19 دی: یک پایگاه تحلیلی آمریکایی در گزارشی به بررسی مسیر طی شده در راستای احیای توافق هسته‌ای در یک سال گذشته و چالش‌ها و پیامدهای احیای این توافق پرداخت.
پایگاه تحلیلی آمریکایی وُکس با گذشت یک سال از آغاز مذاکرات وین در راستای احیای توافق هسته‌ای، در گزارشی جامع به بررسی ابعاد مختلف این مذاکرات و احتمال رسیدن به یک توافق بر سر احیای برجام[توافق هسته‌ای] پرداخته و نوشت: یک توافق هسته‌ای با ایران بزرگ‌ترین دستاورد دیپلماتیک باراک اوباما و فسخ آن[از سوی آمریکا] شاید بتوان گفت بزرگ‌ترین شکست سیاست خارجی دونالد ترامپ بود. با گذشت تقریبا ۱۵ ماه از ریاست جمهوری جو بایدن، آمریکا، ایران و دیگر قدرت‌های جهانی به احیای توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ که تضمین کرد برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران نمی‌تواند اورانیوم در سطح ساخت تسلیحات اتمی تولید کند، نزدیک هستند. اما موانع در مذاکرات در ۱۲ ماه گذشته- بدون در نظر گرفتن دو وقفه‌ اخیر که می‌توانستند تمامی این تلاش‌ها را از مسیر خارج کنند- نشان می‌دهد توافق اصلی چه شاهکار بزرگی بوده است و بازگشت به آن چه سخت به نظر می‌رسد.
وکس در ادامه نوشت: در حال حاضر، مذاکرات وین  در مرز باریک میان از هم گسیختن و پیش‌رفت قرار دارد. ششم آوریل[۱۷ فروردین] اولین سالروز مذاکرات غیرمستقیم ایران با آمریکا و مذاکرات مستقیم آن با پنج عضو دیگر توافق(چین، فرانسه، آلمان، روسیه و انگلیس) است. ایران این هفته گفت تنها به منظور «نهایی‌سازی» توافق احیاشده پای میز مذاکره خواهد آمد. توافق اصلی، موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک[برجام] ایران را ملزم می‌ساخت حدود ۹۸ درصد اورانیوم غنی‌شده‌اش را به خارج از کشور منتقل کند و ظرفیت هسته‌ای آن را محدود کرد، در این بین، ناظران مستقل[آژانس بین‌المللی انرژی اتمی] هم بر پیش‌رفت آن نظارت داشتند. برجام، طبق گفته ناظران بین‌المللی، به هدف کاهش سطح برنامه هسته‌ای ایران رسیده بود.
این پایگاه تحلیلی آمریکایی می‌افزاید: ترامپ در سال ۲۰۱۸ به طور یک‌جانبه از برجام خارج شد و کارزاری تحریمی موسوم به «فشار حداکثری» را علیه ایران اعمال کرد. ایرانی‌ها هنوز در حال تحمل سختی‌های این تحریم‌ها هستند، به ویژه در دوران همه‌گیری بیماری کرونا و این تحریم‌ها به طور جدی دسترسی به دارو و مواد غذایی را محدود کرده‌اند. ایران در سال ۲۰۱۹ به سهم خود شروع به تخطی از توافق کرد. در حال حاضر، برنامه هسته‌ای آن به سطوح پیش‌رفته‌تری رسیده است. ذخایر اورانیوم ایران با میزان خلوصی بسیار بالاتر از حدی که در توافق سال ۲۰۱۵ مجاز بود، گسترش یافته است. در برهه کنونی، ایران ممکن است بتواند مواد مورد نیاز برای ساختن یک سلاح را در کمتر از شش هفته تولید کند.(برجام این بازه زمانی را به حدود یک سال رسانده بود). با این وجود، روند به کار بردن اورانیوم غنی‌شده در یک سلاح ممکن است دو سال طول بکشد.

