19 دی: رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با بیان اینکه در لایحه هفتم توسعه کشور به مشارکت مردم در اقتصاد توجه نشده است، گفت: در این لایحه توازنی در توسعه دیده نمی‌شود.
برنامه هفتم توسعه از طرف سازمان برنامه و بودجه تهیه شده و در بیست و چهار فصل تنظیم و به مجلس ارسال شده است. هم اکنون این لایحه در کمیسیون تلفیق مجلس در دست بررسی است.
با حجت الاسلام والمسلمین دکتر محسن مهاجرنیا رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر که تمام فصل‌های این لایحه را با دقت مورد مطالعه قرار داد است گفتگویی در خصوص این لایحه انجام شده است که در سه بخش می‌خوانید:
بخش اول

به عنوان اولین سؤال درباره برنامه هفتم توسعه ایران اسلامی که برای 1402 تا 1406 نوشته شده است نظر شما چیست؟
حجت الاسلام دکتر مهاجرنیا: با تشکر از همه دست اندرکاران برنامه در دولت و مجلس و سازمان برنامه و بودجه، امیدوارم با نگاه سازنده‌، حسب به وظیفه‌، بتوانیم به برنامه ریزان توسعه کشور کمکی بکنیم. هدف اصلاح برنامه هفتم توسعه و لایحه آن است که آینده کشور ما را ترسیم می‌کند.
اصولاً برنامه‌های توسعه از جنس برنامه‌نویسی برای آینده است که ناظر به مقوله‌هایی مانند آینده‌نگری، آینده‌نگاری، آینده‌اندیشی، آینده‌پژوهی است. امروزه این حوزه به یک دانش تبدیل شده است. نگاه به آینده، برنامه نویس را با بدیل‌های مختلف روبرو می‌کند. او ابتدا باید چشم انداز خود را مشخص کند از میان بدل‌ها گزینه مطلوب خودش را مشخص کند و بر اساس مبانی و مفروضات ارزشی و هنجاری برای آن سناریونویسی کند.
 راجع آینده جمهوری اسلامی احتمالات مختلفی وجود دارد. از میان بدترین وضعیت تا بهترین وضعیت مراتب مختلفی مطرح است. یک احتمال بسیار تند افراطی این هست که خدایی نکرده کشوربا مشکلات بسیار بیشتر از حالا مواجه بشود و بن بست های زیادی ایجاد گردد. یک احتمال هم این است که انقلاب بسیار بیشتر از حد انتظار به توسعه و پیشرفت برسد. در میان این دو با توجه به همه زمینه‌های داخلی و شرایط بین المللی، احتمالات زیادی وجود دارد که هیچکدام هم قطعی نیستند تا دولت و مجلس با خیال راحت برای یک گزینه از آنها برنامه نویسی کنند. با این حال، در برنامه نویسی توسعه باید مشخص کرد که برای کدام وضعیت برنامه نویسی می‌کنید. برنامه توسعه برای شرایط ایده آل با شرایط نابسامان یکسان نیستند. نمونه‌اش همین چشم‌انداز بیست ساله 1404 که طراحی شدو شرایط بیرونی ناخواسته یا پیش بینی نشده و اتفاقات و رویداد‌هایی که اتفاق افتاد عملاً کشور نتوانست به آن وضعیتی که پیش‌بینی شده بود برسید. تحولات و رویداد‌ها و روند‌های جاری این‌ها تماماً در اختیار یک کشور نیست همه احتمالات وجود دارد مهم آن است که در برنامه نویسی باید پیش بینی شوند.
اما در لایحه ارائه شده به مجلس مشخص نیست برای کدام چشم انداز و وضعیت برنامه‌ها نوشته شده است. لازم است یک مقدمه مفصلی در برنامه توسعه و لایحه دولت آورده می‌شد. ادبیات بحث توضیح داده شود که اصلاً برای چه وضعیتی این برنامه انتخاب شده است. اولویت‌هایش چه هستند، تعریفش چیست، مفاهیمش چیست ‌و آینده را چه طور دیده‌اند. اسناد بالا دستی را کامل و مفصل توضیح می‌دادند منطق کار را شفاف بیان می‌کردند.
