۱۹ دی: رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: ما امروز آنقدر درگیر واقعیت‌های عینی و شرایط خارجی جامعه شدیم که اصلاً ذهن ما به سمت آینده پرواز نمی‌کند و دورنمایی از آینده نداریم. برای ساختن آیندۀ مطلوب انقلاب اسلامی، نقش بینش و گرایش عمومی به آن بسیار مهم است که باید در جامعه تبیین شود.
نوزدهمین نشست از هشتمین دورۀ کرسی‌های آزاداندیشی باعنوان «آینده پژوهی انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد،
 حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: همانطور که قبلاً گفتیم انقلاب اسلامی یک امر واحد بسیط نیست. بلکه یک فرآیندی است که دست کم پنج مرحله دارد. اول نهضت بوده، بعد به یک نظام تبدیل شده است بعد بر اساس آن نظام، دولت درست کردیم، جامعه‌ای بر اساس آن قرار است درست کنیم و تمدنی بر اساس آن می‌خواهیم بسازیم. حالا سؤال این است که ما وقتی می گوییم آینده مطلوب انقلاب اسلامی، در آن آینده مطلوب چه چیزی را می‌خواهیم بازسازی کنیم؟ دولت را می‌خواهیم بازسازی کنیم؟ جامعه را می‌خواهیم درست کنیم؟ نظام سازی خود را می‌خواهیم دوباره احیاء کنیم؟ یا یک تمدن برای آینده بسازیم؟
وی افزود: الان بحث این است که ما آینده مطلوب خود را بر چه پایه‌ای سوار کنیم؟ آن پایه اساسی را روی دولت، قدرت، حاکمیت قرار دهیم؟ یا این که مجموعه اینها را باید در نظر بگیریم؟ آیا می‌شود در یک طراحی ما همه اینها را با هم ببینیم؟ یا این که وقتی می گوییم آینده مطلوب چیست، باید تک تک اینها را یک آینده جداگانه حساب کنیم؟ ما چارچوب علل اربعه و پایه انقلاب را مطرح کردیم، یعنی اول بنیادها و مبانی، دوم صورت بندی‌ها، سوم ساختارها و فرآیند و چهارم علت فاعلی؛ نقش عاملیت خدا و انسان‌ها و علت غایی آن هم آرمان‌ها و اهداف آن شد. ما همه این موارد را آوردیم در دولت سازی، در نظام سازی و در تمدن سازی مطرح و بحث کردیم.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه گفت: اگر آینده مطلوب را هم بخواهیم طراحی کنیم، برای آن هم همین کار را باید بکنیم؛ یعنی آینده مطلوب در بخش دولت و قدرت چیست؟ آینده مطلوب در بخش دولت و نظام چیست؟ آن را بازسازی و تقویت کنیم و بر اساس آن برنامه بنویسیم، سناریو طراحی کنیم و مجدداً برویم نظام را بازسازی کنیم، بعد جامعه و تمدن، بعد جمع بندی آنها را با هم ببینیم تا معلوم شود آینده مجموعه انقلاب اسلامی چه اتفاقی می افتد و چه چیزی را ما باید بسازیم.
وی افزود: به تعبیر چشم انداز بیست ساله، آن جا گفته شده که یک دولت در تراز بیست سال آینده می‌خواهیم درست کنیم. حالا ما برای صد سال آینده می گوییم. آن دولت چه ویژگی‌هایی دارد؟ وقتی وارد می‌شویم این بحث خیلی پیچیده است. به لحاظ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی، اخلاقی، رفتاری. چه کار باید انجام شود تا ما یک دولت تراز را تعریف کنیم. بگوییم دولت تراز ما این است. به هر حال این بحث جدی است که باید بررسی شود. به قول بزرگان می گویند «وحدت در کثرت» یا «کثرت در وحدت»، یعنی در حالی که یکی است متعدد است، در حالی که متعدد است یکی است. ما باید شروع کنیم، طراحی کنیم، نهایتاً به یک وحدت برسیم و بگوییم «انقلاب اسلامی» یعنی این.
استاد مهاجرنیا گفت: ساختن آینده از همین امروز شروع می‌شود؛ یعنی از همین روندهای موجود. ما الان در چه شرایطی هستیم؟ دولت ما کارآمد است یا ناکارآمد است؟ دولت ما در بهترین وضعیت خود قرار دارد؟ یا در شرایط بدی است؟ آیا همین شرایط بد را می‌خواهیم ادامه بدهیم؟ یا رو به بهتر شدن حرکت کنیم؟ این بحث جدی‌ای در آینده پژوهی است، چون ما از همین روندها به آینده می‌رسیم.
