19 دی: حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا با اشاره به اینکه مجلسِ ترازِ جمهوری اسلامی، نمایندگانی مثل آیت الله مدرس میخواهد، گفت: شهید مدرس انسان متفکر، عالم و مجتهدی بود که مورد تأیید همه مراجع زمان خود بود. از علمای تراز اول کشور بود که یک لحظه از ورود به حوزه سیاست پرهیز نکرد. نمایندهای بود که امام به عنوان الگوی یک نماینده واقعی مجلس از او یاد کرد.
به مناسبت گرامیداشت سالگرد شهادت آیت الله مدرس و روز مجلس، نشستی به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
حجت الاسلام المسلمین محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: در تاریخ ایران بعضی از شخصیتهای بزرگی را داریم که شناخته نشده اند. اگر امام راحل آن جمله معروفی که شهید مدرس فرمودند «سیاست ما عین دیانت ماست» را مطرح نمیکردند آیت الله مدرس هم مثل آیت الله کاشانی و خیلیهای دیگر عملاً در تاریخ گم میشدند و خیلی شناختی از ایشان نبود.
وی با اشاره به اینکه شهید مدرس انسان بسیار بزرگ و از مجتهدین تراز اول ایران بود، گفت: بعد از اینکه ناصر الدین شاه قرارداد توتون و تنباکو را با یک شرکت انگلیسی بسته بود و صدای اعتراض کشاوزران به گوش علما رسید؛ معروف هست که سید جمالالدین اسدآبادی به مراجع در عتبات عالیات نامه نوشت که شاه مملکت را فروخت شما کجا هستید؟ که فتوای معروف میرزای شیرازی صادر شد و انقلابی در کشور علیه همین قرارداد بپا شد بعد هم به بقیه قراردادهایی که شاه با خارجیها بسته بود سرایت کرد.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: بعد از این شرایط و برای جلوگیری از استبداد و مملکت فروشی شاهان، پیشنهاد ایجاد عدلیه داده شد عدلیه چیزی مثل مجلس بود. عدلیه درست کردند یکی دو صفحه هم اساسنامه نوشتند و شاه هم امضاء کرد. بعد از آن علما وارد میدان شدند و گفتند باید مجلس درست کنیم و قانون بنویسیم. برخی گفتند شریعت و دین داریم قانون نمیخواهیم. یک عده از اولین نسل روشنفکری هم که از فرنگ برگشته بودند میگفتند که آنها با قانون مملکتداری میکنند. قانون خیلی مهم هست.
وی افزود: شیخ فضلالله نوری گفت پس ما قانون شریعت مینویسیم. قانون شریعت هم نوشتند و آن اساسنامه دو صفحهای را به ۲۰_۳۰صفحه تبدیل کردند، قانون مشروطه نسبتاً قانون خوبی هم بود. در آن قانون نوشته بودند که برای این که قوانین اسلامی شود پنج نفر از عالمان برجسته و فقها روی قانون نظارت کنند.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: بعد از گذشت حدود یکسال از تشکیل مجلس شورای ملی، مظفرالدین شاه که مشروطه را تصویب کرده بود از دنیا رفت. قدرت به پسر بزرگ او محمدعلی شاه رسید. محمدعلی شاه مخالف مجلس بود. با انقلابیون و با علما مشکل پیدا کرد و مجلس را به توپ بست.
وی بیان داشت: یک سال بعد انقلابیون از تبریز و چهارمحال و بختیاری و از گوشه و کنار ایران آمدند و تهران را فتح کردند. مجلس دوم را شروع کردند. مجلس دوم که شروع شد یکی از آن پنج نفری که قرار بود ناظر مجلس باشند شهید مدرس بود. ایشان مجتهدی هست که از طرف همه مراجع نجف مخصوصاً آخوندخراسانی برای این کار انتخاب شد.
استاد فلسفه سیاسی گفت: در مجلس سوم باز آیتالله مدرس علاوه بر آن نظارت، به عنوان نماینده رسمی از تهران هم انتخاب شد، اما مجلس سوم با جنگ جهانی اول مصادف شد. روسها از سمت شمال، و انگلیسیها از سمت بوشهر تمام ایران را اشغال کردند. مجلس سوم عملاً به یک سال هم نکشید که منحل شد.
