پس از ادعاهای امیرحسین ثابتی درباره عباس عراقچی، توئیتی قدیمی او علیه شهید حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دولت سیزدهم، در فضای مجازی دست به دست میشود.
از روز گذشته، اظهارات و ادعاهای امیرحسین ثابتی، نماینده تهران، در جلسه بررسی صلاحیت عباس عراقچی، وزیر پیشنهادی امور خارجه با واکنشهایی همراه بوده است.
او در بخشی از اظهارات خود، مدعی شد: «ما معتقدیم آقای عراقچی دیپلمات واقع بینی نیست؛ «امضای کری تضمین است» را چه کسی گفت؟ اینکه «ترامپ نمیتواند از برجام خارج شود چرا که ما طوری توافق کردیم که آنها نمیتوانند از برجام خارج شوند» را چه کسی گفت؟ کسی که امروز میخواهد از ما در مجلس رای اعتماد بگیرد.«
حال، پس از ادعاهای این نماینده تهران، توئیتی قدیمی او علیه شهید حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دولت سیزدهم، در فضای مجازی دست به دست میشود. او در آن توئیت در سال 1401 نوشته بود: «برای فهم ریشه مواضع غلط امیرعبداللهیان، سخنان او درباره ظریف در روز معارفه اش را فراموش نکنید: ایشان سرمایه خوبی برای نسلهای بعدی در وزارتخارجه بجا گذاشتند و خواهش کردم دستگاه دیپلماسی را از توانمندی خود محروم نکنند ایشان یاد دادند که میتوان بدون هیچ امکاناتی یک دیپلمات موفق بود.«
حمله روزنامه جوان به ثابتی: سلسلهای از وراجی مرگبار را آغاز کرد
روزنامه جوان هم در سرمقاله شماره دوشنبه خود، به شدت از نطق امیرحسین ثابتی نماینده تهران در مخالفت با عباس عراقچی وزیر پیشنهادی امور خارجه انتقاد کرد.
این روزنامه نوشته است: «یک مجری تلویزیونی راهیافته به مجلس در مخالفت با وزیر پیشنهادی خارجه، همدوپهلو حرف زد، تا جایی که برای رسانههای خارجی خوراک ضد رهبری جور کرد؛ هم با داخل مجلس ستیزه کرد و گفت برخی همکاران بازی خطرناکی را شروع کردهاند؛ هم با خارج مجلس ستیزه کرد و نقلقولهایی به برخی افراد نسبت داد؛ و هم در استقلال مجلس تشکیک ایجاد کرد و یک هزینه بزرگ را از روی دوش ضدانقلاب برداشت. کاربران مجازی هم فرصت را غنیمت شمردند و فضای مثبت کشور را با این حرفها به سیاهی بردند. برخی با یادآوری یک توییت قدیمی موهن و خالی از هرگونه خردورزی این نماینده که هموطنبودن با وزیر خارجه پیشنهادی را برای خود ننگ دانسته و به آن «مرگ» فرستاده بود و برخی هم با یادآوری توییت دیگری که شهید امیرعبداللهیان را ادامهدهنده راه روحانی و ظریف دانسته بود، همهچیز را به حاشیه بردند!
این رفتارهای جوانان راهیافته به عالم سیاست که اندوختهای جز هیجان و راهبردی جز جدال و دعوا برای دیدهشدن ندارند، متأسفانه در میان کسانی که خود را به جبهه انقلاب منتسب میدانند هم نزاع و دعوا بهپا کرد، تا آنجا که نوشتند با سخنان این نماینده جوان مجلس، معلوم شد حتی بدترین وزیر کابینه پزشکیان از نامزدی که این نماینده از او حمایت میکرد، بهتر است! یعنی سلسلهای از فروافتادن در وراجی مرگبار که شروعکننده آن یک نماینده مجلس است.
اصولاً اثبات اینکه مجلس مستقل است، نیازی به این حرفها ندارد. یکی از نشانههای استقلال مجلس این است که کسی تلاش نکند آرای نمایندگان را با سخنان دوپهلو و شاید هم دروغ تغییر دهد. ادعای این نماینده که «برخی گفتهاند فردی چنین گفته است» یا از اساس ناراست بود یا اینکه برای ایجاد ستیزهگری در مجلس به آن ضریب داده شد و در آن مبالغه شد. حتی اگر چنین چیزی بوده است، هر نماینده یک رأی دارد و در فهم خود از وقایع نیز مختار است و بنابراین بهتر است ناطقان پشت تریبون، بهجای جدال و ستیزه با دیگر نمایندگان که چرا به هر دلیل میخواهید به فلانی رأی بدهید یا ندهید، استدلال خود را بیاورند، اگر استدلالی وجود دارد!