مقدمه این لایحه در نیم صفحه آن هم با نگاه اقتصادی عدالت محور و اصلاح نظام بانکی، تورم و بودجه و اصلاح مالیاتی و صندوق بازنشستگی ذکر شده است. مگر درکشور مقوله پیشرفت فقط در عرصه اقتصاد است؟ یا اقتصاد زیربنای تفکر انقلاب اسلامی در طول برنامه هفتم شده است؟ پس عرصه فرهنگ، ارزش‌ها، معنویت، سیاست، بنیاد‌های معرفتی درکجا قرار دارند؟ پیشران‌های هفتگانه بیانیه گام دوم رهبری به عنوان سندبالادستی در کجاست؟

جنابعالی نقص لایحه هفتم توسعه را در پررنگ کردن اقتصاد و کم توجهی به مقوله فرهنگ می‌دانید؟ بفرمایید برنامه نوشته شده را آرمانگرایانه ویا واقع بینانه می‌دانید؟
حجت الاسلام دکتر مهاجرنیا: ببینید اقتصاد مهم هست و در شرایط موجود کشور اولویت دارد ولی برنامه پنج ساله کشور فقط اقتصاد نیست. من اعتقاد راسخ دارم که بحران فرهنگی و اخلاقی کشور بسیار بیشتر از بحران اقتصادی است. ما امروز از فقدان اخلاقیات و ارزش‌های معنوی رنج می‌بریم. رنج ما بیشتر از رنج کمبود‌ها و مشکلات اقتصادی است. چرا به آن بخش توجه نشده؟ این‌ موارد باید در مقدمه تزریق و دیده شود و مشخص شود که طراحان این لایحه نگاهشان چه بوده؟ آیا از این نگاه سکولاری که فقط مسائل مادی دیده شده و بخش‌های اقتصادی بر ذهنیات و معنویات و بر اخلاقیات غلبه پیدا کرده است، می‌توان به آرمان‌های انقلاب اسلامی رسید؟
 یکی از خصلت‌ها و ویژگی‌های برنامه پنج ساله این است که باید آرمان‌های خودش را دراین پنج سال برجسته کند. براساس واقعیاتی که امکان و احتمال تحقق دارند با ملاحظه همه شرایط زمینه‌ای و زمانه‌ای و توجه به همه آرمان‌ها و ارزش‌ها و همه عرصه‌های قدرت کشور، برنامه نویسی شود. آرمان‌گرایی واقع‌بینانه اولین چیزی است که باید دیده شود وقتی برنامه را می‌نویسید فرهنگ، سیاست، اقتصاد، اخلاق، بعد دفاعی، بعد نظامی همه ابعاد در راستای یک آرمان متعالی باید طراحی ‌شوند اما در لایحه اقتصاد بسیار برجسته شده سه چهارم شاید بیشتر حجم این برنامه روی اقتصاد تاکید دارد. بخش سیاست بخش فرهنگ خیلی ضعیف وکمرنگ است. مثل این که سیاست مفروعٌ عنه و مفروض گرفته شده است. در حالی که بحران اقتصادی، ناشی از بحران سیاسی و فرهنگی و سیستم مدیریتی است. اگربه فرض با این لایحه اقتصاد هم درست شود. اقتصاد شما بشود بهتر از ژاپن، وقتی معنویت نباشد متناسب با انقلاب اسلامی نیست. امروز اقتصاد کشور ژاپن بسیار پیشرفته است اما بت‌پرست‌ترین کشور دنیا است. اقتصادشان رشد کرده ولی یک کشور ارزشی و مقتدر نیست. هنوز بعد از جنگ دوم جهانی ژاپن خودش را عروس آمریکایی‌ها می‌داند، هنوز قدرت دفاعی ندارد، پلیسش مخفیانه مانور نظامی می‌دهد، چون از آمریکایی‌ها می‌ترسند. بنابراین ما باید یک برنامه را طوری بنویسیم که به همه ابعاد کشور در پنج سال آینده که خودش مقدمه برای سال‌های بعد می‌شود، جهت‌گیری بشود و رشد متوازن داشته باشد. دولت و مجلس و همه برنامه ریزان و برنامه نویسان خودشان را در تراز آرمان‌ها و ارزش‌ها و واقعیات کشور قرار بدهند.