استاد مهاجرنیا سپس گفت: در این شرایط کشور آیت الله مدرس جریانی در مجلس ایجاد کرد و چون تهران در حال اشغال بود، از بخشی نمایندههای مجلس مخصوصاً علما خواست که به قم بروند. در قم کمیته دفاع ملی برای کل کشور تشکیل دادند چون مجلس و دولت منحل شده بود، کمیتهای برای دفاع از کشور در مقابل انگلیسیها و روسها تشکیل دادند. خیلی زود قم هم به دست روس ها اشغال شد. از طرف آن کمیتهای که ۲۷ نفر از نمایندههای مجلس و یک جمعی از بزرگان هم بودند مدرس به اضافه چند نفر به عنوان شورای رهبری انتخاب شدند که مملکت را در این شرایط اشغال، اداره کنند.
وی افزود: روسها که وارد قم شدند شروع به دستگیری انقلابیون کردند و انقلابیون مجبور شدند به سمت اصفهان بروند. وقتی وارد اصفهان شدند نمایندههای دست نشانده انگلیسیها و روسها داشتند اصفهان را برای اشغال آماده میکردند. اینها نمایندههای انگلیس و روسها را از اصفهان بیرون کردند و اداره شهر را به دست گرفتند. ولی دوباره اصفهان هم اشغال شد و اینها از اصفهان به سمت کرمانشاه در غرب ایران رفتند.
وی با بیان اینکه در شرایطی که مملکت اشغال شده این شهید مدرس بود که شهر به شهر برای دفاع از کشور حرکت میکند، گفت: اینها به کرمانشاه رفتند و آن جا اعلام موجودیت. دولت تشکیل دادند و نخست وزیر انتخاب کردند، در همانجا به سرتاسر ایران پیام فرستادند حتی برای دولت عثمانی پیام فرستادند که از آنها هم برای دفاع از کشور کمک بگیرند.کرمانشاه هم اشغال شد. تنها راهی که برای آنها مانداین بود به سمت عثمانی فرار کنند. به ترکیه رفتند و در آن جا اعلام موجودیت کردند.
استاد مهاجرنیا افزود: در همین شرایط شهید مدرس لحظهای از پا نایستاده است. بخش زیادی از اطلاعیه-ها، سخنرانیهایی که الان از ایشان موجود هست در همین شرایط تبعید بوده است. تا جنگ دوم جهانی به پایان رسید. به ایران برگشتند و برای مجلس چهارم آماده شدند. در مجلس چهارم باز مدرس در صحنه فوقالعاده بود به عنوان نماینده تهران انتخاب شد و نایبرئیس مجلس هم شد و در مجلس رئیس فراکسیون اکثریت هم بود.
وی سپس گفت: در همین دوران رضاشاه که تا آن روز فرمانده قزاقها و ارتش بود، کودتایی کرد و اعلام کردند که رضاشاه نخست وزیر شد. آیتالله مدرس در همین دوران هر چند که از کار رضاشاه که مملکت را یکپارچه و یک دست کرد تمجید کرده است ولی به دلیل این که کودتا کرد و خود را نخست وزیر کرد، مقابل او ایستاد و به عنوان استبداد و قلدری رضاشاه با او وارد مبارزه شد.
وی افزود: در همین دوران رضا شاه مرحوم مدرس را به قزوین تبعید میکند و چند ماهی هم آن جا زندانی میشود ولی بر میگردد و وارد مجلس چهارم میشود. بعد این جا در همین دوره مجلس چهارم رضاشاهی که نخست وزیر شده بود و یک مقدار قدرت پیدا کرده بود موفق شد بخشی از نمایندگان مجلس را به سمت خود بکشاند. بعد یک طرحی مجلس فرستادند که پادشاهی قاجاریه را منقرض کرده و جمهوری درست کنند.
