر از سطح خزر افزایش و نیاز آبی کشورهای این حوزه به آب دریاچه بشدت افزایش مییابد. همچنین بارندگیها کاهش پیدا خواهد کرد.» وی افزود: «اگر کشورهای حاشیه خزر به زودی نتوانند یک موافقتنامه را امضا کنند، مرگ دریاچه بسیار نزدیک خواهد بود. بهترین وضعیت در ارتباط با دریاچه خزر در ایران است؛ این دریاچه در حوزه مجاور ایران، 90 متر عمق دارد. این در صورتی است که در دیگر کشورها عمق دریاچه به مراتب کمتر است. در صورت تداوم وضعیت کنونی، با بحرانی بسیاری بزرگ مواجه خواهیم شد که منجر به تولید نمک و گردوخاک خواهد شد. این موضوع نه تنها 5 کشور حاشیه خزر را متاثر خواهد کرد، بلکه ترکیه، گرجستان، ارمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان و چین را از یک فاجعه بزرگ متاثر خواهد کرد.»
خشک شدن خزر برای ایران یک فاجعه و بحران بزرگ زیست محیطی خواهد بود
محمد درویش در بخشی دیگر از اظهارات خود تاکید کرد: «به طور حتم خشک شدن سواحل خزر و ادامه روند کنونی، منجر به بحرانی بزرگ برای ایران خواهد شد. خشک شدن خزر به معنای از بین رفتن رویشهای هیرکانی و جنگلهای شمال کشور خواهد بود. مهمتر از نابودی رویشگاههای طبیعی، نابودی سرمایههای انسانی در نتیجه این وضعیت است. کشورهایی در جهان هستند که میانگین بارندگی آنها یک دهم ایران است و حدود 90 درضد کشورشان را بیابان تشکیل میدهد اما درآمد سرانه و تولید ناخالص داخلیشان، چندین برابر ایران است. کشورهایی نیز هستند که چند برابر ایران تراکم جنگل و زیست محیطی دارند اما از ایران فقیرتر هستند. بنابراین، وجود یا عدم جنگل یا رویش گیاهی دلیلی بر کیفیت رفاه مردم نیست. هنر مسئولان این است که چگونه از سرمایههای انسانی با توجه به وضعیت اکولوژیک خود برای توسعه بهره بگیرد. متاسفانه در این زمینه فهمی دقیق از سهم بومشناسی در چیدمان توسعه وجود ندارد.»
اخیرا علی سلاجقه رئیس سازمان محیط زیست درباره کاهش آب در دریای خزر، اظهار کرد: ورودیهای دریای خرز از سوی کشورهای همسایه بسته شده است مخصوصا ورودی رود ولگا بسته شده است. از طرفی میزان بارش در کل حوزه آبخیز دریای خزر کاهش یافته است. ورودی دریای خزر کاهش یافته و تراز آب دریا در حال پایین رفتن است و در برخی آمار و اطلاعات اعلام شده که قریب یک متر در ۴-۵ سال اخیر دریا عقب نشینی داشته است. در سال به طور میانگین دریای خزر ۲۰ سانتی متر عقبنشینی میکند.
البته رئیس سازمان محیط زیست با بیان اینکه «امیدواریم در قالب کنوانسیون تهران بتوانیم هم حقآبهها و هم آلایندگی را حل کنیم»، تصریح میکند: «کشورهای همسایه دریای خزر در زمینه اجرای پروژههای مشترک مشکلی ندارند ولی در زمینه استقرار دبیرخانه کنوانسیون مشکل وجود دارد که اگر این مشکل حل شود، پروژهها قابل استفاده است. امیدواریم کشورهای همسایه به توافق برسند و حقآبهها رها شود و آب به خزر برسد. احتمال اینکه بارش ها در پاییز امسال وضعیت بهتری داشته باشد هم وجود دارد.»
در همین زمینه قبلتر عبدالجلال ایری، نماینده مردم گلستان و عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی، نیز از اقدام ایران برای دریافت حقآبه رود ولگا از روسیه در پی مسدود کردن این رود که منجر به عقبنشینی آب دریای خزر و وارد شدن خسارت به سواحل کشورمان شده خبر داد. وی با تأکید بر اینکه باید وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نسبت به این موضوع ورود و اقدام کند، افزود: پاسخ مثبت وزارت خارجه کشورمان در خصوص پیگیری موضوع مذکور را دریافت کردهایم و اسناد و مکاتبات مرتبط با این موضوع نیز موجود است.
مسدود کردن ولگا و مرگ خاموش خزر
بیش از ۱۳۰ رودخانه به دریای خزر میریزند و رود ولگا به تنهائی نزدیک به ۸۵ درصد آب دریای خزر را تأمین میکند که احداث سدهای جدید توسط روسیه «۴۰ سد ساخته شده و ۱۸ سد دیگر در دست مطالعه و ساخت» بر روی رودخانه قابل کشتیرانی ولگا موجب کاهش دبی آب ورودی به دریای خزر و آغاز روند عقب نشینی آب در ساحل جنوبی آن شده است.