در ادامه گزارش وکس آمده است: به همین دلیل است که مذاکرات اولویتی اضطراری برای دولت بایدن بوده است. متن توافق در آستانه نهایی شدن هنوز معلوم نیست اما کارشناسانی که در جریان روند مذاکرات هستند، می‌گویند، توافق و چالش‌های سیاسی اجرایی کردن آن مشابه توافق قبلی خواهد بود. چالش اصلی و جدید این خواهد بود که با توجه به ارتقای فناوری و ظرفیت هسته‌ای ایران، محدودیت‌هایی که بر این کشور اعمال می‌شوند، به ناچار به میزان کمتری سخت‌گیرانه خواهند بود. اگر دو کشور[ایران و آمریکا] به یک توافق جدید دست پیدا کنند، به معنای این خواهد بود که ایران در حال پشت سر گذاشتن بی‌اعتمادی ایجاد شده به واسطه دبه کردن ترامپ بر سر برجام در عین ادعایش در زمینه دست‌یافتن به توافقی بهتر است(در حالی که او به چنین توافقی دست نیافت.)
در این گزارش آمده است: با احیای برجام، مزایای اقتصادی قریب‌الوقوعی برای ایران، آمریکا و جهان در کار خواهد بود. اگر ایران بتواند با آزادی عمل بیشتری نفتش را در جهان بفروشد، این موضوع می‌تواند به کاهش قیمت فوق‌العاده بالای انرژی که در پی حمله روسیه به اوکراین انجام شد، کمک کند. مهم‌تر از همه این که توافق می‌تواند دوباره به همان چیزی که از اول طرح کرده بود دست بیابد، یعنی محدود کردن ظرفیت هسته‌ای ایران. اگرچه، شانس رسیدن به این نقطه به جزیئات گره خورده است، به ویژه به تحریم‌هایی که ترامپ اعمال کرده بود.

وقفه‌ها بر سر چیست؟

این پایگاه تحلیلی می‌نویسد: سرنخ‌های مهم درباره وضع فعلی مذاکرات و نکات مورد بحث پس از گذشت یک سال از مذاکرات در اواخر ماه مارس در گردهم‌آیی سیاست‌گذاران و کارشناسان در کنفرانس بین‌المللی دوجه نمایان بود. آن‌ها به دقت تمامی حرکت‌های مقامات آمریکا و ایران را که یکی پس از دیگری روی صحنه می‌رفتند اما در کنار هم صحبت نمی‌کردند، زیر نظر داشتند. این صحنه‌ها تجسم تلفیقی از شکاف‌های باقی‌مانده در مذاکرات بود. سید کمال خرازی، وزیر امور خارجه پیشین و مشاور مقام معظم رهبری ایران روی صحنه رفت. او گفت، «بله توافق قریب‌الوقوع است اما به اراده سیاسی آمریکا بستگی دارد». در حالی که خرازی با خبرنگار شبکه سی‌ان‌ان گفت‌وگو می‌کرد، رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و مذاکره کننده ارشد این کشور در مذاکرات وین، در ردیف اول نشسته بود و این گفت‌وگو را تماشا می‌کرد. خرازی از روی صحنه پایین رفت و بعد مالی، سخنران بعدی با لحنی محتاطانه و تقریبا خشک به جای او آمد. او گفت، «ما به توافق خیلی نزدیکیم اما مدتی می‌شود که در این حالیم. من فکر می‌کنم این به همه شما نشان می‌دهد که باید سختی مسائل باقی‌مانده را بدانید».