وی با اشاره به اینکه شهید مدرس کسی است که با جمهوریخواهی رضاخان شدیداً مقابله میکند، افزود: مدرس میگوید من با اصل جمهوری مخالف نیستم ولی با جمهوری رضاشاه مخالف هستم. چون این بهانهای هست که میخواهد قلدری را در مملکت رواج بدهد، استبداد را رایج کند، و الا رضاشاه قلدر و دیکتاتور اصلاً چه ربطی به جمهوریت دارد؟ جمهوریتی که در ممالک دیگر هست معمولاً آدمهای آزاداندیش و متفکر بانی آن هستند.نه اینکه یک ارتشی بانی جمهوریت شود شهیدمدرس شدیداً با آن مخالفت کرد، منتها رضاشاه و طرفدارهای او اصرار بر این داشتند که ما میخواهیم جمهوری درست کنیم.
استاد مهاجرنیا سپس گفت: شهید مدرس با دوستان خود یک طرحی مجلس بردند و رضاشاه را استیضاح کردند. نخست وزیر را برای استیضاح به مجلس کشاندند، منتها چون رضاشاه در این شرایط موفق شده بود طرفدارانی در مجلس پیدا کند، استیضاح رأی نیاورد و رضاشاه و با کمک همین طرفدارها یک طرح دیگری مجلس برد تا رضاشاه به عنوان کسی که منجی ایران هست را به عنوان پادشاه اعلام کردند.
وی افزود: در مجلس ششم شهید مدرس از تهران رأی آورد. در همین دوران مرحوم آیتالله نورالله نجفی اصفهانی که در قم بود قیام کرد و قیام ایشان خیلی گسترش پیدا کرد، مرحوم مدرس هم از ایشان حمایت کرد. این باعث شد که مرحوم مدرس در جایگاه مخالفت با رضاخان دیگر حالت اپوزیسیونی پیدا کرد و همین هم باعث شد که در مجلس بعدی با این که رأی آورد یک رأی هم به اسم او ثبت نشد. که آن بیان معروف است که گفت حداقل خود من که به خودم رأی دادم چرا همان یک رأی هم نیست؟ در همین دوران رضاشاه ایشان را دستگیر کرد و به خراسان و خواف و کاشمر تبعید کرد و همانجا شهید شدند.
وی با اشاره به اینکه شهید مدرس تا لحظه آخر عمر خود انسانی عملگرا و اندیشمندی بود که در حوزه سیاست حضور داشت، گفت: مرحوم مدرس تعریف و تمجیدهایی از قانون دارد؛ او می گفت قانون مساوی با شریعت و برگرفته از شریعت، این نگاهی که مدرس داشت مقبول افتاد و بسیاری از سیاسیون و ملیگراهایی که بعدها از دل همین مجلس بیرون آمدند با آیت الله مدرس همخوانی داشتند ایشان تئوریسین و ایدئولوک فکری جریان شریعتگرا و متدینین بود. عالم برجستهای بود که آگاهیبخشی میکرد و رهبری جامعه را به نوعی بر عهده داشت.
استاد مهاجرنیا افزود: حضور او در مجلس فوقالعاده بود. امام راحل یک عبارتهایی دارند که میفرماید شهید مدرس وقتی وارد مجلس میشد در واقع آن مجلس مرده، زنده میشد. مخصوصاً موقعی که ایران توسط متفقین داشت اشغال میشد نمایندههای مجلس باید فریاد میزدند امام میفرماید آن کسی که در مقابل استعمار و اشغالگران فریاد میزد شهید مدرس بود که عرض کردم چگونه جریانی را راه انداخت و در مقابل انگلیسیها و روسها که ایران را اشغال کرده بودند مقاومت کرد.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با اشاره به اینکه مجلسِ ترازِ جمهوری اسلامی، نمایندگانی مثل آیتالله مدرس میخواهد، گفت: شهید آیتالله مدرس انسان متفکر، عالم و مجتهدی بود که مورد تأیید همه مراجع زمان خود بود. از علمای تراز اول کشور بود که یک لحظه از ورود به حوزه سیاست پرهیز نکرد.نمایندهای بود که امام به عنوان الگوی یک نماینده واقعی مجلس از او یاد کرد.