وی سپس گفت: هرچند که الان در وضعیت متناسب با شرایط انقلاب نیستیم و می‌توانستیم بهتر از این باشیم؛ دولت ما کارآمدتر، فعال‌تر و جدی‌تر در عرصه داخلی، عرصه بین المللی، در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و در ارتباط با مردم پایگاه اجتماعی قوی، مقبولیت اجتماعی قوی، مشروعیت دینی عالی و با اقتدار بالا همه این‌ها می‌توانست بهتر از این باشد.
استاد مهاجرنیا افزود: ولی اگر یک روزی بشود ما کشوری شویم که بر اساس مبانی دینی، اعتقادی، کشور توسعه یافته‌ای شویم که حتی دشمنان ما بگویند این یک الگو است. کشوری که بر اساس خدا توسعه پیدا کرده. توسعه همه جانبه، متوازن. آن الگو مطلوبی است که ما باید به سمت آن حرکت کنیم. الان بحث این است که چه کار باید بکنیم که به آن الگو برسیم؟
وی افزود: این الگو را اگر بخواهیم طراحی کنیم، قاعدتاً باید به لحاظ بینشی بستر آن را آماده کنیم، یعنی جامعه ما، وفاداران به انقلاب، شرایط ما، ساختارهای ما، قانون ما، همه باید این را بپذیریم و باور کنیم که باید این طور بشویم. حق ما این است، شایستگی ما این است؛ یعنی باور ایجاد شود که می‌توانیم. به لحاظ بینشی این باید ایجاد شود. این بینش را باید ایجاد کنیم که ما می‌توانیم به آن ایده آل خود برسیم و آن جایگاه را تعریف کنیم.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: ما امروز آنقدر درگیر واقعیت‌های عینی و شرایط خارجی جامعه شدیم که اصلاً ذهن ما به سمت آینده پرواز نمی‌کند و دورنمایی از آینده نداریم. برای ساختن آیندۀ مطلوب انقلاب اسلامی، نقش بینش و گرایش عمومی به آن بسیار مهم است که باید در جامعه تبیین شود.
وی افزود: ما کاروانی ۸۰ میلیونی هستیم، این کاروان باید راه بیفتد و همه بپذیریم که نباید این جا توقف کنیم، می‌خواهیم به سمت آن مطلوب برویم. گرایش آن باید ایجاد شود. بینش وآگاهی بخشی ایجاد شود، تمایلات و اعتقادات و ایدئولوژی و در واقع میل و اشتیاق به حرکت ایجاد شود. امروز به دلیل این که درگیر روزمرگی و مسائل جاری شدیم، متأسفانه این میل و اشتیاق به سمت آینده کم است. افق دید ما ضعیف شده است. افق‌های دوردست را نمی‌بینیم. بلکه فکر همین هستیم که امروز چه شد و فردا چه می‌شود!
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه گفت: این نشان می‌دهد که آینده نگری، آینده نگاری و تصویرسازی‌های رو به آینده ما ضعیف است. لذا به لحاظ بینشی و گرایشی بستر آن را باید آماده کنیم. تا این بستر آماده نشود، بقیه آن شعار است. چشم انداز بیست ساله می‌نویسم به دو سال هم آن را نمی‌رسانیم. حتی برخی دولتی‌ها اصلاً آن را قبول ندارند. الان در برنامه هفتم توسعه هستیم همه شعار آن را می‌دهیم، تصویب هم می‌کنیم، یک هزینه‌ای هم برای نگارش‌ها و تبیین‌ها و مقاله‌ها و ... می‌کنیم، ولی هیچ نمود خارجی در این کشور ایجاد نمی‌کند. چون بینش و گرایش آن نیست، عملاً دولت‌ها راحت نادیده می‌گیرند. ملت از آن عبور می‌کند، کسی به آن توجه نمی‌کند، این‌ها آسیب‌هایی است که در آینده نگاری و آینده پژوهی با آن مواجه هستیم.
وی در ادامه با اشاره به اینکه برای رسیدن به یک دولت مقتدر اسلامی در آینده چه کارهایی باید انجام شود، گفت: اولین نکته‌ای که در ساختن آینده که بسیار مهم است «مشروعیت نظام» است. مشروعیت نظام باید بالابرود. باید اعتماد عمومی، جایگاه حجیّت الهی و مقبولیت اجتماعی ایجاد شود، زمینه آن بازسازی شود و مورد قبول واقع شود تا همه برای ساختن آن حرکت کنند. اگر مقبولیت نباشد، یعنی پایگاه اجتماعی خود را از دست داده‌ایم و هر چه تلاش کنیم برای آیندۀ قوی و قدرتمند، فایده‌ای ندارد.