وکس ادامه داد: طبق گفته کارشناسانی که در جریان جزئیات مذاکرات هستند، وقفه فعلی بر سر تحریمی است که دولت دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۹ علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شاخه‌ای از نیروهای مسلح ایران اعمال و آن‌ها را به عنوان یک سازمان تروریسی خارجی اعلام کرد. تخصیص این عنوان بیشتر نمادین است و تردید دولت بایدن هم برای حذف آن بیشتر سیاسی است. حتی اگر سپاه پاسداران از لیست تروریستی خارج شود، غیرمحتمل است که شرکت‌های آمریکایی تمایلی به تجارت با آن‌ها داشته باشند. تروریستی اعلام کرد این سازمان به ندرت می‌تواند باعث تغییر این شود که سپاه در کجا می‌تواند تبادلات بانکی انجام دهد. بخشی از این به دلیل این است که تحریم‌های بسیار دیگری در حال حاضر علیه سپاه وجود دارند، از جمله تحریم‌های گسترده وزارت  خزانه‌داری آمریکا.
در گزارش این پایگاه تحلیلی همچنین آمده است: اما نمادگرایی می‌تواند چیز پر قدرتی باشد. این موضوع برای ایران یک توهین آشکار است. سپاه یکی از ارکان کشوری ایران است و تروریستی اعلام کردن یک سازمان خارجی مستقیما برای گروه‌هایی تروریستی است که بازیگرانی غیردولتی و غیر حکومتی‌اند. همان طور که خرازی گفت، «نیروهای مسلح یک کشور نمی‌تواند یک گروه تروریستی باشد». برای تیم بایدن، حذف این نام ممکن است خطر ضعیف جلوه کردن در چشم آمریکاییانی را در بر داشته باشد که مشوق سیاست جنگ‌گرایی در قبال ایران هستند. و در عین حال که این مسئله عمدتا نمادین مورد بحث‌ترین نکته اخیر است، اولین باری نیست که موضوعی مهم مذاکرات را از مسیر خارج کرده است.

سالی با سه وقفه: آمریکا، ایران و روسیه

وکس در این بخش از گزارشش می‌نویسد: وقتی بایدن در ژانویه ۲۰۲۱ روی کار آمد، بیشتر کارشناسان اتفاق نظر داشتند که ایجاد نیروی محرکه ازسرگیری مذاکرات بر عهده دولت او بود، با توجه به این که این آمریکا بود که تحت دولت ترامپ اول از برجام خارج شد. موضع اصلی دولت باید این بود که رابرت مالی، یک دیپلمات امور خاورمیانه را که از مذاکره‌کنندگان ارشد مذاکرات هسته‌ای در سال ۲۰۱۵ بود را نماینده ویژه آمریکا در امور ایران قرار داد که این خود نشانه جدیت بود. اما نبود معافیت‌های تحریمی و دیگر اقدامات نشانگر حسن نیت، چنین چیزی برای شروع مذاکرات کافی نبود.
این گزارش همچنین مطرح می‌کند: تریتا پارسی، از کارشناسان امور ایران در این باره می‌گوید، دولت بایدن باید همان روزهای اول روی کار آمدن بایدن با فرمانی اجرایی به توافق باز می‌گشت. اما دولت او به هرگونه اقدام مخاطره‌آمیز در زمینه سیاست خارجی که می‌توانست به طور بالقوه در دستورکار داخلی آن موجب اخلال و کارشکنی شود، روی‌گردان بود. به گفته پارسی، «وقتی که از دست رفت، باعث بروز یک بحران در مذاکرات شد. تلاش برای کمتر کردن هزینه‌هایی که باید داده می‌شد، به کل نتیجه معکوس داد و در واقع هزینه را بالا برد». هر چه بیشتر گذشت، موضع ایران سخت‌تر شد. با وجود پابرجا بودن تحریم‌های «فشار حداکثری»، برای تهران این طور به نظر می‌رسید که تیم بایدن از تحریم‌ها برای در مضیقه‌ قرار دادن بیشتر ایران استفاده می‌کند که برابر بود با باج‌خواهی. علی واعظ، تحلیل‌گر عضو «گروه مدیریت بحران» در این باره می‌گوید، «یک مقام ارشد ایرانی آن موقع به من گفت، اگر ما می‌خواستیم با مجریان فشار حداکثری مذاکره کنیم، با دولت ترامپ مذاکره می‌کردیم».

