یادداشت پایگاه خبری ۱۹ دی آنلاین با عنوان «ناکارآمدی خالصسازی سیاسی» به قلم رضا صدرایی بدین شرح است:
تعبیر «خالصسازی» در پاسخ علی لاریجانی که حاوی تکذیب ادعای یک رسانه اصولگرا درباره «لیست سازی انتخاباتی» او بود، بازتاب زیادی داشت و بار دیگر، بحث دیرپای تناسب «وحدت و خالصسازی» را مستقیم و غیرمستقیم، داغ کرد و در کانون توجه برخی فعالان سیاسی و شماری از رسانهها قرار داد.
حسین انتظامی در این ارتباط یادآورشد: «خالصسازی، کشف تندروهای امروز نیست. فتنه خوارج، مک کارتیسم، برآمدن هیتلر، تصفیههای خونین استالین و نمونههای متعدد در اروپای شرقی. بعد از بهار پراگ نیمی از اعضای حزب کمونیست چکسلواکی پاکسازی شدند چون اصطلاحاً نامطمئن بودند.»
عباس عبدی، در توییتی با اشاره به پاسخ لاریجانی به ادعایی مبنی بر ارائه لیست انتخاباتی توسط او برای مجلس آینده نوشت: این توضیح علی لاریجانی نشان میدهد که عبور از مشارکت انتخاباتی خیلی فراتر از چیزی است که نواصولگرایان تصور میکنند. عبدی ادامه داد: خالصسازی که آرزویشان بود اکنون به پاشنه آشیل آنان تبدیل شده است.
محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات دولت دوازدهم در توییتی تصریح کرد: ناکارآمدی «خالص سازی» برادران احتمالاً با «متنوع سازی» جبران نمیشود بلکه به چاره «تقطیرسازی» روی خواهند آورد.
رهبر معظم انقلاب ۳۱ مرداد ۱۳۸۹ در دیدار دانشجویان در بیاناتی گفته بودند:
خلوص که شما مطرح میکنید - که ما بایست از فرصت استفاده کنیم و حالا که غربال شد، یک عدهای را که ناخالصی دارند، از دائره خارج کنیم - چیزی نیست که با دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بیاید؛ خلوص در یک مجموعه که اینجوری حاصل نمیشود؛ ما به این، مأمور هم نیستیم.
در صدر اسلام، خوب، با پیغمبر اکرم یک عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابیّبنکعب بود، عمار بود، کی بود، کی بود؛ اینها درجه اول و خالصترینها بودند؛ عدهای دیگر از اینها یک مقداری متوسطتر بودند؛ یک عدهای بودند که گاهی اوقات پیغمبر حتّی به اینها تشر هم میزد. اگر فرض کنید پیغمبر در همان جامعه چند هزار نفری - که کار خالصسازی خیلی آسانتر بود از یک جامعه هفتاد میلیونی کشور ما - میخواست خالصسازی کند، چه کار میکرد؟ چی برایش میماند؟ آن که یک گناهی کرده، باید میرفت؛ آن که یک تشری شنفته، باید میرفت؛ آن که در یک وقتی که نباید از پیغمبر اجازه مرخصی بگیرد، اجازه مرخصی گرفته، باید میرفت؛ آن که زکاتش را یک خرده دیر داده، باید میرفت؛ خوب، کسی نمیماند. امروز هم همین جور است.
تعبیر «خالصسازی» در پاسخ علی لاریجانی که حاوی تکذیب ادعای یک رسانه اصولگرا درباره «لیست سازی انتخاباتی» او بود، بازتاب زیادی داشت و بار دیگر، بحث دیرپای تناسب «وحدت و خالصسازی» را مستقیم و غیرمستقیم، داغ کرد و در کانون توجه برخی فعالان سیاسی و شماری از رسانهها قرار داد.
حسین انتظامی در این ارتباط یادآورشد: «خالصسازی، کشف تندروهای امروز نیست. فتنه خوارج، مک کارتیسم، برآمدن هیتلر، تصفیههای خونین استالین و نمونههای متعدد در اروپای شرقی. بعد از بهار پراگ نیمی از اعضای حزب کمونیست چکسلواکی پاکسازی شدند چون اصطلاحاً نامطمئن بودند.»
عباس عبدی، در توییتی با اشاره به پاسخ لاریجانی به ادعایی مبنی بر ارائه لیست انتخاباتی توسط او برای مجلس آینده نوشت: این توضیح علی لاریجانی نشان میدهد که عبور از مشارکت انتخاباتی خیلی فراتر از چیزی است که نواصولگرایان تصور میکنند. عبدی ادامه داد: خالصسازی که آرزویشان بود اکنون به پاشنه آشیل آنان تبدیل شده است.
محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات دولت دوازدهم در توییتی تصریح کرد: ناکارآمدی «خالص سازی» برادران احتمالاً با «متنوع سازی» جبران نمیشود بلکه به چاره «تقطیرسازی» روی خواهند آورد.
رهبر معظم انقلاب ۳۱ مرداد ۱۳۸۹ در دیدار دانشجویان در بیاناتی گفته بودند:
خلوص که شما مطرح میکنید - که ما بایست از فرصت استفاده کنیم و حالا که غربال شد، یک عدهای را که ناخالصی دارند، از دائره خارج کنیم - چیزی نیست که با دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بیاید؛ خلوص در یک مجموعه که اینجوری حاصل نمیشود؛ ما به این، مأمور هم نیستیم.
در صدر اسلام، خوب، با پیغمبر اکرم یک عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابیّبنکعب بود، عمار بود، کی بود، کی بود؛ اینها درجه اول و خالصترینها بودند؛ عدهای دیگر از اینها یک مقداری متوسطتر بودند؛ یک عدهای بودند که گاهی اوقات پیغمبر حتّی به اینها تشر هم میزد. اگر فرض کنید پیغمبر در همان جامعه چند هزار نفری - که کار خالصسازی خیلی آسانتر بود از یک جامعه هفتاد میلیونی کشور ما - میخواست خالصسازی کند، چه کار میکرد؟ چی برایش میماند؟ آن که یک گناهی کرده، باید میرفت؛ آن که یک تشری شنفته، باید میرفت؛ آن که در یک وقتی که نباید از پیغمبر اجازه مرخصی بگیرد، اجازه مرخصی گرفته، باید میرفت؛ آن که زکاتش را یک خرده دیر داده، باید میرفت؛ خوب، کسی نمیماند. امروز هم همین جور است.
- نویسنده :
- منبع :
https://19dey.com/news/58935