طنز ماجرا اینجاست که مجلس را مثلاً در دفاع از یک سخن رهبری به جدال بکشانند، آنهم در حالی که تازهترین سخن رهبری به مجلسیان این بود: «آن چیزی که میتواند شیرینی مجلس جدید را نابود کند، سخنان اختلافانگیز و دعوا راه انداختنها و ستیزهگریهای دشمنپسند است؛ شیرینی مجلس جدید را اینجور چیزها از بین میبرد. باید خیلی مراقبت کرد؛ باید خیلی مراقبت کرد».
حالا مراقبت برخی تازهبهدوران رسیدهها دقیقاً ستیزه با دیگران بر سر حرف پوچ است! وقتی چنین نابخردیهایی دیده میشود، آن وقت زبان منتقدان راستین هم بسته میشود و کسانی از طرف مقابل عین همین بیخردیها را بهنفع خود به روی میز میریزند و میگویند بازندههای انتخابات میخواهند در مجلس انتقام بگیرند! درحالیکه این حق مجلس است که با دلایل حرفهای و فنی، با برخی وزیران پیشنهادی مخالفت یا موافقت کند، اما یاوهگویی دومینووار به جریانهای همسو و غیرهمسو سرایت میکند.
حکایت برخیها حکایت آن مردی است که ادعای فاضلی میکرد. مردم او را گرفتند و پیش شاه بردند که ببین این شخص میگوید از همه فاضلتر و پیغمبر است. شاه از او پرسشهای بسیار پرسید که چهداری و چهنداری؟ و شخص مدعی هر بار میگفت اگر چیزی داشتم که ادعای فاضلی نمیکردم: «اشتها داری چه خوردی بامداد؟ / که چنین سرمستی و پر لاف و باد؟! / گفت اگر نانم بدی خشک و طری/ کی کنیمی دعوی پیغامبری!» پس در راه پرفراز و نشیب فضیلتجویی باید ابتدا بدیهیات و اولیات حیات سیاسی را تضمین و عقل گرسنه را سیر کرد!«
انتقاد تند روزنامه اصولگرا از نطق امیرحسین ثابتی
در همین رابطه؛ روزنامه اصولگرای فرهیختگان، وابسته به دانشگاه آزاد نیز در سرمقاله خود به انتقاد از نطق مخالفت امیرحسین ثابتی نماینده تهران با وزیر پیشنهادی امور خارجه پرداخت.
در این یادداشت آمده است: روز گذشته در جریان بررسی وزیر پیشنهادی امور خارجه مطابق آنچه پیشبینی میشد یکی از نمایندگان تهران در نطق مخالفت با عباس عراقچی به موضعی اشاره کرد که جای تامل دارد. او در میانه اظهاراتش گفت: «...مطرح میشود یک نفری گفته آقای عراقچی حتماً باید وزیر بشوند....» برای پیدا کردن منظور این نماینده مجلس ادامه حرفهایش مبنی بر اینکه «مقام معظم رهبری بارها گفتند که مجلس مستقل است» کافی است. یعنی جناب نماینده میگوید عدهای از رهبری خرج کردند و گفتهاند جناب عراقچی باید وزیر شود.
اگر واقعا عدهای از نمایندگان مجلس یا هر کس دیگری از رهبر انقلاب برای رایآوری وزیر پیشنهادی خارجه استفاده کردهاند حتما این کار مذموم است. فارغ از موضع سیاسی عراقچی و اینکه آیا او را لایق وزارت میدانیم یا خیر، مایه گذاشتن از رهبری برای رای به وزارت یک نفر غیرعقلانی است. حتما دولت محترم و شخص رئیسجمهور میداند رهبری به سیاق همه دولتها از دستگاه اجرایی کشور که بار اصلی را بر دوش میکشد حمایت میکنند اما این به معنای توصیه یا دستور برای رای نمایندگان نیست.
با این فرض هم جناب نماینده موضع خوبی نگرفت، چون در پاسخ به دفاع بد عدهای (که من آنها را نمیشناسم) مخالفت بدی کرد. چون ترکیب جملات اینگونه بود که دفاع رهبری از عراقچی واقعیت دارد اما من دلایل دیگری دارم و صلاح را در رای اعتماد نمیدانم. این موضع از سوی فردی مثل ثابتی که سابقه سیاسی خاصی دارد، تعجببرانگیز بود. او میتوانست استدلالهای خودش در مخالفت با عراقچی را تشریح کند ولی تعریضی به اینکه مجلس مستقل از نظرات دیگری است نداشته باشد.