در ادامه گزارش این پایگاه تحلیلی آمده است: برخی معتقدند، بازگشت سریع به توافق برای آمریکا شدنی نبود، چوت انتخابات [ریاست‌جمهوری] ایران قرار بود در ژوئن ۲۰۲۱ برگزار شود و در نهایت دولتی با مواضعی سخت‌گیرانه‌تر روی کار آمد. در این بین، تیم بایدن به منظور اجتناب از معضلات منطقه‌ای، انرژی‌اش را صرف دیدار با اسراییلی‌ها و اماراتی‌ها می‌کرد که در سال ۲۰۱۵ مخالف برجام بودند. اما برخی هم می‌گویند، بازگشت ایران پای میز مذاکرات به این دلیل زمان‌بر شد که این کشور می‌خواست موضع مذاکراتی‌اش را با برنامه هسته‌ای پیش‌رفته‌تری تقویت کند. پس از پیروزی دولت فعلی ایران در انتخابات، مذاکرات متوقف شد و ایران تا پنج ماه پای میز مذاکرات نیامد. بعد، وقتی شک و تردید آمریکا و ایران برطرف شد و مذاکرات پیش‌رفت کرد، مسئله جدیدی پیش آمد: روسیه.
وکس همچنین نوشت: وقتی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه دستور حمله به اوکراین را داد، مذاکرات هسته‌ای با ایران در وین با شبهاتی رو به رو شد. تلقی واعظ از این وضعیت این است که شبهه «ترفند تاکتیکی مسکو برای سبک سنگین کردن این بود که آیا می‌توان برجام را گروگان گرفت یا نه». روسیه در ابتدا تضمینی می‌خواست که تحریم‌های اعمال شده بر آن به خاطر تحریم‌ها، تاثیری بر تجارت روسیه با ایران نگذارد. غرب این ایده را رد کرد و روسیه خیلی زود از خواسته‌هایش عقب نشست. پارسی در این باره می‌گوید، « موضوع روسیه مشخصا بسیار خطرناک بود اما پس از سفر وزیر امور خارجه ایران به مسکو فورا حل شد». این که نقش روسیه تبدیل به مانعی احتمالی شد، نشانگر میزان حساسیت دیپلماسی در این زمینه است. به گفته واعظ، «این روند در برابر عوامل خارجی شکننده است».

کارکرد برجام احیا شده

در این گزارش مطرح شد: ایران و قدرت‌های جهانی به هر توافقی در وین دست پیدا کنند، تا حد زیادی شبیه همان توافقی خواهد بود که دولت اوباما در سال ۲۰۱۵ آن را پیش برد. یعنی، محدودیت‌ها، سازوکارهای اجرایی و اجرای توافق احتمالا مانند همان برجام اصلی خواهند بود اما معیارهای دقیق ممکن است با توجه به چگونگی توسعه ظرفیت ایران تغییر کند. توافق احیا شده میزان غنی‌سازی اورانیوم ایران و سانتریفیوژهایی را که می‌تواند [فعال] داشته باشد، محدود خواهد کرد. ایران همچنین بیشتر اورانیوم غنی‌شده‌اش را در ازای لغو تحریم‌ها به روسیه خواهد فرستاد.
وکس نوشت: موضوع توالی اقدامات دوجانبه در راستای احیای توافق که همان بازه زمانی لازم برای اجرای تعهدات دو طرف است، ممکن است سریع‌تر از بار قبل پیش برود. در سال ۲۰۱۵، اول ایران با محدود کردن برنامه هسته‌ای‌اش برجام را اجرا کرد و فقط زمانی که بازرسان بین‌المللی پایبندی ایران را راستی‌آزمایی کردند، آمریکا تحریم‌ها را لغو کرد. احتمالا این بار هم به همین شکل خواهد بود، واعظ می‌گوید، «دو طرف به طور موازی پیش خواهند رفت». منتقدان توافق می‌گویند، ایران قابل اعتماد نیست و تاکید دارند توافق برای محدود کردن فعالیت‌های اشاعه‌ای ایران یا دیگر فعالیت‌های این کشور کفایت نخواهد کرد و می‌شد درباره توافق بهتری گفت‌وگو کرد. اما بازگشت به برجام بسیار بهتر از ایده‌هایی مانند تهدید به حمله نظامی علیه ایران است. سوزان مالونی از اعضای اندیشکده بروکینگز در این باره می‌گوید، «منتقدان توافق، هم قبلا و هم در حال حاضر، سازوکاری بهتر از تداوم تحریم‌ها ارائه نکرده‌اند و این واقعا  نتیجه مطلوب را نداشته است.»