در این برنامه به مشارکت‌های مردمی به توان دفاعی و دیپلماسی چطور پرداخته شده است آیا رشد در نظر گرفته شده در لایحه هفتم توسعه کشور متوازن است؟
حجت الاسلام دکتر مهاجرنیا: درست یکی از موارد قابل ذکر، توجه نکردن به مشارکت مردم در این اقتصاد است، چون برنامه دولت محور نوشته شده است. مردم باید مشارکت کنند بخش خصوصی باید نقش داشته باشد. اصلاً مردمی در این لایحه دیده نمی‌شوند. شما ملت را کجا می‌بینید ملت در احزابش است که یک کلمه دراین لایحه راجع به احزاب نیست. راجع به مشارکت، معنویت نیست راجع به امنیت فردی و اجتماعی و آزادی، اخلاق و استقلال و توسعه ارزشی اثری نیست. هویت ملی و اقتدارملی در لایحه احساس نمی‌شود. در حالی که سه صفحه به بخش دفاعی و موشکی اختصاص داده شده است. به نظر می‌رسد دعوایی که در دولت قبلی بود که می‌گفتند میدان مقدم است یا دیپلماسی؟ حل نشده است. توجه به دیپلماسی فعال و تاثیرگذار و نقش آفرین در نظام بین‌الملل و روابط خارجی ایران ضعیف است. همان برنامه‌های قبلی توسعه است فقط دیپلماسی اقتصاد که البته لازم هم هست اضافه شده، همه دیدگاه‌ها از چپ و راست و انقلابی و حتی ضد انقلابی هم متوجه شده‌اند که در طول چهل ساله انقلاب، دیپلماسی ما در ترازانقلاب اسلامی ظاهر نشده است.
هدف امام راحل این بود که پرچم فرهنگی انقلاب اسلامی را در پشت بام همه دنیا برافراشته کند بسیاری از مباحث علمی ابتکار‌ها، نوآوری‌ها در عرصه علوم انسانی که ما داشتیم و اصل پیام انقلاب اسلامی، همین‌ها را نتوانستیم به دنیا معرفی کنیم. وزارت خارجه تاکنون اصلاً خودش را متولی این امور ندیده است. هیچ نهاد دیگری هم این کار را نکرده است. حالا گذشته‌ها گذشت ما در مقام نقد گذشته نیستیم. از امروز برنامه‌ریزی کنیم. میدان و دیپلماسی از هم جدا نیستند این‌ها مکمل هم هستند در یک جا‌یی دیپلماسی با موشک و قدرت و تانک و توپ باید جلو برود یک جایی‌ هم با دیپلماسی. هر دو باید انقلاب اسلامی را حمایت کنند. بخش دیپلماسی که مادر بخش دفاعی است. در فقه سیاسی قدرت دفاعی فرع بر سیاست خارجی است. دولت اسلامی، سیاست گسترده خارجی دارد یکی از آنها سیاست دفاعی در مقابل بیگانگان است. چرا اصل ماجرای سیاست خارجی و دیپلماسی ضعیف است اما بخش موشکی وجه امتیاز انقلاب اسلامی شده؟ البته ازهمه کسانی که در این حوزه کار کردند باید تشکر کرد. از مقام معظم رهبری باید تشکر کرد ولی در همین بخش لایحه وجه اقتداری، احساس عزت و غرور منعکس نشده است.
 بیانیه گام دوم آقا را ببینید وقتی راجع به همین موشک بحث می‌کند که در اوایل جنگ برای یک اسلحه سبک در بازار سیاه به ما اسلحه نمی‌فروختند و ما در شرایط سخت بودیم اما وقتی به توان دفاعی بومی رسیدیم آمریکا امروز اگر بخواهد با ما طرف بشود به تنهایی به مقابله ما نمی‌آید. ائتلاف بین‌المللی درست می‌کند قطع‌نامه‌ها در شورای امنیت تصویب می‌کند تا بتواند علیه ما ورود پیدا کند این‌ها افتخار هم دارد آدم لذت می‌برد. اما به نظر می‌رسد رویکرد توسعه‌ای همه جانبه به همین بخش هم در لایحه کمتر دیده شده است.