وی در پایان گفت: سالروز شهادت آیت الله مدرس و روز مجلس را گرامی میداریم. انشاءالله خداوند شهید مدرس را با اجداد طاهرین خود محشور بفرماید.
حجت الاسلام المسلمین محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: در تاریخ ایران بعضی از شخصیتهای بزرگی را داریم که شناخته نشده اند. اگر امام راحل آن جمله معروفی که شهید مدرس فرمودند «سیاست ما عین دیانت ماست» را مطرح نمیکردند آیت الله مدرس هم مثل آیت الله کاشانی و خیلیهای دیگر عملاً در تاریخ گم میشدند و خیلی شناختی از ایشان نبود.
وی با اشاره به اینکه شهید مدرس انسان بسیار بزرگ و از مجتهدین تراز اول ایران بود، گفت: بعد از اینکه ناصر الدین شاه قرارداد توتون و تنباکو را با یک شرکت انگلیسی بسته بود و صدای اعتراض کشاوزران به گوش علما رسید؛ معروف هست که سید جمالالدین اسدآبادی به مراجع در عتبات عالیات نامه نوشت که شاه مملکت را فروخت شما کجا هستید؟ که فتوای معروف میرزای شیرازی صادر شد و انقلابی در کشور علیه همین قرارداد بپا شد بعد هم به بقیه قراردادهایی که شاه با خارجیها بسته بود سرایت کرد.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: بعد از این شرایط و برای جلوگیری از استبداد و مملکت فروشی شاهان، پیشنهاد ایجاد عدلیه داده شد عدلیه چیزی مثل مجلس بود. عدلیه درست کردند یکی دو صفحه هم اساسنامه نوشتند و شاه هم امضاء کرد. بعد از آن علما وارد میدان شدند و گفتند باید مجلس درست کنیم و قانون بنویسیم. برخی گفتند شریعت و دین داریم قانون نمیخواهیم. یک عده از اولین نسل روشنفکری هم که از فرنگ برگشته بودند میگفتند که آنها با قانون مملکتداری میکنند. قانون خیلی مهم هست.
وی افزود: شیخ فضلالله نوری گفت پس ما قانون شریعت مینویسیم. قانون شریعت هم نوشتند و آن اساسنامه دو صفحهای را به ۲۰_۳۰صفحه تبدیل کردند، قانون مشروطه نسبتاً قانون خوبی هم بود. در آن قانون نوشته بودند که برای این که قوانین اسلامی شود پنج نفر از عالمان برجسته و فقها روی قانون نظارت کنند.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: بعد از گذشت حدود یکسال از تشکیل مجلس شورای ملی، مظفرالدین شاه که مشروطه را تصویب کرده بود از دنیا رفت. قدرت به پسر بزرگ او محمدعلی شاه رسید. محمدعلی شاه مخالف مجلس بود. با انقلابیون و با علما مشکل پیدا کرد و مجلس را به توپ بست.
وی بیان داشت: یک سال بعد انقلابیون از تبریز و چهارمحال و بختیاری و از گوشه و کنار ایران آمدند و تهران را فتح کردند. مجلس دوم را شروع کردند. مجلس دوم که شروع شد یکی از آن پنج نفری که قرار بود ناظر مجلس باشند شهید مدرس بود. ایشان مجتهدی هست که از طرف همه مراجع نجف مخصوصاً آخوندخراسانی برای این کار انتخاب شد.
استاد فلسفه سیاسی گفت: در مجلس سوم باز آیتالله مدرس علاوه بر آن نظارت، به عنوان نماینده رسمی از تهران هم انتخاب شد، اما مجلس سوم با جنگ جهانی اول مصادف شد. روسها از سمت شمال، و انگلیسیها از سمت بوشهر تمام ایران را اشغال کردند. مجلس سوم عملاً به یک سال هم نکشید که منحل شد.