این پایگاه تحلیلی ادامه داد: از همه مهم‌تر، رسیدن به یک توافق می‌تواند احتمال جنگ را به حداقل برساند. اسراییل تهدید کرده است اگر ایران در صورت نبودن توافق اورانیوم در سطح تسلیحات تولید کند، به ایران حمله می‌کند. در این بحبوحه، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، دیگر قدرت‌های منطقه در مواجهه با پیش‌رفت برنامه هسته‌ای غیرنظامی ایران به دنبال ایجاد ظرفیت هسته‌ای بوده‌اند. تمامی این عوامل موجب افزایش خطر بروز رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه و حملات بیشتری علیه ایران می‌شود که کنترل آن ممکن است از دست خارج شود.

آن‌چه پس از توافق رخ خواهد داد

در این بخش از گزارش وکس آمده است: اگر موضوع تحریم‌ها علیه سپاه پاسداران و دیگر مسائل باقی‌مانده حل شوند، حالا باید باید مانع دیگری را برطرف کند؛ او باید برای واشنگتن و همکاران پیشینش در سنای آمریکا استدلال کند که چرا این توافق باید انجام شود. احتمالا روند فنی شامل تایید این توافق طبق قانون بازبینی توافق هسته‌ای ایران(INARA) می‌شود که یک روند بررسی کنگره در واکنش به توافق قبلی بود. اما این قانون سازوکاری منفی است، یعنی این توافق انجام می‌شود مگر هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات بتوانند اکثریت را مجاب به عدم تایید آن کنند. سنا تحت این بازبینی قانونی پیچیده به طور رسمی توافق را در سال ۲۰۱۵ رد نکرد. جِرِمی بن‌آمی از اعضای گروه جی استریت در این باره گفت، «این روندیست که به نفع دولت است. یک مشاجره‌ واقعی نیست،‌چون نتیجه معلوم است.»
این گزارش همچنین مطرح کرد: دولت بایدن مجبور نخواهد بود تاییدیه کنگره را برای توافقی بگیرد که دقیقا مانند برجام باشد. اما برای ایجاد حسن نیت و مقبولیت سیاسی قانون‌گذاران، مشارکت بایدن دراین روند قانونی محتمل به نظر می‌رسد. بحث در سنا درباره مزایای توافق هسته‌ای می‌تواند نشانگر این باشد که چرا دیپلماسی مهم است و این یک پیروزی بالقوه برای بایدن در حین نزدیک شدن به انتخابات میان‌دوره‌ای خواهد بود، به ویژه اگر قیمت انرژی پایین بیاید.
وکس در آخر نوشت: اما فراتر از چالش‌های سیاسی و فنی در واشنگتن یا اختلافات دیپلماتیک جزئی در وین، بزرگ‌ترین مسئله موجود این است که آیا ایرانی‌ها به آمریکایی‌ها برای اجرای تعهداتشان اعتماد خواهند کرد یا نه. خروج ترامپ از توافق به جایگاه آمریکا آسیب زد.
  • نویسنده :
  • منبع :