استاد مهاجرنیا افزود: کار بعدی «قوی شدن دولت» است، در واقع یک نوع افزایندگی برای خود دولت باید ایجاد کنیم؛ یعنی روز به روز دولت قدرتمندتر شود، کارآمدتر شود، بهتر شود، پاسخگوتر شود، مقبولیت اجتماعی‌اش بیشتر شود و بتواند تا حدودی روز به روز انتظارات را پاسخ بدهد. مثلاً شما فرض کنید در شرایط اقتصادی الان، ما یک مقدار گرانی و تورم و بیکاری داریم. اگر مردم ببینند که فردا بهتر از امروز شدیم، ده روز دیگر قیمت‌ها کمتر از امروز شود. بیکاری کم کم رفع می‌شود. شاخص‌ها دارند بهتر می‌شوند و ... در واقع ما داریم یک امیدواری ایجاد می‌کنیم. این امیدواری مردم، سرمایه آینده سازی است.
وی افزود: نکته بعدی که ما الان شدیداً به آن نیاز داریم «آموزش سیاسی» است. ما جامعۀ سیاست زده‌ای شده‌ایم. بسیار در سیاست افراطی هستیم. هیچ کشوری در دنیا طبق آماری که می گویند مثل ما سیاسی نیستند. ما از ریز و درشت مسائل دنیا خبر داریم. بعضی از کشورها به دلیل این که سیاسی نیستند، اصلاً اطلاعات آنها صفر است. به همین دلیل ما در همه تحلیل‌های دنیا سرک کشیدیم، مردم ما اطلاع دارند و اطلاعات سیاسی آنها بالا است. در همه چیز تحلیل دارند، تفسیر دارند، بدبین هستند، خوشبین هستند. ولی این آگاهی‌های سیاسی ما مبنایی نیست. به همین دلیل راحت مثل موج دریا می‌شود با اینها بازی کرد و جذر و مدها، جامعه را به هر سمتی می‌برد. لذا نیاز به آموزش داریم و جامعه باید در سطح انقلاب آموزش داده شود.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: نکته بعدی «همخوانی رفتار حاکمان با باورهای مردم» هست؛ یعنی به موازات این که آموزش می‌دهیم و جامعه را ارتقا می‌دهیم، رفتارهای ما هم باید متناسب با همان آموزش باشد. نمی‌شود مثلاً شما بگویید دنبال دنیا نباشید، دنبال دین و ارتقا معنویت و ... باشید، بعد از آن طرف مسئولین ما در رقابت عرصه اقتصاد و جمع آوری اموال باشند. این ناسازگار است. این شرایط باید همسو باشد تا شما بتوانید پایگاه مشروعیت دولت را تقویت کنید.
وی سپس افزود: اولین کاری که برای ساختن آینده دولت ما باید روی آن برنامه ریزی کنیم، باید مشروعیت دولت را بالا ببریم. مبانی دینی و اعتقادی و پایگاه اجتماعی آن را تقویت کنیم، این شکافی که بین دولت و ملت ایجاد شده و این بدبینی که ایجاد شده را ترمیم کنیم. الان دولت کار خوب هم بکند مردم می گویند بد است. چون بدبینی ایجاد شده است، گسست ایجاد شده است، این شکافی که در ذهن مردم ایجاد شده است باید ترمیم شود.
وی افزود: نکته بعدی که باید برای آینده مطلوب روی آن برنامه ریزی کنیم «هویت» است. باید هویت خود را تعریف کنیم. ما چه کسی هستیم. ما چه هستیم؟ ما چه کاره هستیم؟ ما کجای تاریخ هستیم؟ ما کجای ایدئولوژی اسلامی هستیم؟ اصلاً کجای اسلام هستیم؟ این‌ها باید تعریف شود. کیستی ما، اعتبار ما، شخصیت ما، هویت ما، این‌ها تا تعریف نشود، نمی‌دانیم برای چه چیزی برنامه ریزی کنیم. شما اگر می¬خواهید آینده انقلاب را بسازید باید هویت آن را احیاء کنید. انقلاب اسلامی اگر بخواهد قوی شود پایگاه آن در ایران است. ما ایران را باید قوی کنیم. این جا را اگر قوی کردیم، می‌شود الگوی دیگران و بر اساس این الگو می‌توانیم آن را صادر کنیم.
استاد مهاجرنیا افزود: نکته بعدی‌ای که باید روی آن کار کنیم، «افزایش مشارکت» است. اگر ما می‌خواهیم آینده را بسازیم، باید حد‌اکثر مشارکت را به میدان بیاوریم. با حضور حد‌اکثری مردم، جناح‌ها، دیدگاه‌ها، افکار، با اینها است که می‌شود آینده را ساخت. والّا شما یک کاروانی تصور کنید، این کاروان ایرانی با ۸۰ میلیون جمعیت، با افکار انقلاب اسلامی را می‌خواهیم به سمت آینده حرکت بدهیم، حد‌اکثر مشارکت را باید بیاوریم. چرا؟ چون اگر حداکثر مشارکت نباشد و برخی جا بمانند، برخی مانع شوند، معلوم است که آن‌ها نمی‌گذارند کاروان حرکت کند. لذا هیچ‌کس نباید جلوی کاروان مانع ایجاد نکند، همه تلاش کنند و راه را باز کنند و برای این کار، مردم باید حس کنند این قدرت مال همه است، جمهوری اسلامی مال همه مردم کشور است.