دانش محوری در لایحه هفتم تا چه اندازه لحاظ شده است؟
حجت الاسلام دکتر مهاجرنیا: ما در طول گام اول انقلاب اسلامی، با یک مشکل مواجه بودیم و آن هم این بود که الگوی مملکت داری در دوره معاصر نداشتیم و دانش آن را هم تولید نکردیم. همان طوری که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم می‌فرماید، بدون تجربه قبلی انقلاب کردیم. هیچ الگو و سرمشق قبلی نداشتیم تا از دانش، تجربه‌ و فناوریش استفاده کنیم. با این حال هم انقلاب کردیم و هم نظام سازی شد. اما انتظار این بود که در طول چهار دهه متناسب با نظام سازی و نهادسازی و ساختارهای مختلف، دانش دینی تولید می‌شد و بر اساس آن امور تدبیر می‌گردید. برنامه توسعه می‌نوشتیم. این کار انجام نشد و امروز از فقدان آن رنج می‌بریم. حتی بعد از عبور از مرحله نهضت و نظام سازی، نتوانسیم الگوی انحصاری و موفق آن دو مرحله را در قالب نظریه انقلاب اسلامی و بخشی از تمدن نوین اسلامی بازسازی کنیم. چه الگوهایی از شیوه‌های مبارزه و فرهنگ سازی ایجاد شد، عملاً کاری نکردیم.
 یکی از زیباترین روش‌های نهضت سازی که بخشی از تمدن‌ نوین اسلامی است را انقلاب اسلامی تولید کرد اما تبدیل به دانش نشده است. نتوانستیم الگوسازیش کنیم و در کتاب‌های درسی و در متون مربوط به انقلاب اسلامی منعکس کنیم. شیوه نظام سازی و ورود به جهان انقلاب اسلامی، نمایش بزرگ‌ترین مانور معنویت در جنگ هشت ساله و نمایش عبور از بیشترین چالش‌ها علیه یک ملت همه اینها بخش‌هایی از تمدن نوین اسلامی است که در حاشیه مانده‌اند.
بعد از پیروزی دو سال مشغول نظام‌سازی شدیم به رغم این که تجربه قبلی نبودمتناسب ترین قانون اساسی برای انقلاب نوشته شد پنجاه روز بعد از پیروزی انقلاب رفراندوم برای تشکیل نظام جدید برگزار شد. این‌ها الگو است تجربه‌هایی که بدون دانش قبلی ایجاد شد. دولت و مجلس و قوه قضائیه تشکیل شد، دویست تا حزب در این کشورتأسیس گردید. درطول چهل سال می‌بایست دانش دینی چگونگی اجرای این‌ها را هم تولید می‌کردیم. چون دانش دینی نداشتیم با دانش‌های غربی و استفاده از تجربیات دیگران دارند این کارها را پیش می‌برند. درطول این چهل سال در کنار فناوری‌ها، در کنار تجربه و مهارتها براساس آموزه‌های دینی مبانی دینی، مبانی انسان‌شناسی معرفت‌شناسی دینی خودمان وارد میدان مدیریت دانش در کشور نشدیم تا بر اساس آن قوانین و لوایح و طرح بنویسیم.
لایحه‌ای که مبتنی بر دانش دینی نباشد می‌شود سکولار، لایحه‌ای که مبتنی بر فقه نباشد بر اجتهاد نباشد بر اعتقادات و مبانی اخلاقی و کلامی و ارزشی ما نباشد یعنی لزوماً دینی نیست. بعد از چهل و چهار سال سیستم بانکداری ما هنوز مبتنی بر بانکداری اسلامی و بانکداری بدون ربا نیست. حالا شما بیائید برای این سیستم لایحه بنویسید. بودجه تزریقش کنید مگر با این کارها انقلابی می‌شود مگر با لایحه بانکداری ربوی در تراز انقلاب اسلامی قرار می‌گیرد. با شعار که نمی‌شود ادعای ارزشی بودن و انقلابی بودن داشت. باید تولید دانش دینی متناسب با شرایط برنامه توسعه بشود.

ادامه دارد....

  • نویسنده :
  • منبع :