تصویری که این موضع نماینده محترم مجلس از خودش و همدستان سیاسیاش ساخت اینگونه است که ما نظرات خودمان را داریم و کاری با حرفهای دیگر نداریم. اینکه نمایندگان مجلس به وظیفه شرعی و قانونی خودشان بر اساس تشخیص خودشان عمل کنند یک امر است، اینکه از چه زاویهای این تشخیص را تبیین کنند یک موضوع دیگر است. افکار عمومی شاید با استدلالهای مخالفت با عراقچی همدل باشند و شاید نه. نکتهای که زیاد در ذهنها باقی نمیماند. اما این موضع که ما در مجلس تشخیصی داریم و مستقل از دیگری تصمیم میگیریم حتما در ذهنها حک میشود.
حالا مشکل کجاست؟ مشکل آنجاست که رفتار متناقض داشته باشیم. زمانی برای تبلیغ خودمان از یک جلسه روایتهای حماسی بیرون بدهیم و هرکسی را که به ما نقدی داشته باشد با تیغ مخالفت با آن حماسه گردن بزنیم و جایی دیگر از دیوار استقلال نماینده مجلس بالا برویم! خوب است اگر یک ملاک و معیار بر رفتار و کنش سیاسی افراد حاکم باشد، بالاخره یا زیر سایه روایتهای شورانگیز «ایتایی» بنشینید یا استقلال خودتان را حفظ کنید. احتمالا همینقدر تشریح ماجرا کافی است.
همچنین عطاء الله مهاجرانی وزیر دولت اصلاحات در شبکه اجتماعی در خصوص امیرحسین ثابتی نماینده تهران و حامی سعید جلیلی، که به عنوان مخالف عباس عراقچی وزیر پیشنهادی امور خارجه دولت چهاردهم، روز گذشته در صحن علنی مجلس نطق کرد، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
جوان نورسیده خجسته، در صفحه تلگرامی تیتر زده: نطق تاریخی ثابتی در مجلس، همین نطق امروزش علیه عراقچی که درست به اندازه عمر ثابتی تجربه سیاسی و اجتماعی و انقلابی دارد.
اما تاریخی!؟ شمس پرسید ماهی چگونه أست؟ گفت مثل شتر دو تا شاخ دارد! شمس گفت: تو شتر را هم نمی شناسی! تاریخی!؟
امیرحسین ثابتی نشان داد بیمایه فطیر است
غلامعلی دهقان، کارشناس سیاسی و مدرس تاریخ هم در یادداشتی برای کانال تلگرامی «راهبرد» نوشت: امروز و در قضیه رایاعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی دولت مسعود پزشکیان عیار بعضی خیلی خوب مشحص شد.
احمد میدری و عباس عراقچی، عبدالناصر همتی و محمدرضا ظفرقندی خیلی خوب ظاهر شدند و ازسوی دیگر، امیرحسین ثابتی و مالک شریعتی و قاسم روانبخش هم عیار خود را خوب نشان دادند.
نماینده جوان نشان داد بیمایه فطیر است و آن دو دیگر ثابت کردند به خاطر تعصب و حقد بیش از حد، در زمان فریز شدهاند و کارشان تکرار مکررات است.
اما نماینده مینودشت استان گلستان هم خوب درخشید. سیدنجیب حسینی نجیبانه از مجلس خواست نگاهش بیش از انکه به گذشته باشد، رو به آینده باشد.
درست گفت آن مرد سیاست که خود قربانی عقلانیت و درایت در امر شهرداری شد که اگر سعید جلیلی رئیسجمهور میشد، ثابتی وزیر کشورش بود. جار و جنجال و هیاهو فقط برای هیچ در نطق تاریخیاش هویدا بود.
اما میدری عالی بود؛ زیرا پاشنه آشیل عدم کامیابی ایرانیان در امر توسعه را معرفی کرد. عدم توانمندی در عرصه جامعه و نبود کارآمدی در مدیریت اجرایی و نبود حداقلها برای وفاق ملی.
میدری نشان داد با درک درست از تحولات جامعه ایرانی میتواند مدیری موفق در عرصه اجرا باشد.
دفاعیه او یادآور دفاعیه عطاءالله مهاجرانی در استیضاح وی در مجلس پنجم بود؛ دفاعی مستدل همراه با نطقی غرا که باطلالسحر مخالفان شد.
کهن قبای سیاست را نه هر کسی سزد. مردانی میخواهد که راه را ازچاه بشناسند و در گذشته نمانند و تدبیر آینده داشته باشند...
- نویسنده :
- منبع :