استاد مهاجرنیا سپس گفت: در این شرایط کشور آیت الله مدرس جریانی در مجلس ایجاد کرد و چون تهران در حال اشغال بود، از بخشی نمایندههای مجلس مخصوصاً علما خواست که به قم بروند. در قم کمیته دفاع ملی برای کل کشور تشکیل دادند چون مجلس و دولت منحل شده بود، کمیتهای برای دفاع از کشور در مقابل انگلیسیها و روسها تشکیل دادند. خیلی زود قم هم به دست روس ها اشغال شد. از طرف آن کمیتهای که ۲۷ نفر از نمایندههای مجلس و یک جمعی از بزرگان هم بودند مدرس به اضافه چند نفر به عنوان شورای رهبری انتخاب شدند که مملکت را در این شرایط اشغال، اداره کنند.
وی افزود: روسها که وارد قم شدند شروع به دستگیری انقلابیون کردند و انقلابیون مجبور شدند به سمت اصفهان بروند. وقتی وارد اصفهان شدند نمایندههای دست نشانده انگلیسیها و روسها داشتند اصفهان را برای اشغال آماده میکردند. اینها نمایندههای انگلیس و روسها را از اصفهان بیرون کردند و اداره شهر را به دست گرفتند. ولی دوباره اصفهان هم اشغال شد و اینها از اصفهان به سمت کرمانشاه در غرب ایران رفتند.
وی با بیان اینکه در شرایطی که مملکت اشغال شده این شهید مدرس بود که شهر به شهر برای دفاع از کشور حرکت میکند، گفت: اینها به کرمانشاه رفتند و آن جا اعلام موجودیت. دولت تشکیل دادند و نخست وزیر انتخاب کردند، در همانجا به سرتاسر ایران پیام فرستادند حتی برای دولت عثمانی پیام فرستادند که از آنها هم برای دفاع از کشور کمک بگیرند.کرمانشاه هم اشغال شد. تنها راهی که برای آنها مانداین بود به سمت عثمانی فرار کنند. به ترکیه رفتند و در آن جا اعلام موجودیت کردند.
استاد مهاجرنیا افزود: در همین شرایط شهید مدرس لحظهای از پا نایستاده است. بخش زیادی از اطلاعیه-ها، سخنرانیهایی که الان از ایشان موجود هست در همین شرایط تبعید بوده است. تا جنگ دوم جهانی به پایان رسید. به ایران برگشتند و برای مجلس چهارم آماده شدند. در مجلس چهارم باز مدرس در صحنه فوقالعاده بود به عنوان نماینده تهران انتخاب شد و نایبرئیس مجلس هم شد و در مجلس رئیس فراکسیون اکثریت هم بود.
وی سپس گفت: در همین دوران رضاشاه که تا آن روز فرمانده قزاقها و ارتش بود، کودتایی کرد و اعلام کردند که رضاشاه نخست وزیر شد. آیتالله مدرس در همین دوران هر چند که از کار رضاشاه که مملکت را یکپارچه و یک دست کرد تمجید کرده است ولی به دلیل این که کودتا کرد و خود را نخست وزیر کرد، مقابل او ایستاد و به عنوان استبداد و قلدری رضاشاه با او وارد مبارزه شد.
وی افزود: در همین دوران رضا شاه مرحوم مدرس را به قزوین تبعید میکند و چند ماهی هم آن جا زندانی میشود ولی بر میگردد و وارد مجلس چهارم میشود. بعد این جا در همین دوره مجلس چهارم رضاشاهی که نخست وزیر شده بود و یک مقدار قدرت پیدا کرده بود موفق شد بخشی از نمایندگان مجلس را به سمت خود بکشاند. بعد یک طرحی مجلس فرستادند که پادشاهی قاجاریه را منقرض کرده و جمهوری درست کنند.
