یادداشت پایگاه خبری ۱۹ دی آنلاین با عنوان «عادی شدن فساد در کشور» به قلم بابک سارانی بدین شرح است:

چند وقت پیش به پارکی رفته بودیم. کودکم چند گل از باغچه‌ای چید. او را دعوا کردم که: گل برای دیدن همگان است و لذت بردن این و آن و نه خاص یک نفر. فردی کامل مرد، که شاهد ماجرا بود، خطاب به فرزندم گفت: «بچین بابا جان، بچین بابا جان، این هم حق تو است از بیت المال » و بعد خطاب به من گفت: «چرا بچه رو دعوا می‌کنی آش و با جاش بردند و خوردند کسی ککش نگزید بعدا تو به خاطر چند تا گل، بچه رو دعوا می کنی!». من مات و مبهوت شدم  و نمی‌دانستم چه باید بگویم!
راستی جامعه ما به کدام سمت و سو می‌رود؟! مساله چیدن یا نچیدن چند گل نیست، بلکه مسأله این است که چرا مردم ما چنین دیدی به دست آورده‌اند ؟!
متأسفانه مسئولان ما و ما مردم طوری شده‌ایم که: هر کس بی اعتنا به فساد و دزدی دیگری فقط فکر خود است. در واقع ظاهرا کسی از ما با نفس فساد دیگری مشکلی ندارد چون فرهنگ فساد نهادینه شده است. به قول نویسنده‌ای: «در کشور ما کسی با فعل دزدی مخالفتی ندارد بلکه با فاعل دزدی مخالفت دارد»!  یعنی افراد می‌گویند چرا او بدزدد و بخورد؟ و گاه حتی ضرب المثل: چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است را به نفع تباهی خود تعبیر می‌کنیم!
در اثر این فرهنگ، امروز شاهدیم که دیگر مردم نسبت به اخبار فسادی که هر از چند گاهی درز می‌کند و درج می‌شود همانند گذشته حساس نیستند و تا حدودی بی‌خیال شده‌اند و این بی خیالی خیلی خوف انگیز است. ای‌کاش مردم ما نسبت به مفاسد و اختلاس‌ها و دزدی‌ها و رانت‌ها اعتراض جمعی می‌کردند. اما افسوس که هر روز مردم بیشتر از دیروز ناامید و بی‌تفاوت و بی‌خیال امور مهم کشورشان  می‌شوند و هر کس می‌کوشد تا جایی که می‌تواند سرش بی‌کلاه نماند و البته بعد هم می‌کوشد با صد گونه توجیه، کار خود را مشروع جلوه دهد.
امروزه کمتر کسی بابت مفاسد خود یا زیر مجموعه‌اش عذرخواهی می‌کند و استعفا می‌دهد. البته فرهنگ عذرخواهی در کشور، حتی میان ما افراد معمولی نیز نهادینه نشده، چه برسد به افراد سطح بالا. اما ایکاش افراد رده بالا با عذرخواهی کردن خود و پذیرش عیوب خود، این فرهنگ را به زیر مجموعه خود و سپس اقشار جامعه، جریان می‌دادند.
اینکه این بی اعتنایی نسبت به آینده کشور و به سرنوشت جامعه تا چه حد می‌تواند برای آینده کشور خطرناک باشد، احتیاج به گذشت زمان دارد؛ اما امیدواریم برای فرهنگ دزدی و فساد و اختلاس و ارتشا و عدم شفافیت و رانت خواری و دیگر مفاسد مالی فکری شود و چاره‌ای اساسی اندیشیده شود چرا که حتی فساد اخلاقی در جامعه نیز ریشه در فساد مالی و حرام خواری دارد. امیدواریم خدا ما مردم را و مسئولانمان را از این وضعیت پرغفلت و پرمعصیت، هوشیار و بیدار گرداند و تا دیر نشده فکری اساسی برای مفاسد مالی و اقتصادی و رفتاری و اخلاقی و... بیاندیشیم. ان شاء الله.

  • نویسنده :
  • منبع :