این روزها بیش از همیشه میان جامعه شناسان و فعالان سیاسی موضوع کاهش اعتماد عمومی در جامعه مطرح و مورد بحث و بررسی قرار میگیرد عدم پذیرش اعلام کشته شدن عبدالباقی مالک برج متروپل از سوی مردم آبادان تا جایی که مردم به خیابان بریزند و شعار کشته شدن عبدالباقی دروغ است. دروغ است سر دهند، از علائم این کاهش اعتماد است. یا همین که حکومت و دولت از اعلام گران شدن تدریجی اجناس برای اینکه مردم به فروشگاهها نریزند و آنها را غارت نکنند. واهمه میکند یا کاهش مشارکت تدریجی مردم در انتخابات مختلف و همچنین عدم توجه به اخبار و رسانههای داخلی و وو.... از موارد مشخص کاهش اعتماد عمومی است.
جامعه شناسان معتقدند، کاهش اعتماد عمومی در یک جامعه تمام زوایای آن را تخریب میکند و سرمایههای اجتماعی را به باد فنا میدهد. هرچند در به وجود آمدن این بیاعتمادی عملکرد سرمایههای اجتماعی نقش مهمی دارد. وقتی مردم رفتار و گفتار دوگانه و متضاد از دست اندرکاران امور مادی و معنوی جامعه ببینند، بیتردید روزبهروز اعتمادشان از چهرهها و شخصیتها و جریانها سلب شده و سپس بیاعتمادی کلی و مجموعه ای پیدا میکنند.
مردم وقتی از یک تریبون رسمی و مهم کشور که بار هدایت و فرهنگی و معنوی مردم را در دست دارد، رفتار و گفتار منصفانه نبینند از او دل میکنند و اگر تکرار شود، بدبین و رویگردان میگردند.
مردم هنگامی که میبینند برخی ائمه جمعه و روحانیون اگر در دولت قبل به دلیل خروج ترامپ از برجام و برخی تصمیمهای اقتصادی گرانی ایجاد میشد، فریاد میزدند که جان مردم از گرانی به لب رسیده است و دولت باید فکری کند و امروز که دولت دیگری سر و کار است، گرانی را امتحان الهی میدانند! به انصاف و عدالت گوینده و این تریبون شک کرده و احساس فریبخوردگی میکنند و به همه چیز و همهکس بیاعتماد میشوند.
مراقبت و تلاش برای افزایش اعتماد مردم به نظام امروز مهمترین وظیفه همه دست اندرکاران و دلسوزان کشور و انقلاب است. کمترین کوتاهی و بیتفاوتی میتواند خسارات بزرگی را ببار آورد. بهوش باشیم که کشور آبستن این خسارات شده است.
جامعه شناسان معتقدند، کاهش اعتماد عمومی در یک جامعه تمام زوایای آن را تخریب میکند و سرمایههای اجتماعی را به باد فنا میدهد. هرچند در به وجود آمدن این بیاعتمادی عملکرد سرمایههای اجتماعی نقش مهمی دارد. وقتی مردم رفتار و گفتار دوگانه و متضاد از دست اندرکاران امور مادی و معنوی جامعه ببینند، بیتردید روزبهروز اعتمادشان از چهرهها و شخصیتها و جریانها سلب شده و سپس بیاعتمادی کلی و مجموعه ای پیدا میکنند.
مردم وقتی از یک تریبون رسمی و مهم کشور که بار هدایت و فرهنگی و معنوی مردم را در دست دارد، رفتار و گفتار منصفانه نبینند از او دل میکنند و اگر تکرار شود، بدبین و رویگردان میگردند.
مردم هنگامی که میبینند برخی ائمه جمعه و روحانیون اگر در دولت قبل به دلیل خروج ترامپ از برجام و برخی تصمیمهای اقتصادی گرانی ایجاد میشد، فریاد میزدند که جان مردم از گرانی به لب رسیده است و دولت باید فکری کند و امروز که دولت دیگری سر و کار است، گرانی را امتحان الهی میدانند! به انصاف و عدالت گوینده و این تریبون شک کرده و احساس فریبخوردگی میکنند و به همه چیز و همهکس بیاعتماد میشوند.
مراقبت و تلاش برای افزایش اعتماد مردم به نظام امروز مهمترین وظیفه همه دست اندرکاران و دلسوزان کشور و انقلاب است. کمترین کوتاهی و بیتفاوتی میتواند خسارات بزرگی را ببار آورد. بهوش باشیم که کشور آبستن این خسارات شده است.
- نویسنده : مرتضی داستانی
- منبع :
https://19dey.com/news/39368