کارشناسان بر این باور هستند که آب دریای خزر هر ۲۵ سال عقب نشینی و سپس پیشروی میکند. اما طی پنج سال گذشته که وارد دوره پیشروی آب دریا شدهایم، آب دریا همچنان پسروی میکند (درضمن که بر اساس گزارش ناسا در ابتدای سال هفتم پروسه خشکی و گرمای ۳۷ ساله بسر میبریم) با توجه به این امر این نگرانی بوجود میآید که چند سال دیگر با عقب نشینی آب دریا و با توجه به شیب رو به شمال منطقه لایروبی کانال آشوراده همین اندک آب خلیج گرگان نیز توسط دریای خزر مکیده شده و روند خشکی خلیج تسریع شود. از نگاه فعلان محیط زیست این وضعیت خطر خشک شدن خلیج گرگان را سریعتر کرده و ممکن است این خلیج را به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار کند.مساله خزر تنها قطع آب از سوی روسیه و مسدود کردن ولگا نیست
محمد درویش، پژوهشگر، کویرشناس و عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع ایران در گفتوگو با «تجارت» در ارتباط با مساله بستن «ولگا» توسط روسیه بر روی دریای خزر، گفت: «مهمترین رودخانهای که میتواند حیات دریاس خزر را تثبیت بکند، رودخانه ولگا است. رودخانهای که 1692 کیلومتر طول دارد. اگر طول این رودخانه را با زاینده رو ایران که طول 400 کیلومتر است، متوجه عظمت آن خواهیم شد. ولگا 900 میلیارد متر مکعب آورد دارد. کل آب ایران در سال معادل 105 میلیارد مترمکعب است؛ این آمار بدین معنا است که این رودخانه به تنهایی قریب به 9 برابر کل ایران آب تولید میکند. مابقی کشورهای حاشیه خزر شامل قزاقستان، ترکمنستان، ایران و جمهوری آذربایجان، در رویاییترین شرایط 10 میلیارد مترمکعب آب به سمت خزر رها نمیکردند. یعنی رودخانههایی که رد دیگر کشورها هستند و به سوی خزر سرازیر میشوند، اکثریت آب خود را در داخل نگه میدارند. بعد از ولگا رودخانه «ارس» بزرگترین سرچشمه آب دریاچه خزر است که آنهم 10 میلیاردمتر مکعب آب نمیشد. دیگر رودخانههای ایران همچون سفید رود، اترک، گرگان رود نیز بودند که حالا خشک شدهاند. ایران در حوزه این رودخانهها سدسازیهای زیادی داشته است.
صلاحیت لازم برای اخطار و هشدار به روسیه وجود ندارد
این فعال محیط زیست در بخشی دیگر از اظهارات خود تاکید کرد: «باید توجه داشته باشیم ایران در حوزه بالادستی رودخانههای خود که به خزر وارد میشدند، سدسازیهای بزرگی انجام داده است. لذا ما صلاحیت لازم برای هشدار و اخطار به روسیه را نداریم. دیگر کشورهای حوزه خزر نیز همین وضعیت را دارند. اگر تمامی کشورهای حاشیه خزر حاضر نشوند به یک معاهده بینالمللی تن بدهند و رژیم حقوقی خزر را به رسمیت بشناسند و حقآبه خزر را رعایت کنند، آینده این دریاچه بسیار تیره و تار خواهد بود. بدون تردید همان بلایی که سر «آرال» و «دریاچه ارومیه» آمد، در خزر هم تکرار میشود. شایان ذکر است که چشمانداز آینده این است که تبخیر از سطح خزر افزایش و نیاز آبی کشورهای این حوزه به آب دریاچه بشدت افزایش مییابد. همچنین بارندگیها کاهش پیدا خواهد کرد.» وی افزود: «اگر کشورهای حاشیه خزر به زودی نتوانند یک موافقتنامه را امضا کنند، مرگ دریاچه بسیار نزدیک خواهد بود. بهترین وضعیت در ارتباط با دریاچه خزر در ایران است؛ این دریاچه در حوزه مجاور ایران، 90 متر عمق دارد. این در صورتی است که در دیگر کشورها عمق دریاچه به مراتب کمتر است. در صورت تداوم وضعیت کنونی، با بحرانی بسیاری بزرگ مواجه خواهیم شد که منجر به تولید نمک و گردوخاک خواهد شد. این موضوع نه تنها 5 کشور حاشیه خزر را متاثر خواهد کرد، بلکه ترکیه، گرجستان، ارمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان و چین را از یک فاجعه بزرگ متاثر خواهد کرد.»
خشک شدن خزر برای ایران یک فاجعه و بحران بزرگ زیست محیطی خواهد بود
محمد درویش در بخشی دیگر از اظهارات خود تاکید کرد: «به طور حتم خشک شدن سواحل خزر و ادامه روند کنونی، منجر به بحرانی بزرگ برای ایران خواهد شد. خشک شدن خزر به معنای از بین رفتن رویشهای هیرکانی و جنگلهای شمال کشور خواهد بود. مهمتر از نابودی رویشگاههای طبیعی، نابودی سرمایههای انسانی در نتیجه این وضعیت است. کشورهایی در جهان هستند که میانگین بارندگی آنها یک دهم ایران است و حدود 90 درضد کشورشان را بیابان تشکیل میدهد اما درآمد سرانه و تولید ناخالص داخلیشان، چندین برابر ایران است. کشورهایی نیز هستند که چند برابر ایران تراکم جنگل و زیست محیطی دارند اما از ایران فقیرتر هستند. بنابراین، وجود یا عدم جنگل یا رویش گیاهی دلیلی بر کیفیت رفاه مردم نیست. هنر مسئولان این است که چگونه از سرمایههای انسانی با توجه به وضعیت اکولوژیک خود برای توسعه بهره بگیرد. متاسفانه در این زمینه فهمی دقیق از سهم بومشناسی در چیدمان توسعه وجود ندارد.»
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/63059