وی با اشاره به اینکه شهید مدرس کسی است که با جمهوریخواهی رضاخان شدیداً مقابله میکند، افزود: مدرس میگوید من با اصل جمهوری مخالف نیستم ولی با جمهوری رضاشاه مخالف هستم. چون این بهانهای هست که میخواهد قلدری را در مملکت رواج بدهد، استبداد را رایج کند، و الا رضاشاه قلدر و دیکتاتور اصلاً چه ربطی به جمهوریت دارد؟ جمهوریتی که در ممالک دیگر هست معمولاً آدمهای آزاداندیش و متفکر بانی آن هستند.نه اینکه یک ارتشی بانی جمهوریت شود شهیدمدرس شدیداً با آن مخالفت کرد، منتها رضاشاه و طرفدارهای او اصرار بر این داشتند که ما میخواهیم جمهوری درست کنیم.
استاد مهاجرنیا سپس گفت: شهید مدرس با دوستان خود یک طرحی مجلس بردند و رضاشاه را استیضاح کردند. نخست وزیر را برای استیضاح به مجلس کشاندند، منتها چون رضاشاه در این شرایط موفق شده بود طرفدارانی در مجلس پیدا کند، استیضاح رأی نیاورد و رضاشاه و با کمک همین طرفدارها یک طرح دیگری مجلس برد تا رضاشاه به عنوان کسی که منجی ایران هست را به عنوان پادشاه اعلام کردند.
وی افزود: در مجلس ششم شهید مدرس از تهران رأی آورد. در همین دوران مرحوم آیتالله نورالله نجفی اصفهانی که در قم بود قیام کرد و قیام ایشان خیلی گسترش پیدا کرد، مرحوم مدرس هم از ایشان حمایت کرد. این باعث شد که مرحوم مدرس در جایگاه مخالفت با رضاخان دیگر حالت اپوزیسیونی پیدا کرد و همین هم باعث شد که در مجلس بعدی با این که رأی آورد یک رأی هم به اسم او ثبت نشد. که آن بیان معروف است که گفت حداقل خود من که به خودم رأی دادم چرا همان یک رأی هم نیست؟ در همین دوران رضاشاه ایشان را دستگیر کرد و به خراسان و خواف و کاشمر تبعید کرد و همانجا شهید شدند.
وی با اشاره به اینکه شهید مدرس تا لحظه آخر عمر خود انسانی عملگرا و اندیشمندی بود که در حوزه سیاست حضور داشت، گفت: مرحوم مدرس تعریف و تمجیدهایی از قانون دارد؛ او می گفت قانون مساوی با شریعت و برگرفته از شریعت، این نگاهی که مدرس داشت مقبول افتاد و بسیاری از سیاسیون و ملیگراهایی که بعدها از دل همین مجلس بیرون آمدند با آیت الله مدرس همخوانی داشتند ایشان تئوریسین و ایدئولوک فکری جریان شریعتگرا و متدینین بود. عالم برجستهای بود که آگاهیبخشی میکرد و رهبری جامعه را به نوعی بر عهده داشت.
استاد مهاجرنیا افزود: حضور او در مجلس فوقالعاده بود. امام راحل یک عبارتهایی دارند که میفرماید شهید مدرس وقتی وارد مجلس میشد در واقع آن مجلس مرده، زنده میشد. مخصوصاً موقعی که ایران توسط متفقین داشت اشغال میشد نمایندههای مجلس باید فریاد میزدند امام میفرماید آن کسی که در مقابل استعمار و اشغالگران فریاد میزد شهید مدرس بود که عرض کردم چگونه جریانی را راه انداخت و در مقابل انگلیسیها و روسها که ایران را اشغال کرده بودند مقاومت کرد.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با اشاره به اینکه مجلسِ ترازِ جمهوری اسلامی، نمایندگانی مثل آیتالله مدرس میخواهد، گفت: شهید آیتالله مدرس انسان متفکر، عالم و مجتهدی بود که مورد تأیید همه مراجع زمان خود بود. از علمای تراز اول کشور بود که یک لحظه از ورود به حوزه سیاست پرهیز نکرد.نمایندهای بود که امام به عنوان الگوی یک نماینده واقعی مجلس از او یاد کرد.
وی در پایان گفت: سالروز شهادت آیت الله مدرس و روز مجلس را گرامی میداریم. انشاءالله خداوند شهید مدرس را با اجداد طاهرین خود محشور بفرماید.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/68610