وی افزود: نکته بعدی این است که «دولت‌ها باید پاسخگو شوند»، پاسخگوی چه کسی شوند؟ پاسخگوی مردمی که در صحنه مشارکت دارند، مردمی که جدی بازخواست می‌کنند، مطالبه و حرف دارند. نکته زیبایی مقام معظم رهبری در سالگرد امام فرمودند، مردم می‌گویند مسئولین چرا به دین، به انقلاب، به نظام، به ارزش‌ها عمل نمی‌کنید که این مشکلات به وجود آمده است. اینکه الآن ما مشکل حقوقی داریم، مشکل صنفی داریم؛ و... مطالبه اجرای ارزش‌ها و قوانینی که نظام پذیرفته است. دنبال آن هستند. مردم نمی‌آیند بگویند که ما ارزش نمی‌خواهیم، قانون را نمی‌خواهیم. این چیزها را نمی‌خواهیم.
استاد مهاجرنیا گفت: نکته بعدی‌ برای افزایش مشارکت و ساختن قدرت آینده این است که موانع ایذائی که در جامعه هست را منطقی و عقلانی حل کنیم. این فاجعه است که ما بخواهیم در واقع موانع ایذائی را که خودمان تقویت کنیم و دشمن درست کنیم، اپوزیسیون درست کنیم و این چیزها را تقویت کنیم. جامعه‌ای که فکر آینده‌سازی است، دائماً یک برنامه آن این است که دشمن را به دوست تبدیل کند. دوست‌ها را اضافه کنیم. تا آنجایی که مقدور است کسی که خواسته دارد، مطالبه دارد، مطالبه‌اش را حل کنیم که مجبور نشود بیاید در خیابان بانک آتش بزند. کسی گرفتار شده، مشکلاتی پیدا کرده است، کمک کنیم برای رفع مشکل او. این نمی‌شود که بخش زیادی از امکانات مملکت و رسانه‌ها و برخی گروه‌ها بسیج شوند فقط برای اینکه در جامعه مخالف‌تراشی کنند. به جای آن، بیایید رفع مانع و مشکل کنید.
وی افزود: زمان پیامبر(ص) هم اگر می‌شنیدند یک کسی مرتدّ شده است، (مرتد بالاترین اپوزیسیون انقلاب پیامبر(ص) بود) مسلمان‌ها خصوصی می‌رفتند دیدار او، می‌رفتند خانه او، آقا چه شده است؟ او را دلداری می‌دادند. کمکش می‌کردند، او را راهنمایی می‌کردند. بالاخره او را ترک نمی‌کردند تا برگردد، ولی ما اگر بشنویم کسی شبهه‌ای پیدا کرده است، یک جوری به او هجوم می‌آوریم که او را راحت می‌فرستیم که برود مرتدّ شود. چرا همه مخالفینی که مخالف هستند، انتقاد دارند، این‌ها را فرستادیم شدند اپوزیسیون خارج‌نشین؟ همه را فراری دادیم رفتند آن طرف آب دارند علیه انقلاب توطئه می‌کنند. چون بلد نبودیم. اگر می‌خواهیم این کاروان به سمت آینده حرکت کند، حد‌اکثر مشارکت این است که تا کسی مشکل پیدا کرد، برویم مشکل او را رفع کنیم و کمک کنیم که برگردد.
استاد مهاجرنیا در پایان افزود: نکته بعدی این است که ما بخش نخبگانی جامعه را باید تقویت کنیم. بالاخره جامعه یکدست نیست. یک آدم‌هایی در جامعه نخبه هستند. مثلاً در حوزهً مراجع نخبه هستند. اساتید حوزه نخبه هستند. در دانشگاه‌ها اساتید نسبت به دانشجوها نخبه هستند و در حوزه‌های دیگر که نخبگانی هستند، بالاخره اینها یک پایگاهی دارند، یک جایگاهی دارند که باید مورد توجه قرار گیرند. نظام وقتی می‌خواهد تقویت شود باید به نخبگان خود اهمیت بدهد و آنها را تقویت کند تا ان شاء الله بتوانیم با کمک هم آینده مطلوب انقلاب اسلامی را بسازیم.


  • نویسنده :
  • منبع :